نگاهي مختصر به مبحث مهريه در حقوق خانواده
اميرحسين صفدري
مهر يا صداق كه به فارسي كابين معنا شده، مالي است كه زن در اثر ازدواج كردن مالك آن ميگردد و مرد هم در صورت درخواست زن ملزم به پرداخت آن ميشود. در قانون مدني كشور ما از ماده 1078 تا 1101 و موادي از قانون حمايت خانواده در مورد مهريه نكاتي را قانونگذار بيان كرده است. بهطور كلي مهر (با كسره) به معناي محبت و دوستي ميباشد و مهر (با فتحه) به مفهوم كابين، صداق و مهريه ميباشد. ماهيت مهريه در حقوق ايران مبتني بر فقه اماميه بوده و مثل آن را در حقوق كشورهاي غربي و اروپايي اينگونه كه در ايران است، نميتوانيم در آن كشورها پيدا كنيم. آنچه ماهيت مهر را به خوبي بيان ميكند و در واقع مويد ديدگاه فقيهان اماميه است، آيه 24 سوره مباركه نساء ميباشد كه بيان ميكند: (پس چنانچه از آنها بهرهمند شويد آن مهر معين كه حق آنهاست به آنان بپردازيد و باكي نيست بر شما كه بعد از تعيين مهر هم به چيزي با هم تراضي كنيد (و بدانيد كه) البته خدا دانا و آگاه است). بيشك در حال حاضر يكي از چالشهاي بسيار مهمي كه در حوزه حقوق خانواده در جامعه ما وجود دارد بحث تعيين مهريههاي سنگين در عقد نكاح ميباشد كه اگر چنين مهريههايي از نظر اسلام، حقوق و عرف جامعه ما ممنوع نباشد، لااقل تعيين مهريههاي سنگين از نظر اكثر افراد جامعه ناپسند است و موجب مشكلات زيادي براي زوجهاي جوان در اوايل زندگي مشترك آنها ميشود.
همانطور كه بيان شد مهريه يكي از حقوق مالي زنان است كه طبق قانون و شرع مقدس از همان لحظه عقد نكاح بين زن و مرد ايجاد ميشود و زن ميتواند مهريه را از شوهر خود پس از عقد نكاح مطالبه كند، منتها نكته مهمي كه بايد به آن دقت كرد اين است كه هر چيزي را نميتوانيم به عنوان مهريه قرار بدهيم. قانونگذار ما در ماده 1078 قانون مدني ميگويد: هر چيزي را كه ماليت داشته و قابل تملك نيز باشد، ميتوان مهر قرار داد. بر همين اساس بايد بگوييم كه ما نميتوانيم چيزهايي كه ماليت ندارند و مال محسوب نميشوند را به عنوان مهريه قرار بدهيم به عنوان مثال: 4 كيلو بال پشه، يا اعضاي بدن انسان، يا مواد مخدر يا مشروبات الكلي و... چراكه تعيين چنين مهريههايي اصلا ارزشي ندارد و دادگاه در اين موارد مهرالمثل را به زوجه پرداخت ميكند. در ماده 1080 قانون مدني قانونگذار ما ميگويد: تعيين مقدار مهر منوط به تراضي طرفين است. پس براساس اين ماده بنده پيشنهاد ميكنم به پسران مهريهاي را قبول كنند كه توانايي پرداخت آن را داشته باشند، چراكه پس از عقد نكاح زن ميتواند سريعا دادخواست مطالبه مهريه بدهد يا حتي از حق حبس خود استفاده كند و بدون هيچ تمكيني از مرد مهريه خود را مطالبه كند پس در تعيين مهريه خيلي زياد دقت داشته باشيد و مهريه معقول را بپذيريد تا پس از ازدواج وارد چالش نشويد. به عنوان يك پژوهشگر علم حقوق بايد بگويم كه اصولا زنداني كردن مردان براي عدم پرداخت مهريه امري قابل ايراد است، چراكه ماهيت و ذات ازدواج كردن، آرامش، سعادت و خوشبختي ميباشد كه زنداني كردن مردان به خاطر ناتواني در پرداخت مهريه دور از ماهيت و ذات ازدواج است. مطابق با ماده ۲۲ قانون حمايت خانواده هرگاه مهريه در زمان وقوع عقد تا ۱۱۰عدد سكه تمام بهار آزادي يا معادل آن باشد، وصول آن مشمول مقررات ماده (۲) قانون اجراي محكوميتهاي مالي است و چنانچه مهريه، بيشتر از اين ميزان باشد درخصوص مازاد، فقط ملائت زوج ملاك پرداخت است و رعايت مقررات مربوط به محاسبه مهريه به نرخ روز كماكان الزامي است. در تفسير ماده 22 به زبان سادهتر بايد بگويم كه قانونگذار ما ملائت يا همان دارايي مرد براي پرداخت را 110 عدد سكه يا معادل آن به صورت يكجا درنظر گرفته است كه مرد بايد به زوجه خود پرداخت كند، حال براي اينكه زوج زنداني نشود بايد دادخواست اعسار بدهد و اگر اعسار او مورد قبول واقع شود ديگر حبس نميشود و در اين صورت دادگاه با توجه به ميزان درآمد و دارايي زوج به صورت اقساط تعيين ميكند كه چگونه مهريه زوجه را پرداخت كند. نكته مهم در اين خصوص اين است كه مازاد بر ۱۱۰ عدد سكه، ملائت مرد ملاك است كه بار اثباتي آن به عهده طلبكار يعني (زن) ميباشد. به عنوان يك محقق علم حقوق به قانونگذار محترم پيشنهاد ميدهم تا درخصوص ماده ۲۲ قانون حمايت خانواده مصوب ۱۳۹۱ هر چه سريعتر تجديدنظر اساسي انجام بدهد، چراكه باتوجه به وضعيت اقتصادي، ارزش پول ملي، كاهش اشتغال جوانان و قيمت بالاي سكه درنظر گرفتن ملائت مرد براي پرداخت يكجاي مهريه كه ۱۱۰ عدد سكه ميباشد دور از انصاف و عدالت است و اكثر مردهاي جامعه ما از پرداخت آن به صورت يكجا باتوجه به قيمت بالاي سكه و مشكلات زيادي كه در دعاوي خانواده ايجاد ميشود غيرممكن است. هرگاه مهريه در عقد نكاح تعيين شود به آن مهر المسمي ميگويند، مهر المسمي به زبان ساده يعني مال معيني كه به عنوان مهريه بين زن و مرد توافق شده است اين مال ميتواند عين معين باشد يعني ويلا، مجتمع تجاري، زمين، اتومبيل، باغ و... يا ممكن است منفعت باشد چنانكه سكونت يا اجارهبهاي يك پاساژ را به عنوان مهريه براي مدت معين مهر قرار بدهند. البته كه كار را هم ميتوان مهريه قرار داد مثلا آموزش قرآن يا آموزش نقاشي يا آموزش موسيقي و...، نكته مهمتر اين است كه مهريه ميتواند نه عين معين باشد نه منفعت باشد نه كار بلكه مهريه ميتواند حق باشد اعم از اينكه حق ديني باشد يا حق عيني باشد. گاهي امكان دارد مهريه ضمن عقد نكاح دايم تعيين نشود كه به آن مهرالمثل ميگويند، در اين خصوص مهريه برحسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن از لحاظ سن، زيبايي، تحصيلات، شغل، موقعيت خانوادگي و اجتماعي او و با درنظر گرفتن مقتضيات زمان و مكان و... مهريه براي زن تعيين ميشود كه ضابطه تعيين مهرالمثل را در ماده 1091 قانون مدني ميتوانيم مشاهد كنيم. البته كه بايد اين نكته مهم را بگويم كه در نكاح منقطع برخلاف نكاح دايم، شرط صحت نكاح منقطع (صيغه) تعيين دقيق ميزان مهريه ميباشد. مطابق قانون مدني، زن در موارد زير مستحق مهرالمثل ميباشد: 1- هرگاه مهر در عقد دايم تعيين نشده باشد يا عدم مهر شرط شده باشد و قبل از تراضي بر مهر معين، بين زوجين نزديكي واقع شود (ماده1087قانون مدني). 2- هرگاه توافق طرفين درباره مهرالمسمي به جهتي باطل باشد، چنانكه مال تعيين شده مجهول باشد يا ماليت نداشته باشد (ماده1100قانون مدني). 3- هرگاه نكاح باطل و زن جاهل به بطلان بوده و نزديكي هم واقع شده باشد (ماده1099قانون مدني). قانونگذار ما در ماده 1093 قانون مدني درخصوص مهرالمتعه هم ميگويد: هرگاه مهر در عقد ذكر نشده باشد و شوهر قبل از نزديكي و تعيين مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن طلاق دهد مستحق مهرالمثل خواهد بود براي تعيين مهرالمتعه وضعيت مرد از حيث غنا و فقر درنظر گرفته ميشود. نكته مهمي كه درخصوص پرداخت مهريه مردان بايد بدانند اين است كه مهريه دين يا همان بدهي مرد به زن ميباشد و در هر صورت مرد بايد اين بدهي و دين خود را به زن پرداخت كند حتي زماني كه زن به مرد خيانت كرده باشد يا منزل مشترك را بدون اجازه و اذن مرد ترك كرده باشد يا اگر زن از مرد هم تمكين نكرده باشد و... مرد بايد مهريه را به همسر خود پرداخت كند و اين موارد در پرداخت مهريه هيچ تاثيري ندارد. يك نكته بسيار مهم در خصوص مهريه اين است كه مهريه عندالمطالبه باشد يا عندالاستطاعه باشد. به زبان ساده عندالمطالبه بودن مهريه يعني به محض انعقاد عقد نكاح زن مالك مهريه ميشود و هر زمان بخواهد ميتواند آن را مطالبه كند و اما عندالاستطاعه بودن يعني پرداخت مهريه به محض مطالبه زن انجام نميشود و بستگي به استطاعت و توانايي مالي مرد دارد. به زبان سادهتر مهريه عندالاستطاعه يعني زن زماني مستحق دريافت مهريه ميباشد كه بتواند استطاعت مالي مرد را در دادگاه اثبات كند. باتوجه به مواردي كه تاكنون بيان شد و پس از پژوهشهاي ميداني انجام شده در سطح جامعه از منظر اجتماعي هم بايد بگويم كه متاسفانه در جامعه ما مهريههاي سنگين رواج زيادي پيدا كرده است. افزايش بيرويه ميزان مهريه درنهايت به نفع زنان نميباشد، چراكه اين امر منجر به افزايش هزينه ازدواج گرديده و ميزان ازدواج را كاهش ميدهد. از مهمترين آسيبهاي ناشي از افزايش مهريه ميتوان به افزايش سن ازدواج و عدم تامين نيازهاي روحي و عاطفي جوانان اشاره كرد. به عنوان يك پژوهشگر بايد بگويم كه مهريه ماهيت هديه دارد به اين صورت كه عاشق، مهريه را به محبوب خودش به عنوان اظهار محبت و نشان دادن علاقه كه يك امري فطري و طبيعي است، پرداخت ميكند. در اين نگاه، تعيين مهريه براي دختران يا زنان يك نوع بزرگداشت و تكريم از مقام زن است كه بيشتر جنبه معنوي داشته كه باعث استحكام بنيان خانواده شده و مانع از هم پاشيدگي آن ميشود؛ برخلاف مهريه سنگين و غيرمتعارف كه بيشتر رويكرد ماديگرايانه دارد؛ اين نوع مهريهها نميتواند پشتوانهاي اطمينانبخش از جهت اقتصادي يا استحكام روابط زناشويي باشد، بلكه باعث تزلزل اين نهاد مقدس شده و پيامدهاي تلخ اجتماعي دارد.پژوهشگر علم حقوق