• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3370 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۲۶ مهر

گفت‌وگوي تازه حجاريان درباره مهم‌ترين مسائل سياسي روز:

نبايد سر به سر شوراي نگهبان بگذاريم

سعيد حجاريان بار ديگر به گفت‌وگو با تسنيم نشسته است. او اين‌بار نه پيرامون مباحث تئوريك و نظري كه درباره واقعيت‌هاي ميدان عملي سياست در ايران سخن گفته است. از هاشمي و روحاني تا عارف و سيدحسن خميني مورد پرسش‌هاي تسنيم قرار گرفت و حجاريان مثل هميشه صريح و بي‌پرده به آنها پاسخ گفت:

 

‌ چند روز پيش آقاي روحاني گفت كه نبايد انتظار داشت كه از فردا نرخ رشد مثبت شود. حتي ممكن است اين وضعيت به عقب هم برگردد. رشدي كه 3درصد بوده مي‌تواند به صفر برگردد. تا اجرايي شدن برجام چند ماه وقت است. آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بايد گزارش خود را بدهد. مساله سوييفت بايد حل شود. دارايي‌ها برگردد. سرمايه‌گذاران خارجي بيايند و در بخش نفت و گاز و... سرمايه‌گذاري كنند. تا كاري صورت بگيرد. به خصوص بخش‌هاي سرمايه‌بر؛ اينها كار مي‌برد. من گمان دارم تا شش ماه آينده دولت وضعيت سختي خواهد داشت. اين وضعيت حتي بعد از انتخابات مجلس ادامه خواهد يافت. الان دولت حقوق كارمندان شركت نفت را هم ندارد. اين برج به اين كارمندانش حقوق نداده است. دولت از بانك‌ها قرض مي‌كند و حقوق مي‌دهد. از طرف ديگر، گراني هم حتمي است. دلار را نگاه كنيد، سير صعودي دارد. منظورم اين است كه دولت به اين زودي نمي‌تواند مشكلات را حل كند. بايد جنس بيايد، مواد اوليه بيايد.

‌ تحريم‌هاي ايالات امريكا و شوراي امنيت و... تعليق شده و ممكن است در جريان راستي‌آزمايي خللي ايجاد شود و برگردد سرجايش. يعني وضعيت كاملا شكننده است. لذا حتما دولت مشكلاتي خواهد داشت. اما مساله اينجاست كه الان اميد وجود دارد. قبل از دولت روحاني، اميد هم نبود. الان حداقل اميدي ايجاد شده است كه وضعيت بهتر شود. دولت و كابينه هم تلاش مي‌كنند.

‌ وزرا مي‌گويند بورس وضعيت بدي دارد. نامه چهار وزير را ديديد. وزرا معترفند. بانك مركزي تحت فشار است. اگر وام بدهد و پول پرفشار تزريق كند تورم بالا مي‌رود. خلاصه الان هرجا را دست بزني يك مشكلي پيش مي‌آيد. خيلي وضعيت مشكلي است. وضع فعلي دولت خيلي سخت است.

‌ به دست آمدن يك خروجي قابل ذكر در شش ماه به نظرم زود است. در اين شش ماه بايد بعضي محرك‌هاي اقتصادي را به‌كارگرفت. اما تحول اساسي فكر مي‌كنم حداقل يك سال طول مي‌كشد. در شش ماه بعيد است دولت بتواند اشتغال ايجاد كند، رشد اقتصادي ايجاد كند يا تورم را كم كند. تورم را در همين وضعيت هم بتواند حفظ كند خيلي كار كرده است. دولت شانسي كه دارد اين است كه بي‌بديل است. بديل‌هاي اين دولت همه امتحان پس داده‌‌اند. دولت احمدي‌نژاد مي‌خواهد بديل اين دولت باشد؟ خب او كه امتحانش را پس داده است. بالاخره شما نگاه كنيد، بعضي كارهايي كه تند است و يك عده مي‌كنند، همين حمله به دفتر آقاي جوادي آملي. بالاخره درس وي تعطيل شد آن روز. آقاي جوادي آدم سليم‌النفسي هستند. يا بحث تحصن جلوي مجلس. اينها حتما به دولت كمك مي‌كند و به نفع دولت است. واقعا اگر تندروها بخواهند بيايند در صحنه با اين وضعيت، دستاوردي نخواهند داشت.

‌ اصلاح‌طلبان ابدا خود را بديلي براي دولت تصور نمي‌كنند. آنها همگي رد هستند. اصلاح‌طلب نشان‌دار رد است. همه را رد مي‌كنند از دم. ما خودمان نااميديم. اما اميد من اين است كه خود دولت بتواند كمك كند. اصلاح‌طلبان بعضي‌شان مي‌توانند كمك كنند.

‌ مثلا شما نگاه كنيد به قشقرقي كه راه انداختند سر دست دادن آقاي ظريف. سفر اول خاتمي كه به نيويورك رفتيم. من مشاورش بودم و همراهش بودم در نيويورك. من بودم و ابطحي و آقا رضا خاتمي. ظريف هم بود و كمك كرد ولي نماينده ايران در سازمان ملل آن موقع آقاي نژاد‌حسينيان (محمدهادي) بود. وزير خارجه هم كه آقاي كمال خرازي بود. ما سه تا (آقايان سعيد حجاريان، ابطحي و رضا خاتمي) داشتيم مي‌رفتيم در كريدور (راهرو) كنار شوراي امنيت. ديديم يك دفعه كلينتون با گاردش دارد مي‌آيد. خاتمي (محمد) هم به ما گفته بود مبادا شما جايي روبه‌رو شويد با اينها. بنا بود بالاخره دست ندهيم ديگر. به ما گفته بود نكنيد اين كار را. ما تا ديديم كلينتون و گاردش دارند مي‌آيند واقعا مانديم چه كنيم. (خنده) واقعا تصادفي بود. ساعت سه بعد از ظهر بود و واقعا بعيد بود كلينتون آن موقع بيايد. خلاصه ديديم چاره‌اي نداريم، پريديم در سالن اندونزي و پشت پرده‌ها قايم شديم. (خنده) آنها آمدند و رد شدند. ما مدام مي‌ترسيديم كه نكند گاردش بفهمد و بگويد اينها ايستاده‌اند اينجا كه كلينتون را ترور كنند! و اين بشود اول دعوا. يك محافظ آقاي خاتمي بود كه او بيرون ماند و نتوانست بيايد داخل و كلينتون با او دست داد و رفت. مي‌خواهم بگويم واقعا اقدام اخير ظريف تصادفي بوده است. آن ساعت بنا نبوده اوباما بيايد داخل. ساعت گفت‌وگويش تمام شده بوده و يك دفعه آمده بود. واقعا تصادفي بوده. من خودم دارم مي‌گويم تصادفي چنين اتفاقي براي‌مان افتاد و ما خودمان قايم شديم. ظريف و همراهانش هم مجبور بودند. چه كار كنند؟ آبروريزي مي‌شد.

‌ مساله منا با ساير موضوعات ديپلماسي ما فرق دارد. ما همه‌اش مي‌گوييم برويم سراغ سازمان كنفرانس اسلامي كمك بگيريم. همه كشورهايي كه كشته دادند به آل‌سعود تبريك گفتند به عنوان اداره خوب حج! بالاخره دلارهاي عربستان كار مي‌كند. خرج مي‌كنند. عربستان روزانه 10 ميليون بشكه مي‌فروشد. خيلي پول است آقا. خيلي پولدار است. ما به كي مي‌خواهيم بگوييم اين موضوع را؟ دولت‌هاي منطقه در زمينه حج با ما همكاري نمي‌كنند. ما بايد اندازه ظرفيت‌مان حرف بزنيم.

اين تعابيري كه در مورد دولت گفته مي‌شود مثل آپانديس و تعبير رحم‌اجاره‌اي حرف خوبي نيست. حرف زشتي است. تعبير من بهتر بود. اصلاح‌طلبان واقعا براي بالا آمدن روحاني كمك كردند. ما فكر مي‌كنيم روحاني بديلي ندارد.

از ما كسي را تاييد صلاحيت نمي‌كنند. حتي در مورد آقاي عارف در دوره‌هاي بعدي معلوم نيست چه خواهد شد. اما كسي در اصلاح‌طلب بودن دكتر عارف شكي ندارد.

‌ چه كسي از اصولگرايان مي‌تواند بديل روحاني باشد؟ كسي از اصولگرايان برنامه دارد؟ من تا كسي برنامه ندهد دل به او نمي‌دهم. خود روحاني هم براي من مهم نبود؛ برنامه‌اش برايم مهم بود. در مورد اصولگرايان هم برنامه را ببينم بعدش مي‌گويم . اگر برنامه قوي باشد حاضرم حمايت كنم. ولي ما آقا محمود را ديديم و برنامه‌اش را.

‌ آقاي لاريجاني هم برنامه نداده تا الان. ايشان بالاخره اگر مي‌خواهد برود قم، مطمئنا در قم راي دارد. بعدش مي‌آيد مجلس. حال بايد ديد تركيب مجلس چه خواهد بود. چه فراكسيون‌هايي وجود خواهند داشت. آن‌موقع مي‌شود درباره لاريجاني تصميم گرفت.

قبل از برگزاري انتخابات و مشخص شدن وضعيت مجلس آينده كاري به وي نداريم. از دولت هم خبر ندارم كه با آقاي لاريجاني چه تعاملي دارند. ممكن است حزب اعتدال و توسعه آقاي نوبخت مثلا با آقاي لاريجاني تماس گرفته باشد.

‌ در مورد سرليستي آقاي عارف بايد بدانيم سرليستي معنايش اين نيست كه رييس مجلس بشود. چرا نمي‌گوييد اسامي ليست به ترتيب الفبا چيده شود؟ مگر ترتيب الفبا بد است؟ اگر معناي سرليست بودن آقاي عارف اين است كه ليست را ايشان بسته، اين‌طوري كه نيست. عارف كه نمي‌بندد. ممكن است برخي را عارف بگويد. عيبي ندارد. ولي معنايش اين نيست كه حتما عارف بشود رييس مجلس. بالاخره بايد تركيب مجلس مشخص شود.

‌ ممكن است اصلاح‌طلبان با وجود اينكه آقاي عارف در انتخابات مجلس راي بياورد، از فرد ديگري براي رياست حمايت كنند. اگر تعداد اصلاح‌طلبان يا حاميان آقاي عارف در مجلس قليل باشد. البته مي‌تواند رييس فراكسيون باشد ولي رييس مجلس شدنش سخت است.

‌ ما چند كلمه داريم، يكي كلمه استقلال، ديگري كلمه وابستگي و سومي كلمه همبستگي. بعضي وقت‌ها به جاي همبستگي يك عده مي‌گويند «هم‌وابستگي»؛ به نظر من هم اين لغت بهتري است. همين امروز (روز انجام مصاحبه در هفته گذشته) آقاي لاريجاني گفت. شما عضو ان‌پي‌تي هستيد يا خير؟ نظارت را قبول كرديد. اين را از زمان شاه قبول كرديد. چرا بعد از انقلاب از ان پي تي خارج نشديم؟ اين به معناي وابستگي است؟ نه در مواردي ايران حرفش را مي‌زند. آن طرف هم دارد حرفش را عليه ما مي‌زند. ما نه تنها درحرف بلكه در عمل از حزب‌الله دفاع مي‌كنيم و مشكلي نيست. ولي حرف داريم تا حرف. مثلا شما بياييد به اوباما بگوييد «كاكاسياه» (اصطلاحي كه جواد لاريجاني استفاده كرد). كاكاسياه يعني چه؟ يعني برده. برده‌هاي زنگي و سياه را كه از زنگبار به ايران مي‌آوردند كاكاسياه مي‌گفتند. اينكه به رييس‌جمهور يك كشور بگوييم كاكاسياه خوب است؟ توهين به نماد يك كشور است. حتي مارتين لوتركينگ هم با اين تعبير مي‌شود كاكاسياه اينجوري. شما در فوتبال به يك نفر بگوييد نگرو، يعني افرادي كه از نيجريه به امريكا برده شدند، از فوتبال اخراج مي‌شويد. اينها توهين است.

‌ نيازي نيست در سياست‌هاي اصولي‌مان تجديدنظر كنيم. براي چه تجديدنظر كنيم؟ اينها سياست‌هاي ما است. ايران حرفش را مي‌زند. آنها هم گوش‌شان پر است. ولي اهانت خوب نيست. ما درباره شعار «مرگ بر امريكا» هم بارها گفته‌ايم كه اين شعار عليه مردم امريكا نيست بلكه عليه سياست‌هاي امريكاست. شعار «مرگ بر امريكا» هم بعد از توافق مي‌تواند ادامه يابد.

دولت تلاش مي‌كند و حوزه‌هاي بهداشت و درمان و بيمه‌ها و... مي‌تواند كارهايي انجام دهد. اما گشايش جدي كه مردم آن را حس كنند دركوتاه‌مدت بعيد است حاصل شود. لذا نبايد به انتظارات دامن زد.

‌ آژانس الان مي‌خواهد با ما راه بيايد. آمانو مي‌خواهد با ما راه بيايد. رفته پارچين و مي‌گويد ديديم. كنگره امريكا آمانو را مسخره كرد و گفت خود ايراني‌ها نمونه را بهت دادند. آمانو ولي مي‌گويد من قبول دارم. مي‌خواهد با ما راه بيايد. آقاي آمانو مي‌توانست مثل سابق اين‌بار هم حرف‌هايي عليه ايران بزند ولي نزد.

‌ اعتقاد دارم خيلي سر به سر شوراي نگهبان و آقاي جنتي نگذاريم. آنهايي كه مي‌دانيم رد هستند كانديدا نشوند. معلوم است كه يك عده نبايد داوطلب شوند. حالا اين مجلس چنان آش دهان‌سوزي هم نيست.

‌ براي رياست‌جمهوري خود را تقويت كنيم بهتر است. درباره انتخابات خبرگان هم معتقدم بايد راي بالا باشد. يعني تاييد صلاحيت‌ها جوري باشد كه رقابت وجود داشته باشد و مردم زيادي در اين انتخابات شركت كنند. نبايد ميزان شركت‌كنندگان خبرگان از بقيه انتخابات‌ها كمتر باشد. پايگاه راي اين نهاد بايد بالا باشد. من مي‌ترسم آقاي جنتي خيلي‌ها را رد كند، آرا پايين بيايد و رقابت نباشد و مشاركت پايين بيايد.

‌ من نمي‌دانم كانديداتوري سيدحسن خميني در خبرگان خوب است، بيايد يا نه. او فعلا دارد درس مي‌خواند. درباره كانديداتوري در خبرگان هم در حال فكر كردن است و هنوز تصميم نگرفته. اما در مجموع از آقاي سيدحسن خميني بي‌خبرم.

‌ در مورد كانديداتوري آقايان هاشمي و روحاني در خبرگان روحاني چون رييس‌جمهور است از تهران بيايد بهتر است. البته هر دو از تهران باشد بهتر است.

‌ همه عوض شده‌اند. هاشمي خيلي عوض شده است. هاشمي فرصت چنداني براي مانور ندارد و دولت معجزه هزاره كاري كرده كه ايشان ما را فراموش كرده است.

آقاي مهدوي‌كني واقعا مبارز و مستقل‌الراي بود. اختلاف‌نظر داشتيم ولي ايشان مرد بود. استقلال راي داشت. من خودم در دانشگاه امام صادق (ع) تدريس مي‌كردم. سليقه سياسي من را قبول نداشت ولي بسياري كه همفكر او نبودند در آنجا درس مي‌دادند.

(درباره مقاله‌اي كه سال پيش حجاريان نوشت و برخي از تعابير او اين‌گونه برداشت كردند كه عاشورا فاقد عقلانيت بوده است) : ابدا حرف من اين نبود كه عاشورا مغاير عقل بود. شما اين روايت را شنيد‌ه‌ايد كه ائمه «مصابيح الدجي و سفن النجاه» (ائمه چراغ‌هاي هدايت و كشتي‌هاي نجات هستند). ولي درباره امام حسين فرموده‌اند سفينه ايشان هم اسرع است و هم اوسع. يعني سفينه ايشان هم سريع‌تر است و هم گسترده‌تر. همه ائمه چراغ هدايت و سفينه نجات هستند ولي سفينه حسين(ع) اسرع و اوسع است. چرا سريع‌تر از بقيه مي‌رود؟ چرا جادارتر است و بيشتر جا مي‌گيرد؟ جمعيت بيشتري جا مي‌گيرد. به خاطر ظرفيتش. به خاطر اينكه محرك اين سفينه عشق است. رانه‌اش عشق است. عشق محال است كه بدون «معرفت» باشد. مگر مي‌شود امام حسين بدون معرفت باشد و عاشق خدا شود؟ يك عشق‌هايي هست كه مادون معرفت است، اينها عشق‌هاي مجازي است. ولي عشق حقيقي مابعد معرفت است. بالاتر از معرفت است. امام حسين(ع) عارف به حق خدا بود . عشق امام حسين فوق معرفت است. لذا بحث من اين بود كه از اين نظر امام حسين عليه‌السلام عاشق بود. يك عده گفتند كه حرف من به اين معناست كه كار امام حسين مغاير عقل است. كجا مغاير عقل بود؟ ما مي‌گوييم. اشٌهدُانّك قدٌ اقمٌت الصّلاة و اتيت الزكاة وامرٌت بآلمعروف ونهيـٌت عنِ المُنكروجاهدٌت في‌الله حقّ جِهادِهِ واطعٌت‌الله حتّي اتيك اليقينِ. به مرحله يقين رسيده است امام حسين. پرده‌ها از جلوي چشمان ايشان كاملا رفع شده است. لذا عاشق هم بوده است. رابطه امام حسين(ع) با خدا رابطه محب با محبوب بوده است. لذا مي‌خواهم بگويم سفينه امام حسين هم اوسع است و هم اسرع. نسبت به بقيه ائمه.

برش

اصلاح‌طلبان بديل دولت نيستند

رييس مجلس شدن عارف سخت است

در اصلاح‌طلب بودن عارف شكي نيست

تا برگزاري انتخابات كاري به لاريجاني نداريم

افرادي كه ردصلاحيت‌شان قطعي است ثبت‌نام نكنند

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون