چرا بحران آلودگي هوا هيچ سالي كنترل نميشود؟
به باور تاثيرگذاري مردم نيازمنديم
عبدالحسين مختاباد
فرهنگسازي يعني انجام فعاليتهاي فرهنگي و هنري كه باعث ميشود اشتباهات رايج در فرهنگ جامعه اصلاح شود و تغيير كند. مثلا تيزرهاي تبليغاتي كه براي استفاده از كمربند ايمني از تلويزيون پخش ميشد يكي از كارهايي بود كه با عنوان فرهنگسازي انجام گرفت و تا اندازهاي هم موفق شد و مردم را تحت تاثير قرار داد. سالها است كه پديده آلودگي هوا يكي از بحرانهاي مهم ما است و بيشتر شهرهاي ايران را درگير خود كرده و روي زندگي شهروندان اثرات جبرانناپذيري گذاشته است. مديران و مسوولان ذيربط براي مقابله با اين بحران هر اقدامي را ميتوانستند بهكار گرفتند؛ از تعطيلي مدارس، توقف صنايع آلاينده، تشديد برخورد با خودروهاي دودزا و فاقد معاينه فني، تعطيلي فروش طرحهاي ترافيك روزانه تا تعطيلي مدارس و آمادهباش اورژانس. البته توصيه و هشدارهاي متوالي پزشكان در رسانهها و روزنامهها هم شكل ديگري از اقدامات مسوولانه براي مقابله با آلودگي هوا است كه شبيه نسخههاي روزهاي آلوده تكرار ميشود. هر چه جلوتر ميرويم، بيشتر شاهد بستههاي فرهنگياي هستيم كه رسانهها و سازمانها براي حل مشكل آلودگي هوا بهكار ميگيرند تا مردم را نصيحت كنند كه در روزهاي آلوده تاجايي كه برايشان مقدور است از ماشينشخصي استفاده نكنند و با وسايل حملونقل شهري تردد كنند. اما با اينهمه و متاسفانه ميبينيم مردم تهران طوري زندگي ميكنند كه انگار هيچكدام در جريان خبر آلودگي هوا نيستند. آن شكل از همكاري كه از شهروندان انتظار ميرود، در اينروزها ديده نميشود، مدارس را تعطيل ميكنند كه تردد كمتر شود، با اينحال خانوادهها فرزندانشان را بهگردش ميبرند و باز هم همان ترافيك و شلوغي در خيابانها ايجاد ميشود. رانندههايي كه بهراحتي و در كمال آرامش پشت فرمان ماشينهاي شخصي خود نشستهاند و طوري به كارهاي روزانهشان ميرسند كه انگار هيچ اتفاقي رخ نداده و اصلا در جريان آلودگي هوا نيستند و نميدانند كه همين يك خودروي تكسرنشين هم اگر روشن نميشد كلي به كاهش آلودگي هوا كمك ميكرد. ديگر چهكاري بايد انجام شود كه فرهنگسازي شكل بگيرد؟ براي انسان چهچيزي مهمتر از هواي سالم است؟ پس چرا مردم همكاري نميكنند؟ چهكاري بايد انجام ميشد كه نشد؟ هواي آلوده مشكل يك نفر و دو نفر نيست همه جامعه را درگير خود كرده، پس بايد همه در اين زمينه كمك كنند. اينروزها باوجود توصيه و هشدارهاي پيدرپي، تازه انگار ترافيك و شلوغي بيشتر هم شده. الان ديگر كار از فرهنگسازي و ساخت بيلبوردهاي شهري و تيزرهاي تلويزيوني گذشته، امروز بايد همه وارد عمل شويم و هر كدام در هر جايگاهي كه هستيم براي هواي سالم تلاش كنيم. حل بحران آلودگي هوا به عزمي عمومي و درك و دريافت واقعي مردم نياز دارد؛ تك تك شهروندان بايد درباره اين بحران احساس مسووليت كنند و بدانند در برابر آن و خطرات آن يكسان هستند. نميتوان بهكسي اجبار كرد كه براياينكه خود و خانوادهات در هواي پاك تنفس كنيد، از ماشينشخصيات كمتر استفاده كن، اما ميتوان از خود شروع كرد و انتظار داشت كه تبعات آلودگي هوا آنقدر براي مردم مشخص شود و زندگي آنها را تحت تاثير قرار بدهد كه خودخواسته مراعات كنند و توصيهها را جدي بگيرند. آلودگي هوا مسالهاي نيست كه امروز ديگر با فرهنگسازي بتوان آن را حل كرد بلكه تنها راهحل آن عزم جدي تكتك شهروندان است. هيچ اقدام فرهنگياي نيست كه بيشتر از قدمهاي خودخواسته مردم تاثير بگذارد.
٭ عضو شوراي اسلامي شهر تهران و خواننده موسيقي سنتي ايران