استقلال هم قدم در راه سه مدعي ديگر گذشت
اين فوتبال چه دارد كه دنبال مربي خارج ميرويد؟
به گزارش «اعتماد» تيم فوتبال استقلال هم سرانجام با يك مربي آفريقايي تبار به توافق رسيد تا بعد از پرسپوليس و سپاهان و تراكتور چهارمين مدعي قهرماني در ليگ باشد كه سكان هدايتش را يك فرد خارجي برعهده ميگيرد. اما آيا واقعا نميشد تيمهاي ايراني با يك مربي ايراني كار را پيش ببرند؟ به عنوان مثال تيمهاي سعيد دقيقي، مازيار زارع، يحيي گلمحمدي، محمد ربيعي و مهدي تارتار چه تفاوتي از جهت سبك بازي با مدعيان قهرماني دارند؟
البته كه هدف از نوشتن اين مطلب تخريب مربيان خارجي و حمايت از نوع وطني نيست بلكه ميخواهيم برسيم به اينجا كه در فوتبالي كه ورزشگاههايش يك چمن درست و حسابي ندارند يا هر كدام ساخته 60 - 50 سال قبل است از گوارديولا هم نبايد توقع انجام فوتبال باكيفيت داشت! در ثاني اين فوتبال كه نه از حق پخش بازيها سهمي دارد و حتي قهرمان آن ريالي به جيب نميزند و ميلياردها تومان در جيب دلالها میرود كه چه فتحالفتوحي صورت بگيرد؟
به باور ما اگر بازيكنان گرانقيمت همين چهار تيم عضو ديگر تيمها بودند، آن وقت ثابت ميشد كه مربيان خارجي كه به كشورمان سفر ميكنند در چمدان خود فوتبال نوين سوغات نميآورند! بیشتر اين مربيان به ايران ميآيند تا چمدانهايشان را با دلار پر كنند و بعد از مدتي به وطن برگردند.
كاش 5 سال اين فوتبال را تعطيل ميكرديد و از تمام باشگاههايي كه طي اين مدت خواهان حضور در سطح اول فوتبال اين مملكت هستند تعهد ميگرفتيد كه بايد استاديوم داشته باشند، براي آكادمي هزينه كنند و حداقل تا مدتي قيد جذب خارجي را ميزدند و مربي تربيت ميكردند. كاش مسوولان فوتبال ما آنقدر عرضه داشتند كه ميتوانستند حق پخش مسابقات را براي باشگاهها زنده كنند و آن وقت گام بلندي برداشته ميشد براي خصوصيسازي و ديگر لازم نبود براي ساخت يك استاديوم مجهز دست نياز به سمت دولت دراز شود.
در فوتبال ما سالهاي سال است كه كاش و حسرت به روح علاقهمندان پيوند خورده و به نظر ميرسد تا زماني كه مسوولان فعلي روي كار باشند هم قرار نيست رنگ خوشي ببينيم! حالا در اين بلبشو خيلي همه چيزمان جور است، خيلي زيرساخت داريم، خيلي مدير توانمند داريم كه در به در دنبال مربي خارجي هم ميگرديم. در اين فوتبال آدم فضايي هم نميتواند شقالقمر كند چه برسد به مربيان درجه دو، سه خارجي.
در همين بازيهاي آسيايي در چند سال گذشته مشخص شده اگر تفكر و برنامهريزي درست نباشد با هزينههاي كلان هم نميشود راه به جايي برد. هر چند مديران باشگاهي فوتبال ما هم از ترس هواداران معمولا ميخواهند صرفا از زير بار مسووليت شانه خالي كنند. نتيجه ميگيريم به اين فوتبال ديمي و نتيجهگرا نبايد برچسب حرفهاي زد.