قدم زدن در گورستان قديمي
مهدي خاكيفيروز
در حال قدم زدن در يك گورستان شيك هستم. هوا كمي مهآلود است، صداي كلاغي از دور ميآيد و سكوتي وهمآلود فضا را پر كرده است، اما اينجا خبري از قبرهاي سنگي قديمي و درختان خميده نيست. اينجا گورستان گوگل است؛ جايي كه محصولات فناورانهاي كه زماني پرزرق و برق بودند، حالا در آرامشي ابدي فرو رفتهاند. نگاهم روي يكي از سنگ قبرها قفل ميشود: Google Reader، 2013-؟ آه، يادش بخير، چه روزهايي كه با آن اخبار را دنبال ميكرديم. كمي جلوتر Google Plus، 2011-2019، اين يكي را كه از اول هم كسي دوست نداشت. اما واي، اين چيست؟ قبري تازه كه هنوز خاكش تازه است و سنگ قبري روي آن نينداختهاند. اينجا بوي يك فناوريهاي جديدا نابود شده را ميدهد:
Google Podcasts، 2024-2018. نفس عميقي ميكشم. گوگل پادكست عزيز، چه زود رفتي. تو در تاريكترين روزهاي زندگي من، وقتي كرونا مرا به مدت يك ماه در بيمارستان زمينگير كرد، در كنارم بودي. وقتي نميتوانستم حركت كنم، وقتي به سقف اتاق خيره ميشدم و تعداد ميلههاي تخت و پنجره را حفظ كرده بودم، تو ناجي من شدي. هر روز به لطف پيشنهادهاي شگفتانگيز و الگوريتمهاي جادوييات، مرا به سفري صوتي ميبردي. از پادكستهاي علمي و تاريخي گرفته تا برنامههاي كمدي، تو مثل دوستي وفادار، روزهايم را پر ميكردي. اما گوگل اين مادر بيرحم، دوباره تصميم گرفت يكي از فرزندانش را قرباني كند. مثل آن پدر داستانهاي قديمي كه هر چند وقت يكبار يكي از بچههايش را قرباني ميكرد تا براي بقيه درس عبرت شود!
حالا گوگل پادكست هم به سرنوشت Google Wave، Google Buzz و هزاران محصول ديگر دچار شده است. با حسرت نگاهي به اطراف مياندازم. شايد روزي در اين گورستان، سنگ قبري براي خود جيميل هم ببينم! ديگر از گوگل هيچ چيزي بعيد نيست... بايد يك هارد بخريم و از اطلاعات جيميل خود پشتيبان بگيريم.