پيام رضايي/ داريوش مهرجويي كه
اين بار در مقام كارگردان تئاتر اثري را خلق كرده چند وقتي هست «غرب واقعي» را به صحنه برده است. او كه پيشتر هم «درس» اثر يونسكو را به صحنه برده بود حالا در سالن البرز پرديس كوروش «غرب واقعي» را به صحنه برده است. شامگاه 11 مهرماه اين نمايش به شكل ويژه براي هنرمندان و اهالي رسانه اجرا شد. سيد ضياءالدين دري، هوشنگ گلمكاني، احمد طالبينژاد، شمس لنگرودي، حافظ موسوي، اميرعلي دانايي، هادي ساعي و... كساني بودند كه به تماشاي اين اثر نشستند و البته مهرجويي گلايههايي را مطرح كرد.
«هيچ كاري نكردند. دو روز قبل از اجرا كنسل كردند. در حالي كه قرار بود اينها اسپانسر ما باشند و كارهاي تبليغاتي ما را انجام بدهند. ما هم در عوض برايشان تبليغ روزنامه و مجله و برندشان را بكنيم.» مهرجويي اين حرفها را در گفتوگوي اختصاصي با «اعتماد» مطرح كرد. او كه بهشدت نسبت به رفتار شركت طرف قراردادشان براي تبليغات معترض بود، گفت: « شركتي كه براي تبليغ با آن قرارداد بسته و امضا كرده بوديم به تعهد خود عمل نكرد و ما الان برخلاف برنامهريزي انجام شده تبليغي نداريم. در واقع مثل فيلم «سنتوري» يكي، دو شب قبل از اجرا، طرف قرارداد كار زير همهچيز زد و به همين دليل ما نتوانستيم تبليغ يا بيلبوردي داشته باشيم. ما هيچ نوع تبليغاتي نداشتيم.
هر جا را نگاه ميكنم پر از بيلبوردهاي تبليغاتي و پوستر است غير از ما.»
به گفته او اكنون «غرب واقعي» بدون اسپانسر و با تهيهكنندگي خود او به صحنه رفته است. كارگردان «هامون» معتقد است كه اجراي اصلي آنها از اين هفته آغاز شده است:
« ميشود گفت كه ما تازه داريم شروع ميكنيم. سانس قبلي ما اصلا خوب نبود ساعت 10 شب بود و دير ميشد. از اين هفته قرار است ساعت 7 بعداز ظهر اجرا كنيم و 10 روز ديگر هم بيشتر اجرا نداريم.»
اما مهرجويي برخلاف نمايش «درس» كه آن را در تماشاخانه ايرانشهر به صحنه برد اين بار نمايشش را در پرديس سينمايي كوروش اجرا ميكند. «به دليل اينكه سيستم اين نمايش تلفيقي از سينماو تئاتر است در واقع نصف صحنه را پرده سينما تشكيل ميدهد. نياز داشتيم جايي باشيم كه اين امكان را فراهم كند و سالن البرز همه اينها را داشت». او ميگويد كه به دلايل فني ديگر هم نيازي به سالن بزرگتر نيست و اساس «غرب واقعي» آنطور كه او كارگرداني كرده است بايد در يك سالن متوسط يا حتي كوچك اجرا شود.
كارگردان «غرب واقعي» ميگويد كه دوباره اين نمايش را به صحنه خواهد برد: «بعد از محرم هم در همين سالن دوباره اجرا خواهيم كرد.»
نكته جالب اينجاست كه همزمان با اجراي مهرجويي، «غرب واقعي»هاي ديگري هم به صحنه رفتهاند؛ اتفاقي كه مهرجويي از آن ناراضي است و آن را نشانه ميانمايه بودن ميداند: «اين كار را ميكنند بدون اينكه از آدم اجازه بگيرند يا تشكر كنند. اين ميانمايگي است. آدمهاي متوسطي كه چيزي از خودشان ندارند. فقط حسادت ميكنند و منتظرند كسي كه كار خوب ميكند، يك كاري انجام بدهد تا بيايند و همين كار را بكنند. اسم نمايش را هم از ترجمه من برداشتند. اسم اصلي نمايش غرب حقيقي است ولي آنها «غرب واقعي» را روي نمايش گذاشتهاند.»
كارگردان فيلم سينمايي «هامون» البته گريزي هم به «هامون بازها» ميزند و دلخورياش را دوباره يادآوري ميكند: «مثلا «هامونبازها» به صحنه رفت و حتي يك تشكر خشك و خالي هم از من و دستاندركاران نكردند. مگر چنين چيزي داريم. مولف هنوز زنده است. حضور دارد.»
مهرجويي علاوه بر فيلمسازي و تئاتر در مقام مترجم نيز فعاليت داشته و دارد. او علاوه بر آثاري همچون جهان هولوگرافيك نمايشنامههايي از سام شپارد و يونسكو را به فارسي ترجمه كرده است كه «غرب واقعي» و «طفل مدفون» از آن جملهاند. حالا با اشاره به همين موضوع تاكيد ميكند كه او سام شپارد را به جامعه هنري ايران معرفي كرده است: «كسي سام شپارد را نميشناخت. من آن را معرفي كردم و براي آن هم مقدمهاي نوشتم. حالا اينهمه كار ميكنند و يك تشكر هم نميكنند. فقط همانطور كه گفتم منتظرند ببينند من ميخواهم چه كار كنم بروند همان كار را بكنند.»
اين فيلمساز برجسته ايراني كه پيشتر هم در گفتوگو با «اعتماد» اعلام كرده بود دل خوشي از وضعيت سينماي ايران ندارد، اين بار هم از تئاتر و وضع مديريت آن ناراضي است. وي معتقد است كه همه در شكلگيري و تداوم اين وضعيت سهيم هستند: «همه مقصرند. از خودم، مردم گرفته تا جامعه هنري. قول هيچكس قول نيست. قراردادشان قرارداد نيست. فضاي وحشتناكي بر سيستم هنري ما حاكم شده و كسي هم نيست ساماني به اين هرج و مرج و شلختگي بدهد.» و البته ادامه حرفهايش معطوف به سينماست: «خانه سينما و خانه هنرمندان پس چه كاره است؟ بايد جلو بيايند. دخالت كنند و حل كنند.»
كارگردان فيلم «سنتوري» كه قرار است قسمت دوم اين فيلم را با نام «سنتوري، مرد پاييزي» بسازد از ساخته شدن قطعات موسيقي اين فيلم خبر داد: «كمكم داريم آماده ميشويم برويم سراغ فيلم سنتوري مرد پاييزي. تمام قطعات موسيقي تنظيم شده، ساخته شده و آماده است.» البته تاكيد ميكند: «اما تا ساخت فيلم اعلام نخواهيم كرد كه چه كسي اين كار را انجام داده است.»
به هر حال داريوش مهرجويي نام بزرگي در سينماي معاصر ايران است. او كارگردان آثار درخشاني نظير «گاو»، «آقاي هالو»، «هامون»، «ليلا» و غيره بوده است. با اينهمه او دلبستگياي خاصي هم به تئاتر دارد و ترجمه چندين نمايشنامه هم شايد نشانه همين باشد. دلبستگي كه خود او پيشتر در گفتوگو با «اعتماد» از تاريخچه آن سخن گفته بود: «رشته اصلي تحصيلي من فلسفه بود ولي رشته فرعي من هنرهاي تئاترال بود كه شامل تئاتر، سينما و تلويزيون ميشود. بنابراين از همان قديم پيگير آثار درامنويسان برجستهاي مثل يونسكو، آلبي، ويليامز و ميلر، اونيل، بكت و غيره بودم. حتي در دانشگاه UCLA من نمايشنامه مادمازل ژولي را كه از معروفترين آثار استرينبرگ است، به صحنه بردم كه خودم هم در آن بازي كردم. به همين دليل من هميشه تئاتر را هم دوست داشتم، هم پيگير بودم و دوست داشتم كه كار كنم.»«غرب واقعي» كه نوشتهاي از سم شپرد است و چند سال قبل توسط داريوش مهرجويي ترجمه شده است، با بازي امين حيايي، محمد خلجزاده، جمال مرتضوي و جميله فردين روي صحنه ميرود و قرار است اميرعلي دانايي نيز به گروه اضافه شود. اين نمايش 90 دقيقهاي كه در طبقه ششم پرديس كوروش و در سالن البرز به صحنه ميرود، داستان دو برادر و تضادهاي زندگي و رفتاري آنها را روايت ميكند.
اين نمايش با مدير توليدي هادي خوانساري، طراحي صحنه و لباس وحيده محمديفر اجرا ميشود. همچنين امين حيايي، دستيار اول كارگردان و برنامهريز است و سهيل برخورداري، سيد پارسا حسيني و سپيده نازيار اعضاي گروه كارگرداني هستند.
فرشاد جوان (مدير فني)، تورج اصلاني (تصويربردار)، حنيف سروري (مدير صحنه)، مهسا محمودزاده (گريم)، محمود خرسند (صدابردار)، حامد گرشاسبي، محسن زند، ايرج تدين، پرويز سليماني و سپيده نازيار (گروه صحنه و لباس)، نيلوفر خوشخلق، حامد خوانساري، پيمان كرماني و محمد خلجزاده (عكس و تصويربرداري پشت صحنه) و هادي خوانساري (مدير روابط عمومي و توليد) از ديگر عوامل نمايش «غرب واقعي» هستند.