• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3399 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱ آذر

درباره ماجراي چاپخانه روزنامه فردا

عذرخواهي حجاريان تشكر توكلي

محمدحسين مهرزاد: ماجراي سعيد حجاريان و احمد توكلي از تابستان سال 87 و يك گفت‌وگوي مطبوعاتي در هفته‌نامه شهروند امروز- كه بعدها به تيغ توقيف گرفتار شد- بين سعيد حجاريان و مصطفي تاجزاده شروع شد. بخشي از اين گفت‌وگو به موضوع احمد توكلي و چاپخانه‌اي كه به ادعاي حجاريان در اختيار او قرار گرفته بود، اختصاص يافت. اگرچه ادعاي حجاريان مبني بر استفاده شخصي توكلي از آن چاپخانه اهدايي دولت اصلاحات همان زمان از سوي توكلي تكذيب شد اما داستان چاپخانه احمد توكلي در جريان تسويه‌حساب تيم احمدي‌نژاد با وي بار ديگر رسانه‌اي شد اما نه در روزنامه‌ها كه از تريبون مجلس شوراي اسلامي و در جريان تصويب اعتبارنامه توكلي. حالا چند سال پس از آن ادعا سعيد حجاريان مي‌كوشد منادي اخلاق در سياست‌ورزي باشد و پس از بررسي اسناد وقتي به اين نتيجه رسيد كه آن روز اشتباه كرده اين اشتباه را در قالب نامه عذرخواهي به توكلي مي‌پذيرد.
حجاريان در نامه‌اش احمد توكلي را نه نماينده مجلس خطاب مي‌كند و نه هيچ سمت حقوقي ديگري برايش به كار مي‌گيرد بلكه او را با عنوان برادر گرامي مورد خطاب قرار مي‌دهد و پس از با سلام و آرزوي توفيق مي‌نويسد: «بعد از مصاحبه‌اي كه چند سال پيش با مجله انديشه‌پويا {منظور آقاي حجاريان مجله شهروند امروز است كه سهوا آن را انديشه پويا ناميده} كرده و در آن ادعا كردم كه شما از دولت آقاي خاتمي براي روزنامه فردا چاپخانه‌اي گرفته‌ايد دستگاه تبليغي دولت معجزه سخن مرا بهانه‌اي براي رانت‌جو خواندن شما كرد. من مترصد بودم تا دولت عوض شود تا پس از تحقيق جبران مافات كنم و اكنون بعد از تحصيل اسناد (كه آن را براي شما مي‌فرستم) به قطع مي‌گويم كه روزنامه فردا جز دستگاه ليتوگرافي ابزار ديگري دريافت نكرده است و از بابت اين سهو پوزش مي‌خواهم و اميدوارم در آستانه انتخابات اين موضوع مستمسكي براي حمله به شما قرار نگيرد.»
حجاريان در سطر پاياني اين نامه البته گريزي هم مي‌زند به اين روزهاي توكلي. نماينده تهران در مجلس ماه گذشته از سازماني مردم‌نهاد با نام ديده‌بان شفافيت و عدالت رونمايي كرد كه مي‌خواهد پرچم مبارزه با فساد را به دست مردم دهد. حجاريان هم به همين بهانه خطاب به توكلي مي‌نويسد: «توفيق رفيق راهتان در زمينه مبارزه با فساد به‌خصوص فساد سياسي باد.»
او در همين سطور كوتاه نشان مي‌دهد همچنان نگاهش به سياست است و مثل تمام سال‌هاي گذشته اولويت اصلاح را به سياست مي‌دهد نه اقتصاد.
نامه كوتاه حجاريان به توكلي با آيه 53 از سوره مباركه يوسف به پايان مي‌رسد. آنجا كه مي‌فرمايد: «وما أبرئ نفسي إن النفس لأمارة بالسوء إلا ما رحم ربي إن ربي غفور رحيم.»
مرحوم فولادوند آيه شريفه مذكور را اين‌گونه ترجمه كرده است: و من نفس خود را تبرئه نمي‏كنم چرا كه نفس قطعا به بدي امر مي‏كند مگر كسي را كه خدا رحم كند زيرا پروردگار من آمرزنده مهربان است.
احمد توكلي اما واكنشي موجز و كوتاه نسبت به اين نامه داشت و در سايت الف نوشت: چند سال پيش آقاي دكتر سعيد حجاريان طي مصاحبه‌اي ادعا كرده بود كه دولت آقاي خاتمي چاپخانه‌اي را به من به عنوان مديرمسوول روزنامه فردا داده كه من آن را براي كاسبي شخصي در اختيار پسرم گذاردم. هرچند اين ادعا كاملا خلاف واقع را در همان نشريه تكذيب كردم، اما هرازگاهي اينجا و آنجا، همان حرف‌ها تكرار مي‌شد. چند روز پيش نامه‌اي از آقاي حجاريان به دستم رسيد كه مي‌خوانيد. حالا كه ايشان كار خويش را اصلاح كرد و حقيقت آشكارتر شد از اين بابت تشكر مي‌كنم.

آنچه حجاريان گفت
اما حجاريان در آن مصاحبه چه گفته بود كه پس از چند سال هنوز محل بحث قرار مي‌گيرد؟ او خطاب به تاجزاده گفته بود: «[خاتمي] براي روزنامه فردا كه متعلق به احمد توكلي بود و فقط 25 تا 30 هزار تيراژ داشت، هم پول كاغذ مفت داد و هم چاپخانه. آن هم براي روزنامه‌اي با تيراژ كم.»
سعيد حجاريان در پاسخ به اين ابهام كه احتمالا خاتمي به خاطر بها دادن به منتقد جدي‌اش چنين كاري انجام داده است، گفته بود: «او بايد جواز بگيرد و به اندازه تيراژش هم كاغذ بگيرد. اما چاپخانه گرفته است. مي‌دانيد كه چاپخانه‌اش امروز چقدر مي‌ارزد؟ الان چاپخانه به دست پسرش است كه با آن كار آزاد مي‌كند و منبع درآمدش است.
براي خانم من كارت ويزيت و سربرگ نسخه چاپ كرده و يك ميليون از خانم من گرفته است. در حالي كه يك چاپخانه ديگر همين كار را با 400 هزار تومان انجام داده است. تازه يك‌سال هم بيشتر روزنامه فردا را درنياورد. مي‌خواهم بگويم كه خاتمي از اين‌ كارها خيلي كرده است. تا آنجايي كه به خود فرد برمي‌گردد، او مي‌تواند ببخشد يا نبخشد. اما وقتي حقوق جامعه مطرح مي‌شود، از حقوق فردي جداست. بيت‌المال هم حقوق جامعه است نبايد از بيت‌المال به كسي كه وزن ندارد پرداخت كرد. مثلا رسالت وزن داشت. پشت رسالت يك حزب خوابيده بود. اما توكلي كيست؟ «فردا» نماينده چه جرياني است؟ احمد توكلي حزب نداشت پس چرا بايد از پول بيت‌المال به او اجازه چاپخانه داد در حالي كه كلي
احزاب جدي داريم كه به آنها نمي‌شود امتياز داد.
من هميشه اين گله را از خاتمي داشته‌ام و به خاتمي به‌شوخي مي‌گفتم كار تو مثل كار ملانصرالدين است. جلوي ملا كشمش بود و او اول كشمش‌هاي دم‌دار را مي‌خورد. مي‌گفتند چرا فقط كشمش دم‌دار مي‌خوري؟ گفت اينها پا دارند در مي‌روند، بقيه اما پا ندارند و پيش من هستند. خاتمي آدم‌هاي دموكرات را خودي مي‌دانست و لذا دم‌دار‌ها را پروبال مي‌داد كه فرار نكنند. من اين شوخي را با خاتمي مي‌كردم.»

تسويه‌حساب در بررسي اعتبارنامه
سال 91 و در جريان بررسي اعتبارنامه نمايندگان براي آغاز به كار در مجلس نهم سيدمهدي موسوي‌نژاد، نماينده دشتستان نسبت به اعتبارنامه توكلي اعتراض كرد تا نخستين جنجال مجلس نهم در همان روزهاي نخست آغاز شود. جنجالي كه واكنشي به پيگيري‌هاي توكلي در مورد فساد دولت احمدي‌نژاد نسبت داده مي‌شد. موسوي‌نژاد كه در رديف حاميان احمدي‌نژاد قرار داشت در 11 مورد به اعتبارنامه توكلي اشكال وارد كرد كه يكي از آنها به روزنامه فردا مربوط مي‌شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون