آموزش كسب و كار من است
حسن لطفي
مدرس كهنسال رو به مربياني كه براي يادگيري در كلاسش نشسته بودند، كرد و گفت: از بهترين معلم زندگيتان بگوييد، نامش يادتان هست؟ هر كس نام معلمي را برد كه در مدرسه يا دانشگاه سر كلاسش نشسته بود. چند نفري هم با غرور از اساتيد صاحبنامي گفتند كه شهره خاص و عام بودند. يكي با ترديد دست بلند كرد و گفت: بهترين معلم زندگيم، صفورا خانم بود. پيرزن بيسوادي كه همسر باغبان پير روستاي ما بود. برايم قصه ميگفت و زندگي را معنا ميكرد. حرفش كه تمام شد ديگران طوري نگاهش كردند و پوزخند زدند كه خيال كرد اشتباه كرده، اما مدرس كلاس مكثي كرد و بعد با شدت برايش دست زد. طوري هم دست زد كه ديگران پوزخند از لبشان رفت و شروع به دست زدن كردند. در ادامه كلاس هم بيشتر از آنكه درباره اسمهاي سرشناسي كه بر زبان آمده بود، حرف بزند درباره انتخاب آن مربي سخن گفت. پيرزن بيسواد براي او نماينده معلماني بود كه مكتب نرفته، مسالهآموز صد مدرس شد. بيان اين اتفاق واقعي در زماني كه خبر برگزاري مستر كلاسهاي طاق و جفت در شهرهاي مختلف كشور برگزار ميشود دليل سادهاي دارد. بهترين معلم، مربي و مدرس، لزوما آدم اسم و رسمداري نيست كه براي شركت در كلاسي كه برايش ميگذارند بايد پول زيادي بدهي. قصدم انكار ضرورت برگزاري چنين كلاسها و مستركلاسهايي نيست. اينكه نوري بيلگه جيلان به ايران بيايد و در مستر كلاسي از سينما حرف بزند خيلي خوب است. اينكه با استفاده از ايرج طهماسب، سروش صحت، هوشنگ مرادي كرماني، احسان عبديپور و... مستر كلاسهايي برگزار كنند كه بهرغم پول نسبتا زيادش مخاطبان فراواني دارد، خيلي خوب است. اينكه ... اما درست در همان زمان در جاهاي مختلف اين كشور آموزشكدههاي خصوصي هستند كه چون نامهاي مشهوري كنارشان نيست مخاطبي آنچنان ندارند. آن هم در حالتي كه بسياري از مربيانشان در آموزش مثل آن پيرزني ميمانند كه سرشار از دانايي و اشتياق بود. نميخواهم بگويم دليل كسادي كار و نبود مخاطب در آن آموزشگاهها برگزاري دورههاي آموزشي با بهره از سلبريتيها و... است. نه نيست. بخشي از اين مشكل در نوع نگاهي است كه در جامعه نهادينه شده است. مثالي بزنم. كيانوش عياري فيلمساز خيلي خوبي است. بدون تعارف از نوري بيلگه جيلان هم چيزي كم ندارد. اما در همان حدودي كه برنامه شكوه سينما (نفهميدم شكوه به معناي عظمت است يا شكوه به معناي گلايه) با حضور 150 مخاطب كه با پرداخت پول در مستر كلاس شركت كرده بودند و تعداد زيادي بازيگر سرشناس و عوامل مهم سينما و... برگزار شد. در جلسهاي كيانوش عياري (صاحب بهترين فيلمهاي سينماي ايران)، شهرام مكري (فيلمسازي خلاق و برنده جوايز از جشنوارههاي معتبر)، مجيد برزگر (فيلمساز و تهيهكنندهاي معتبر) و شادمهر راستين (فيلمنامهنويس و منتقدي حرفهاي) حضور داشتند. حضور در جلسه رايگان بود. كيانوش عياري هم مثل نوري بيلگه جيلان درباره سينمايش صحبت كرد اما... بله حضور نوري بيلگه جيلان خاص بود ! قبول! اما مستر كلاسهاي چهرههاي ديگر چه؟ گمانم مشكل مهمتر از اين حرفهاست. ميشود ساعتها دربارهاش صحبت كرد و چندين جلد كتاب دربارهاش نوشت. هرچه هست كساني كه كسب و كارشان آموزش است و از اين راه پول در ميآورند موفقتر از كساني هستند كه عشقشان سينما و آموزش است. اگر جز اين بود عاشق سينماي متفاوتي چون بيلگه جيلان در همان جايي حضور پيدا ميكرد كه كيانوش عياري حضور داشت و بهجاي ديدار با... بگذريم.