محمد خاكپور، المپيك و دردهاي بيپايان
منظور از بينالملليشدن هم روشن است: رقابت، كيفيت و استاندارد. اما حالا با سيستمي روبهرو هستيم كه ابهامات را نميپذيرد، تخلف ميكند و گويي از هيچ نهادي نميترسد. محمد خاكپور هم در اين سيستم، بعد از شكست احتمالي مسووليتي نميپذيرد، چرا كه ظرفي براي سنجش و برنامهيي براي تطبيق وجود ندارد و بهقول خودش احساس تكليف كرده است.
4- وزارت ورزش و جوانان هم مقصر است. تقصير محمود گودرزي كمتر از علي كفاشيان نيست. آنها عضو «بيتفاوت» مجمع فدراسيون فوتبال هستند. حق و ظرفيتي قانوني دارند كه بيتفاوت از كنار آن ميگذرند. آنها همه راهها را به فدراسيون بستهاند، از رييس فدراسيون فوتبال براي جلسات وزارتخانه دعوت نميكنند، پول چنداني به فدراسيون نميدهند و حتي با تشكيل كميته تاييد صلاحيت مربيان خارجي، اجازه حضور كرانچار را نداد. حالا محمود گودرزي حضور خاكپور را ميپذيرد و آن را بهنفع فوتبال ايران ميداند؟ چرا عضو پرقدرت فدراسيون فوتبال در قبال نامههاي اعضاي هياترييسه و كميته شش نفره قدمي برنميدارد؟ تخلفات صورتهاي مالي كاملا عيان است اما آنها گويي چشم بر حقايق بستهاند. نبايد مقصر شرايط امروز فوتبال ايران را رييس فدراسيون فوتبال دانست، تك تك اعضاي مجمع فدراسيون و اعضاي هياترييسه بايد پاسخگو باشند. از محمود گودرزي گرفته تا محمدهادي آيتاللهي...