• ۱۴۰۳ شنبه ۱۲ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5896 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱۲ آبان

مهار توأمان تورم و مهاجرت با افزايش دستمزدها

اسماعيل گرامي‌مقدم

چرا مهاجرت ايرانيان به كشورهاي اروپايي و امريكا و اساسا كشورهاي غربي تا اين اندازه بالاست و براي رفع اين بحران چه بايد كرد؟ اگر قرار باشد موضوع افزايش مهاجرت ايرانيان به كشورهاي مختلف به‌خصوص اروپا و امريكا واكاوي شود، لازم است لايه‌هاي سطحي رخدادها كنار گذاشته شده و مسائل از منظر بنيادين بررسي شوند.  برآوردها نشان مي‌دهد كه دليل اصلي مهاجرت ايرانيان، مسائل سياسي و اجتماعي نيست بلكه جنبه‌هاي اقتصادي مهاجرت بسيار كليدي‌تر از ساير جنبه‌هاست. به عبارت روشن‌تر بر اساس داده‌هاي آماري مستند، ريشه بيشتر مهاجرت‌ها از ايران كاهش بيشتر درآمدها از يك‌طرف و هزينه‌هاي فزاينده زندگي از سوي ديگر است. پرسش اساسي اين است كه چرا بسياري از افرادي كه در شغل و كار خود حرفه‌اي شده و جايگاه نسبتا مناسبي دارند، اقدام به مهاجرت مي‌كنند؟ 1) افزايش نرخ ارزهاي خارجي در ايران در زندگي مردم تاثير بسياري گذاشته و باعث گراني و تورم در اقلام و كالاها شده است. وقتي از 10 درصد كاهش ارزش ريال در برابر دلار در بازه زماني هفته‌هاي اخير صحبت مي‌كنيم يعني قدرت خريد مردم در همين بازه زماني كوتاه حداقل 10 درصد كاهش پيدا كرده است! بايد توجه داشت عاملي اصلي تورمي كه طي روزها و سال‌هاي اخير شكل گرفته افزايش نقدينگي نيست، بلكه دليل اصلي آن از دست رفتن ارزش پول داخلي نسبت به ارز خارجي است. در يك چنين شرايطي فشار اصلي روي افراد حقوق بگير و حداقل بگير است. آنها در برابر تكانه‌هاي تورمي چاره‌اي جز اولويت‌بندي نيازهاي اساسي و بنيادين خود ندارند. در اين معادله نيازهايي چون مسكن، حمل و نقل و مايحتاج حياتي در اولويت اصلي قرار گرفته و ساير ضرورت‌ها چون آموزش و درمان و فرهنگ و تفريح و... يا دست نايافتني شده يا تامين حداقلي آن با مشقت‌هاي فراواني ممكن مي‌شود. افرادي كه داراي مهارت فني و تخصصي هستند، احساس مي‌كنند با درآمد ريالي، قادر به تامين نيازهاي عادي و روتين زندگي نيستند، بنابراين رداي مهاجرت به تن كرده و جلاي وطن مي‌كنند. افراد و اقشاري چون پرستاران، جوشكاران حرفه‌اي، برقكاران و در سطوح پايين‌تر آرايشگران و... وقتي درآمدهاي ريالي خود را با درآمدهاي فعالان همين حوزه در ساير كشورها مقايسه مي‌كنند..

 فاصله‌اي بسيار معناداري احساس مي‌كنند. مثلا يك جوشكار حرفه‌اي در كشورهاي غربي، درآمدي بين 8 تا 10 هزار دلاري در هر ماه دارد. با تبديل اين عدد به نرخ دلار 60هزار توماني در ايران، مشخص مي‌شود حقوق يك جوشكار حرفه‌اي در غرب ماهانه حدود 600 ميليون تومان است. اين در حالي است كه يك جوشكار حرفه‌اي در ايران، نهايتا 50 تا 60 ميليون تومان عايدي دارد. اين فاصله 8 تا 10 برابري، انگيزه‌اي قوي براي مهاجرت از ايران است. در سطوح پايين‌تر در مشاغل اداري، نيمه‌حرفه‌اي يا غير‌حرفه‌اي درآمدها بين 12 تا 15 ميليون تومان است. در ساير كشورها حداقل عايدي افراد غيرحرفه‌اي، حدود 3 هزار دلار است كه 180 ميليون تومان مي‌شود. در چنين وضعيتي، مردم ترغيب مي‌شوند كه مهاجرت كرده و شانس خود را در آن سوي آب‌ها جست‌وجو كنند. اما چه بايد كرد؟
2) براي خروج از اين شرايط، باید نگراني از افزايش تورم ناشي از نقدينگي را كه اقتصاددانان آن را بين 2 تا 5 درصد ارزيابي مي‌كنند، كنار گذاشت. نظريه‌اي كه جان مينارد كيت در 1930 براي خروج ايالات متحده از تورم تجويز كرد براي وضعيت اقتصادهايي مانند ايران به ‌شدت كاربردي است. در ايران بارها راهبرد كنترل نقدينگي تجربه شده اما دستاورد قابل توجهي به دست نيامده است. افزايش نقدينگي و چاپ پول در كشورهايي مانند ايران كه دچار ركود و عدم رشد اقتصادي است، دستاوردهاي قابل توجهي به نفع اقشار محروم و متوسط ايجاد مي‌كند. حاصل افزايش نقدينگي، افزايش تقاضا در كشور خواهد بود. هر اندازه تقاضا در اقتصاد ايران افزايش پيدا كند و مردم ميل به خريد و مصرف داشته باشند و در واقع مصرف تحريك شده، همراه با افزايش درآمدها و حقوق‌ها، توليد هم افزايش پيدا مي‌كند. افزايش توليدي كه در ترسيم راهبردهاي كلان كشور و نامگذاري سال‌ها همواره بر آن تاكيد شده و به عنوان يك هدف كليدي مطرح مي‌شود. 
3) جهش توليد زماني ميسور مي‌شود كه مصرف با بالا بردن حقوق كارمندان و افزايش دستمزدها تحريك شده و بالا برود. با افزايش توليد، امكان اشتغالزايي بالا رفته و شغل‌هاي بيشتري ايجاد مي‌شود. افزايش شغل و افزايش توليد كالا، رقابت را در بازارهاي مختلف پوياتر مي‌سازد. روندي كه نه تنها باعث افزايش قيمت‌ها نمي‌شود، بلكه باعث كنترل قيمت‌ها مي‌شود. اگر نگویيم اين روند قيمت‌ها را كاهش مي‌دهد، قيمت كالاها را به نوعي مهار كرده و تورم را كنترل مي‌كند. رفته رفته تعادلي ميان هزينه‌ها و درآمدها ايجاد شده نهايتا مهاجرت نيز كاهش مي‌يابد.
4) براي اين نيروي انساني كه هر روز و هر هفته و هر ماه از ايران خارج مي‌شوند هزينه‌هاي زيادي صورت گرفته است. از تحصيلات مقدماتي تا تلاش‌هايي كه براي ارتقاي مهارت‌هاي تخصصي افراد شده، ذيل اين هزينه‌هاي هنگفت است. اين نيروها اما به ثمن بخس گذاشته شده و به رايگان در اختيار كشورهاي ديگر قرار داده مي‌شود. اميدوارم در روزهايي كه شرايط رواني باعث بروز برخي نوسانات در بازارهاي كشور شده و زمزمه‌هايي از افزايش نرخ ارزهاي خارجي شنيده مي‌شود از اين طريق با افزايش دستمزدها شاهد كنترل تورم در ايران شويم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون