اين قصيده به از صد رساله بود
شهرام شهيدي
عموحسام سخت برآشفته و پريشانحال بود. هي عرض تاريكخانه را طي كرد. هي رفت و برگشت. طوري كه تعدادي از هواداران تيمهاي فوتبال در مجتمع اداري تجاري اسمش را گذاشتند حسام رفت و برگشت. موسيو شيطان از او پرسيد چرا اينقدر پريشاني؟ حالا فردوسيپور با ظريف مصاحبه كرده كه كرده. پخشش كه نكردند. ناراحت نباش.عموحسام گفت: نخير فعلا روي اين مورد زوم نيستم. الان بحث من فال حافظي است كه روحاني در شب يلدا رو كرده. وامصيبتا. وا اسفا. از قول حافظ توييت كرده «ديدم به خواب خوش كه به دستم پياله بود/ تعبير رفت و كار به دولت حواله بود»موسيو شيطان گفت: خب حواله شدن كار به دولت كه چيز جديدي نيست. ايشان هم مثل دولتهاي قبل ميتواند امور را حواله كند جاي ديگري. عمو حسام گفت: اين قسمت شعرش چي؟ باز مثلا به عنوان فال حافظ توييت كرده «چل سال رنج و غصه كشيديم و عاقبت / تدبير ما به دست شراب دو ساله بود.» الكي تدبير تدبير كرده؟ ميخواهد بگويد حافظ از قديم پيشگويي كرده بوده كه او رييسجمهور دوران تدبير ايران ميشود. اما اين هم هيچ. درست است كه با همدستي برادر حافظ كار تمام دولتهاي قبل را زير سوال ببرد و بگويد در دوران كاري آن دولتها رنج و غصه كشيده؟ اين جوري كه چپ و راست و اصلاحطلب و محافظهكار را با هم از زير تيغ گذرانده. فكر نميكند انتخابات نزديك است و بايد روي حمايت اين دو جناح حساب كند؟ يكهو بقيه شعر حافظ را هم توييت ميكرد و مينوشت «از دست برده بود خمار غمم سحر/ دولت مساعد آمد و ميدر پياله بود». حالا بفرما. با اين واژه منكراتي در پياله ميخواهد چه كند ؟ موسيو شيطان فقط زير لب ادامه شعر را زمزمه كرد: يك بيت از اين قصيده به از صد رساله بود. زمزمه كردن موسيو همان و از هوش رفتن عموحسام همان. فعلا رفتهاند از بيمارستاني كه در ساختمان بغلي است برايش آمبولانس بياورند. دعا كنيد اورژانس ديرتر از دو ساعت نرسد. يعني صدايشان را از جرز ديوار ميشنوم كه ميگويند اووووووو مريض خيلي دووووره !