تعجب ميكنيم از هم !
شهرام شهيدي
عمو حسام: سعيد مرتضوي گفته كه از برخي انتقادها نسبت به خروجش از كشور تعجب ميكند.
موسيو شيطان: از برخياش فقط؟ يعني از يك سري از انتقادها تعجب نميكند؟
عمو حسام: اين هم حرفي است. به نظرت از كدام انتقادها تعجب نميكند؟
موسيو شيطان: احتمالا از اينكه عدهاي از هوادارانش از او انتقاد كردهاند كه ارز كمي براي سفر همراهش برده و ممكن است در طول سفر برايش گرفتاري پيش بيايد.
خانم باجي: شايد دوستدارانش هم از وسيله سفر او انتقاد كرده باشند كه سعيد جان نبينم با هواپيما بروي. هنوز برخلاف وعده وعيد دولت مثلا اعتدال تحريم قطعات يدكي هواپيما برداشته نشده و سفر با هواپيما كماكان جيز است.
موسيو شيطان: از اين انتقاد هم حتما تعجب نكرده كه عدهاي گفتهاند يعني تو نبايد مواظب داعش باشي؟ اين طوري قول دادي از خودت مراقبت كني هاني؟
عموحسام: اما بنده خدا معلوم شد تا حالا انتقاد نشنيده بود كه بدنش اينطور در مقابل انتقاد واكنش نشان ميدهد و تعجب ميكند. كهير نزند در غربت شانس آورده. انتقاد؟ از سعيد مرتضوي؟ مگه داريم؟ مگه ميشه؟
موسيو شيطان: الان لحنت خوب نيستها. حساسيتبرانگيزه. شكايت نكنه.
عمو حسام: نه فعلا دلش اهل شكايت نيست. هرچند سكوتش هم از رضايت نيست البته !
موسيو شيطان: چرا خب؟ من از او تعجب ميكنم !
عمو حسام: اين به آن در. فعلا همه از هم تعجب ميكنند !