روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد»، پرسپوليس مقابل استقلال خوزستان شكست خورد تا رقابت در صدر جدول همچنان نزديك به هم دنبال شود. شاگردان گاريدو در اين بازي نمايش دور از انتظاري را ارائه دادند و از طرفي آبيهاي خوزستان خيلي خوب بازي كردند و سزاوارانه جشن صعود گرفتند. در آستانه بازي پرسپوليس با الغرافه در ليگ نخبگان با فرزاد آشوبي يكي از پيشكسوتان پرسپوليس تماس گرفتيم تا نظر وي را در خصوص اين شكست و مسائل مختلف بشنويم و براي شما به رشته تحرير در آورديم. در ادامه چكيدهاي از اين گپ و گفت را ميخوانيد.
به نظر شما علت شكست پرسپوليس مقابل استقلال خوزستان چه بود؟
در اين بازي تغييراتي كه پرسپوليس در اسكوادش ايجاد كرد براي من عجيب بود ضمن اينكه شروع خوبي هم نداشتند و بعد از دريافت گل و حتي دقايقي بعد تا حدودي به بازي برگشت. با توجه به سبك بازي پرسپوليس ميشود گفت كيفيت بد زمين هم دخيل بود، اما در هر حال موضوعي نيست كه تمام دلايل را متوجه آن كرد. پرسپوليس روز خوبي را پشت سر نگذاشت و اشتباهات متعددي در خطوط مختلف داشت و به اندازه كافي در مباحث دفاعي هم سختگير نبود. ضمن اينكه حريف در اين فصل ساختار بيشتر و عملكرد بهتري نسبت به فصل گذشتهدارد.
روي گل خورده گندوز مقصر بود؟
مبحث اصلي اين است وقتي بازيكني در موقعيت شوتزني قرار ميگيرد نزديكترين نفر يا نفرات به آن بازيكن بايد به شكلي جايگيري كنند و به سمتش هجوم ببرند كه اين فرصت با كمترين ريسك و آسيبپذيري همراه باشد. در صحنهاي كه بازيكن استقلال خوزستان اقدام به شوتزني كرد نفرات نزديك به او فاصله را كم نميكنند تا مانع اين ضربه شوند يا حداقل كار را براي او سختتر كنند، اما فكر ميكنم گندوز هم در جايگيري دچار اشتباه شد البته ممكن است از زاويه ديد او توپ را نديده باشد به خاطر اينكه بازيكن خودي مقابل او قرار گرفته بود. به نظرم ضربه آنچنان ضربهاي نبود كه گلري در سطح گندوز نتواند آن را دفع كند. فوتبال است و سخت است كه انتظار داشته باشيم بازيكنان هميشه در بالاترين سطح باشند.
اعتراض پرسپوليسيها به داوري بجا بود؟
با توجه به حضور VAR به مبحث داوري ورود نميكنم، چون اگر اشتباه فاحشي هم صورت بگيرد، نميشود با آن روبهرو شد به خاطر همين اين موضوع را به كارشناسان داوري واگذار كنيم. در كل پرسپوليس روز پراشتباهي داشت. عرض كردم ممكن است شرايط زمين دخيل باشد، اما بايد بپذيريم بخش بزرگي از استاديومهاي كشورمان شرايط مطلوبي ندارند و نبايد دستاويزي باشد براي عدم نتيجهگيري يا اخلال در روند فني تيم. تعداد پاسهاي اشتباه و حركاتي كه منجر به از دست دادن توپ شد، زياد بود و اينها به تيم حريف اعتماد به نفس ميدهد. وقتي شما ميتواني همتيمي خودت را صاحب توپ كني، اما با توپ حركت ميكني و توپ را از دست ميدهي اينها كمك ميكند تا تيم مقابل اعتماد به نفسش بالاتر برود و ذهني و روحي در جريان بازي بازسازي شوند. اينها را فاكتور بگيريم باخت هم جزو جدايي ناپذير از فوتبال است و حالا پرسپوليس هم يك بازياش را واگذار كرد. من فكر ميكنم آنها برميگردند و واكنش خوب و قوي به اين موضوع خواهند داشت.
دليل اشتباهات فردي به دليل تغييرات زياد در تركيب اصلي نيست؟
نميتوانم اين طور بگويم؛ منظور من از تغييرات بيشتر مبحث ميانه زمين پرسپوليس بود. مدلي كه قرار گرفتند نسبت به بازيهاي گذشته ناآشنا بود و همين طور بازي نكردن عليپور كه عادت كرده بوديم او را در تركيب اصلي ببينيم. اينها ميتواند دخيل باشد، اما درباره تيمي صحبت ميكنيم كه بازيكنان با كيفيت و همسطح آن هم به تعداد بالا در اختيار دارد پس انتظار ميرود حتي با وجود دو يا سه تغيير در تركيب اصلي بازهم اين نفرات به بهترين شكل قادر به ارائه مطلوب و سطح بالا باشند.
ليگ در اين مقطع حدود يك ماهي تعطيل شد اين موضوع به ضرر تيمهاست يا به نفعشان؟
تيم ملي كه بازي ندارد، دارد؟ چرا اين همه مدت تعطيل باشد؟ اين هم از عجايب فوتبال ماست! انگار هيچ وقت قرار نيست با استانداردها حركت كنيم. تيم ملي كماكان اردوهاي بلندمدت سپري ميكند و باشگاههايي هم باتوجه به حضورشان در مسابقات آسيايي ترجيح ميدهند كه در ليگ شركت نكنند و بعد فشردگي شديدتري را تحمل كنند. واقعا براي من قابل درك نيست و هر قدر مرور ميكنم مورد مشابهي را در يكي، دو دهه اخير فوتبال جهان پيدا كنم، نداريم. چرا ما قادر نيستيم سبك مدرن و امروزي را در فوتبال خودمان جا بيندازيم، جوابي براي آن پيدا نميكنم. قطعا اتفاق خوبي نخواهد بود يك تيم در طول يك ماه حداكثر دو يا سه بازي را پشت سر بگذارد و بعد از آن فشردگي شديدي را پشت سر بگذارد. من چنين چيزي را دور از حرفهايگري ميدانم.
نظر شما درباره بازي پرسپوليس مقابل الغرافه چيست؟
به لحاظ كلي هر 4 نماينده ما تيمهاي پراميدي در سطح آسيا هستند، اما تا اينجا غير از تراكتور به لحاظ نتيجه انتظارات را برآورده نكردهاند. اين زنگ خطر دههها پيش به صدا درآمد و ما سالهاست كه در مسابقات آسيايي قادر به كسب جام نيستيم و فكر كنم بيش از سه دهه است در آسيا جام نبرديم. ما در حال يك جنگ نابرابريم. جنگ بين فوتبالهاي حرفهاي و فوتبالي كه داعيه حرفهاي دارد، اما فرسنگها با آن فاصله دارد. رقابت خيلي سخت است. پرسپوليس در مقابل السد خيلي خوب بود و خيلي موقعيت خلق كرد، اما تفاوت در جزييات است و در چند لحظه همه چيز از دست رفت حتي استقلال هم مقابل النصر خوب بود. شكل كلي باشگاههاي ما با آنها تفاوت معناداري ندارد، اما به لحاظ نيروي انساني رقباي ما قادر هستند كارهايي انجام بدهند كه ما نميتوانيم به آن نزديك شويم پس بايد بپذيريم اين تفاوتها و عدم نتيجهگيريها ادامهدار خواهد بود.
صحبت پاياني؟
يك بحثي در اين چند روز اخير مطرح شد و آن هم محروميت بازيكنان تيم ملي جوانان كه در عضويت باشگاههاي ليگ برتري هستند و تعداد زيادي از آنها با شرايطي پيش ميروند كه در تركيب تيمهايشان قرار ميگيرند يا به عنوان بازيكن جانشين بازي ميكنند. اين اتفاق خيلي خوبي است، اما اينكه به خاطر شركت نكردن در يك اردوي داخلي چرا بايد محروم يا جريمه شوند واقعا موضوع عجيب و تصميم غيرمنطقي است. بدون ترديد تيم ملي جوانان ما اولويت مهمي است و خواست سرمربي محترم تيم ملي قابل اهميت و محترم است، اما حضور اين بازيكنان با اين شرايط سني در تمرين و بازيهاي تيمهاي ليگ برتري به مراتب آموزهها و تجارب مهمتري براي آنها خواهد داشت تا شركت در يك اردوي چند روزه داخلي. اصلا نميتوانم اين موضوع را درك كنم! طبق قانون تيمها اجبارا به سمت استفاده از جوانان رفتند و نفع اين اجبار را ميتوانيم در آينده شاهد باشيم اما از اين طرف اينها را محروم ميكنيم؟ با چه منطقي؟ هر زمان كه تيم ملي بازي داشت بله باشگاهها موظف به همكاري هستند اما در اين مقطع با اين شرايط تصميم بسيار عجيبي گرفته شد كه براي كليت فوتبال ما پيامد خوبي ندارد.