• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3445 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۳۰ دي

دلنوشته پرويز پرستويي براي شهيد طاهري

سرخي خونت فريادي بر تاريكي‌ها و جهل اين روزگار

 

پرويز پرستويي در پي شهادت سردار حاج سعيد سياح طاهري دلنوشته‌اي را منتشر كرد. پرستويي در اين يادداشت نوشت: «در برابر چشمان ما شهيدان زنده، يعني جانبازان آرام‌آرام و تك‌تك پر مي‌گشايند و به ملكوت آسمان‌ها عروج مي‌كنند. آنها كم‌كم شهيد مي‌شوند، گويا خداوند مي‌خواهد كمي از دور دلدادگي آنها را تماشا كند و بهشت را در طول اين دلدادگي آذين ببندد براي قدوم سبز اين لاله‌هاي سرخ. تو آسماني بودي و از همان روز كه مجروح شدي نامت بر كرانه‌هاي ابدي انسانيت و شهادت نقش بست. تو با سخاوتي بي‌بديل زيباترين قسمت وجودت، چشمانت را به ميهماني خدا و ديدار او رهسپار كردي تا نزد او بماند و مردمان بتوانند با ديدنت بوي خدا را از نفست و كلامت و هر قدمت حس كنند. تو سكوت كردي بر رنج‌هاي جانبازي‌ات و از اندوهي كه از زيستن غريبانه هم‌رزمان جانبازت در دل داشتي. سكوت كردي بر فراموشي مردم نسبت به شهدا و درك ناقص آنها از چرايي جنگيدنت و دفاعت. سكوتت چون فريادي بود به وسعت گستره آسمان‌ها آن‌هنگام كه آرزو مي‌كردي از زمين جدا شوي و به آسمانيان بپيوندي. احساسي كه براي ما مجهول و نامعلوم بود چون از درك آنچه تو مي‌ديدي عاجز بوديم. چشمانت را در همان خاكريز‌هاي بي‌رياي جبهه به امانت به بزرگي نام مولايت ابوالفضل بخشيدي و به انتظار نشستي كه دستان بي‌دست اما پرسخاوتش روزي شيرين‌ترين شربت عالم هستي را به تو پيشكش كند. روحت وارسته و بزرگ و دلت بسته به مهر خداوند آرام و مطمئن بود؛ تنت مجروح و شكسته و وجودت عابري از نور بود كه در برابر چشمان كم‌سو و بي‌تفاوت ما به سرعت عبور كرد و از زمينيان جدا شد و قسمتي از نور خداوند و آسمان‌ها گشت. چون شهيدان گمنام مظلوم و بي‌قاعده و زيبا در جنگ با تعصبي كور و خشن به نام داعش، رو به مقصدي مهم و ابدي شتافتي تا در كنار مولايت حسين شاهدي باشي بر حقانيت آزادگي و عظمت نام شهيد. حاج سعيد عزيزم، برادرم، آتش حسرتي كه از داغ جدايي تو بر دل دوستانت باقي ماند به زبان قابل وصف نيست. سرخي خونت فريادي است بر تاريكي‌ها و جهل اين روزگار كه آواز پاكي تو براي هميشه آسمان را آيينه‌دار خون تو كرد. به پاكي خونت قسم به ياد نفس‌هاي پيام‌آورت مي‌مانيم و دلتنگ شميم معطر وجودت كه بوي كربلا و زهرا و جبهه و خدا را مي‌داد، خواهيم ماند. تا روزي كه دست‌مان را بگيري كه وجود پر از تاريكي ما محتاج شفاعت نوراني تو خواهد بود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون