بحران آب در مشهد حياتي است
مهدي زارع
دشت مشهد به دليل بهرهبرداري بيرويه از آبهاي زيرزميني با بحران شديد آبي مواجه است كه منجر به تخليه سفرههاي زيرزميني آن ميشود. اين دشت با چالشهاي آبي قابل توجهي مواجه است. با مصرف تقريبا 65درصد آب كشاورزي، شهر مشهد با بيش از 3 ميليون نفر جمعيت به عنوان مصرفكننده اصلي نوشيدني و خدمات شاخص است. صنايع رو به رشد در اطراف مشهد، استخراج آب را تشديد ميكند. مصرف غيرمسوولانه آب هم كيفيت و هم كميت منابع آب را كاهش ميدهد كه عمدتا به آبهاي زيرزميني وابسته است و اكنون به دليل مصرف نامتعادل در حال كاهش است. 24 تير 1403 مديرعامل شركت آبوفاضلاب مشهد گفت: «وضعيت بارندگيها در نيمه اول سال آبي 1403-1402 بسيار نگرانكننده بود؛ به طوري كه ذخيره سدها به حداقل خود رسيده بود و حجم سد دوستي به كمتر از ۵ درصد رسيد كه تاكنون چنينوضعيتي را تجربه نكرده بوديم، از طرفي شرايط ساير سدها نيز مطلوب نبود.»
دشت مشهد با احتساب مشهد و چناران، طرقبه، شانديز و رضويه شاهد بارش سالانه حدود 2219 ميليون مترمكعب است و تبخير و تعرق با هم 1776 ميليون متر مكعب را مصرف ميكند. تا نيمه سال 1403 منابع آب تجديدپذير منطقه 342 ميليون متر مكعب در سال برآورد شده است كه دبي برگشتي آن به 443 ميليون متر مكعب ميرسيد. مجموع مصرف آبهاي سطحي و زيرزميني 927 ميليون متر مكعب در سال است كه جمعيت تقريبي چهار ميليون نفر را تامين ميكند. ميزان آب تجديدپذير مشهد ۶۰۰ تا ۷۰۰ مترمكعب در سال است درحالي كه ميزان مصرف، هزار و ۶۰۰ متر مكعب بوده است. بنابراين ميزان مصرفمان حدود دو برابر آب تجديدپذير بوده است. در طول سالها، تقاضاي آب از بخشهاي خدماتي و صنعتي بهطور قابل توجهي افزايش يافته است و از 8 درصد در سال 1350 به 40 درصد در سال 1394 افزايش يافت. درحالي كه مديريت تقاضاي آب به عنوان يك راهحل برتر در مقايسه با پروژههاي تامين شناخته ميشود، اجراي آن چالشهاي قابلتوجهي را به همراه دارد. آبخوان غرب مشهد تقريبا به انتها رسيده در حالي كه براي تامين آب شرب بايد به منبعي وصل شويم كه تامينكننده ۹۵ درصد نيازمان باشد. همه اينها در حالي است كه ۶۸ ميليون متر مكعب سهم آب از ۸ رودخانه استان از مرز خارج ميشود.
مساله كمآبي در دشت مشهد پيچيده و عميق است كه در ناكافي بودن راهحلهاي انتقال آب مشهود است. تلاشهاي گذشته، بهويژه پروژه انتقال آب سد دوستي، با هدف كاهش مشكل كمآبي، بهطور قابلتوجهي كوتاه آمد و به دليل مسائل ديپلماتيك بين ايران و افغانستان، سالانه تنها حدود 15 ميليون متر مكعب آب انتقال يافت. در نتيجه تنها اين پروژه نتوانست مشكل كمآبي را در دشت مشهد 40 حل كند.
نسبت تقاضا به عرضه آب منطقه در حدود 1.3 يك چالش مبرم ناشي از رشد سريع جمعيت، گسترش صنعتي و توسعه كشاورزي را برجسته ميكند. تغييرات اقليمي اين سناريو را تشديد ميكند، به طور بالقوه باعث كاهش بازده منابع آب و در عين حال افزايش تقاضا، كاهش بيشتر ذخاير آب سطحي و زيرزميني موجود ميشود.
كاهش در تغذيه آبهاي زيرزميني در دشت مشهد ممكن است وضعيت بحراني را تشديد كند و اقدامات فوري مديريت آب براي كاهش پيامدهاي محيطزيستي و اجتماعي- اقتصادي را ضروري كند. كمبود آب سطحي، همراه با عدم اجماع در مورد مديريت آب، ناكارآمدي راهبرديهاي كنوني مديريت منابع آب را تشديد ميكند. همسويي ديدگاههاي ذينفعان و توسعه يك نقشه راه جمعي براي مديريت منابع آب لازم است. 5 مهر 1403 فرماندار مشهد گفت: «۴ شاخص بحراني مشهد شامل سرانههاي آموزش، بهداشت، ورزش و همچنين بحران آب بود و نشان ميداد كه فرمانداري جايگاه خود را به سبب نبود اختيارات لازم، در مديريت بحرانها از دست داده است. بحران كمآبي را با تشكيل قرارگاه آب پشتسرگذاشتهايم؛
۳ طرح انتقال آب از درياي عمان، انتقال آب از مرز تركمنستان و حفر چاه در دستور كار قرار گرفته است كه انتقال آب تا پايان امسال تكميل ميشود.»
كاهش ذخاير آب زيرزميني در سراسر ايران يك موضوع حياتي است كه بر سفرههاي زيرزميني و تامين آب شيرين تاثير ميگذارد. كاهش شديد تغذيه آبهاي زيرزميني به ميزان تقريبي 3.8 ميلي متر در سال بين سالهاي 1381 تا 1396 تهديدي جدي براي تامين آب شيرين براي جمعيت حدود 90 ميليون نفري ايران در سال 1403 است. تغذيه آبهاي زيرزميني به طور متوسط حدود 40ميليمتر در سال از رواناب سطحي گزارش شده سالانه تقريبا 32ميلي متر در سال در ايران فراتر ميرود كه بر نقش حياتي آبهاي سطحي در تغذيه تاكيد ميكند.