• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5896 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱۲ آبان

براي «آيدين آغداشلو»

يك عمرِ پُرنگار در ضيافت هنر

اميد جوانبخت

در روزگاري كه عادت مردم در نوع مواجهه با ديگران، بر مبناي اين است كه آن فرد چقدر ممكن است در آينده نفعي براي‌شان داشته باشد (و در صورتي كه نفعي نباشد حتي از سلامي هم دريغ دارند)، من همواره نگاهم به گذشته است و فرد يا افرادي را كه در هر مقطعي از زندگي‌ام برايم خير يا آموزه‌اي داشته‌اند، عزيزند و جاي خوبي در ذهنم دارند و به مناسبت‌هايي سعي در ابراز اين احساس دارم بي‌آنكه نسبتِ حال يا آينده‌ام با آنها تاثيري در آن داشته باشد.
قدرشناسي صفتي است غبار گرفته در زمانه ما. «آيدين آغداشلو» هنرمند جامع‌الاطرافي است كه از او بسيار آموخته‌ام و بي‌آنكه خود بداند حق استادي بر گردنم دارد.همواره از نوجواني تاكنون نقاشي‌هايش، نوشته‌هايش و صحبت‌هايش برايم جذاب بوده است و از آنها خواسته يا ناخواسته آموخته و بهره برده‌ام. شخصيت كاريزماتيك او در تركيب با دانستگي‌هاي چند وجهي و عميقش در زندگي و هنرهاي گوناگون سبب شده كه در هر گفت‌وگو، مقاله، يادداشت يا حتي متني كوتاه در فضاي مجازي، زاويه نگاه و لحن منحصر‌به‌فردش براي مخاطب مجاب‌كننده و گيرا باشد. در كتاب تازه چاپ شده «همچون يك خاطره» كه خاطراتي مبسوط از دوران دانشكده هنرهاي زيبا در دهه چهل به قلم «علي‌اصغر محتاج» است، مي‌خواندم كه در همان سال‌هاي دانشجويي نيز همين ويژگي‌ها را داشته و در بين دانشجويان شاخص بوده است.او پس از فعاليت‌هاي اجتماعي مهم و مفيدي چون راه‌اندازي و مديريت موزه «رضا عباسي» و توليد يك برنامه تلويزيوني درباره هنرها، تدريس در هنرستان هنرهاي زيبا و برگزاري نمايشگاه در دهه پنجاه، پس از انقلاب فعاليت‌هايش انفرادي‌تر و محدودتر شد.آغداشلو كه علاقه‌اش به ايران همواره او را در اينجا نگه داشته است، براي ارتباط با نسل‌هاي جوان‌تر و گذران زندگي در دهه شصت آموزش نقاشي را هم به فعاليت‌هايش افزود.
در آن سال‌ها نقاشي‌هايي را نيز براي روي جلد كتاب‌ها و مجلات مي‌كشيد كه با جادوي قلمش اثري مي‌آفريد كه همپا يا در مواردي بيش از خود اثر گيرايي داشت.تكنيك مدادرنگي را بسيار زيبا به كار مي‌گرفت (و مي‌گيرد) و آبرنگ‌هايش ملاحت خاصي دارد، نقاشي‌هايش عمدتا اجزايي رئال داشت با تركيبي سورئال يا مفهومي. پرِ طاووسي كه براي روي جلد كتاب دوستش «بيژن الهي» كشيده بود يا پنجره دولنگه چوبي كهنه‌اي كه براي روي جلد كتابِ شعري از براهني به يادم مانده.به دليل تبحرش در نقاشي ابايي از انتخاب سوژه‌هاي رئال نداشته و زياد تمايل ندارد همچون گرافيست‌ها به سمت تصويرسازي برود.يكي از موضوعات جذاب و تاثيرگذارش، نقاشي پرتره بود كه برايم جذابيت دوچنداني داشت.
هيچ‌گاه نقاشي درخشانش از پرتره مسعود كيميايي براي روي جلد كتاب نقد و بررسي آثارش را از ياد نمي‌برم كه در حين مطالعه دايم به روي جلد مراجعه مي‌كردم.پرتره‌هاي زنده‌ياد اخوان‌ثالث براي ويژه‌نامه مجله «دنياي سخن» به مناسبت درگذشت شاعر در سال 68 و پرتره علي حاتمي به مناسبت درگذشتش در سال 74 براي جلد مجله فيلم نيز چنان با احساس نقاشي شده بود كه كماكان در ذهنم مانده است. چندين نقاشي فوق‌العاده هم براي روي جلد شماره‌هاي مخصوص جشنواره‌هاي ششم تا نهم مجله فيلم آن سال‌ها كشيد كه خصوصا آن اوركت سبز آويخته به ديوارش در كنار كاغذ و قلم و فنجان چايي، ضيافتِ جشنواره پروپيمان ششم را كامل‌تر مي‌كرد و هنوز هم از حافظه سينمادوستان آن سال‌ها نرفته است.به دليل دوستان سينماگري كه داشت طراحي پوستر را نيز به فعاليت‌هاي آن سال‌هايش افزود.به گمانم اولين تجربه‌اش طراحي پوستر حاجي واشنگتنِ حاتمي بود كه ايده و اجراي جالبي داشت و سرگرداني سفير تنهاي ايران در امريكا را به خوبي منعكس مي‌كرد.او براي حاتمي، تيتراژ آخر «هزاردستان» را نيز نقاشي كرد كه شامل پرتره نيمرخ پنج شخصيت اصلي سريال بود.پس از آن پوستر بسيار زيبايي كه براي فيلمِ ناكام دوستش، تيغ و ابريشم (كيميايي) طراحي كرد شايد بيش از خود فيلم در ذهن سينمادوستان ماندگار شد.
طراحي پوستر براي سه فيلم ماندگار كيميايي يعني «سرب، دندان مار و ردپاي گرگ» نيز از بخش‌هاي مهم پوستر‌سازي‌هاي سينمايي او بود كه سرانجام متفاوتي پيدا كردند.اولي كه نقاشي آبرنگ زيبايي از «هادي اسلامي» با چهره‌اي زخمي و كلتي در دست بود از بقيه بيشتر به چشم آمد و در يادها ماند. پوستر دندان مار به نظر مي‌آمد در بخش‌هايي دچار مميزي شده بود و پوستر فيلم سوم نيز به دليل چاقوي زيبايي كه بالاي سرِ قريبيان نقاشي شده بود كلا تصويب نشد و در دفتر كيميايي ماند و بعدها روي جلد رمان او «جسدهاي شيشه‌اي» نقش بست.
پوستر فيلم‌هاي كفش‌هاي ميرزا نوروز (متوسلاني)، شايد وقتي ديگر (بيضايي)، خانه دوست كجاست (كيارستمي)، عبور از غبار و زمان از دست رفته (درخشنده) و هبوط (معتمدي) نيز از ديگر آثار او در اين زمينه بود كه پوستر «شايد وقتي ديگر» موفق‌تر از بقيه بود.گفت‌وگوهاي گاه به گاه و نوشته‌هاي مناسبتي‌اش (همچون مقاله جذابي كه در مورد 5 فيلمساز متفاوت همنسلش نوشته بود) به تدريج و با همت خودش و ناشر به تدريج در دهه‌هاي هفتاد و هشتاد و نود گردآوري و به صورت كتاب منتشر شدند، كتاب‌هايي چون «از خوشي‌ها و حسرت‌ها، سال‌هاي آتش و برف، از پيدا و پنهان، اين دو حرف، آسماني و زميني، از دور و نزديك و حرف آخر» كه با عناويني خوش تركيب و نقاشي‌هاي سوررئال او بعدا به صورت مجموعه‌اي 8 جلدي نيز به چاپ رسيدند.مجموعه‌اي جذاب درباره اغلب هنرها كه با معلومات وسيع آغداشلو و لحن و نثر و سليقهِ كمياب او مرجعي كم نظير براي علاقه‌مندان به فرهنگ است.مجموعه نقاشي‌هاي «خاطرات انهدام» او كه سال‌ها آن را به شكل‌هاي گوناگون دنبال مي‌كند، آثاري مفهومي و تفكربرانگيزي هستند كه به زوال ارزش‌ها و اصالت‌ها در روزگارمان اشاره دارند.او هنرمندي خودآموخته و بسيار پركار است كه مجموع آثارش در حوزه‌هاي مختلف طي حدود 7 دهه چه آنها كه در قالب نقاشي و نوشته‌اند و چه نقش و تاثيرش در حوزه‌هاي فرهنگي، آموزشي و كارشناسي و... كارنامه پرباري است كه مي‌توان اين «حاصل عمر» (به تعبير خودش) را معادل فعاليت چندين هنرمند دانست.حواشي ايجاد شده درباره او آن هم در آستانه 80 سالگي، به نظر نگارنده حتي بر فرض صحت به قصد مخدوش كردن اين كارنامه و اعتبار تدارك ديده شده بود. قطعا توليدات هر هنرمندي به عموم مردم ارتباط دارد و كنجكاوي بيش از آن در رفتار و احوالات شخصي او و انعكاس عمومي آنها مصداق ورود به حريم شخصي افراد است كه مشخص نيست غير از ارضاي علاقه مفرط اغلب مردم به حواشي و تابوها، چه چيزي را تغيير مي‌دهد. «آيدين آغداشلو» هنرمند خوش اقبالي است كه در زمان حياتش همواره مورد توجه بوده و حتي آثارش در حراج‌هاي هنري سال‌هاي اخير جزو پرفروش‌هاست. براي او كه هيچ‌گاه از خلق و آفرينش و كار هنري باز نايستاده در آستانه هشتاد و چهار سالگي آرزوي سلامت و استمرار در مسير خلاقيت را دارم. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون