حديث مفصل بخوان از اين مجمل
سيد علي ميرفتاح
نه تلويزيون ميبينم نه نود، اما در خبرها خواندم كه فردوسيپور با ظريف مصاحبه كرده اما مديران تصميمگير تلويزيون صلاح نديدهاند كه اين مصاحبه پخش شود. ملتفت خبر هستيد؟ يك مجري باسابقه و امين كه ساليان سال مورد اعتماد است و برنامه زنده پربيننده طولاني دارد، رفته پيش بلندترين مقام ديپلماسي كشور، همو كه همه بزرگان نظام انقلابي و امين و متعهدش خواندهاند و با او مصاحبه كرده. شما فكر كن درباره پيچيدهترين و عجيبترين و بودارترين مسائل مملكت. مگر اينها چه ميتوانند بگويند كه مديران تلويزيون پخشش را به صلاح نميدانند؟ حرف ضد انقلابي زدهاند؟ عليه امنيت ملي حرف زدهاند؟ درباره ورزش پساتحريم حرف زدهاند؟ درباره كانديداتوري حاج حسن آقاي خميني حرف زدهاند؟ در مورد جريان انحرافي حرف زده اند؟ آخر يك وزير امين با يك مجري مورد اعتماد چه حرف خطرناكي ميتوانند بزنند كه پخشش به مصلحت نيست؟ مصاحبه ظريف و فردوسيپور عين سفره انداخته و نينداخته است. به قول قديميها سفره ننداخته يك حرف دارد، سفره انداخته هزار حرف. مصاحبه پخش شده هم يك حرف دارد و مصاحبه پخش نشده هزار حرف. ملت از فردا توي تاكسي و مترو خيالبافي ميكنند كه اين وزير و مجري چه حرفهايي كه به هم نزدهاند و چه نقشههايي كه براي كشور نكشيدهاند. تهاش البته كاشف به عمل ميآيد كه كلا مديران محترم تلويزيون سري را كه درد نميكرده دستمال بستهاند و اگر هم پخش ميكردند آب توي دل كسي تكان نميخورد. اصلا مگر كسي هم هست كه تلويزيون ببيند؟ چرا؛ نود را ملت ميبينند، زياد هم ميبينند اما صد جاي ديگر را هم ميبينند. بالاخره هيچ حرفي پشت ابر نميماند. بالاخره تلگرامي و وايبري و ايميلي همه براي هم ميفرستند كه فردوسيپور چه پرسيده و ظريف چه جواب داده و الي آخر. اما تلويزيون حال و اوضاعش بدتر از اين است كه پخش يك مصاحبه برايش اعتبار بياورد يا پخش نشدن يك مصاحبه آبرويش را ببرد. وضع خرابتر از اين حرفهاست. كسي جرات گفتن آمار دقيق ندارد و اصلا كسي در صرافت اين نيست كه فكري براي اين سير قهقرايي رسانه ملي بكند. ملت شبها مينشينند و شبكههاي ماهوارهاي را ميبينند اگر هم نخواهند خروار خروار سريال امريكايي و سوئدي و دانماركي و انگليسي را به قيمت مفت ميخرند و مينشينند تماشا ميكنند و كيف ميكنند، اگر هم بخواهند چيزي از تلويزيون خودمان ببينند دست به گزينش ميزنند و نود و فوتبال و بيست و سي را ميبينند و خلاص. من اول نگران روزنامهها بودم كه طفليها تيراژشان را از دست دادهاند و نصف بيشترشان به خاك سياه نشستهاند، اما حالا به تلويزيون كه نگاه ميكنم باز هم صد رحمت به ما. اوضاع ما به مراتب بهتر از رسانه ملي است. وضع آنها فاجعه است، روز به روز هم فاجعهتر ميشود. بحثم منحصر به كاهش بينندهها نيست. به قول تحليلگران ورزشي اين خودش معلول است نه علت. علت اصلياش اين است كه مديريتش و برنامهسازياش سال به سال دريغ از پارسال است. وحشتناك است. وقتي وزير خارجه و عادل فردوسيپور نتوانند مصاحبهشان را باهم پخش كنند تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل؟ مهمل. خدا عاقبت همهمان را ختم بخير كند انشاءالله.