• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۴ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3478 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۰ اسفند

عباس عبدي تحليل كرد

اصولگرايان چرا باختند؟

عباس عبدي فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با فرارو گفت: «يكي از مهم‌ترين علل شكست اصولگرايان وحدت آنها بود؛ چون اصولگرايان به مقوله وحدت خيلي صوري نگاه مي‌كنند و معتقدند اگر در انتخابات 92 شكست خوردند به اين دليل بود كه به وحدت نرسيدند.»
چرا اصولگرايان باختند؟
وي ادامه داد: «بنده از قبل انتخابات نوشته بودم كه اين وحدت به ضرر اصولگرايان تمام خواهد شد چون آنها به اين دليل دنبال وحدت بودند كه اصلاح‌طلبان را رقيب خطرناك خود مي‌ديدند و لذا وحدت آنها صوري بود و‌گر نه ارايه صرفا يك ليست با اين همه افراد متضاد كه وحدت محسوب نمي‌شود؛ بلكه وحدت بايد در عمل باشد و بازتاب آن در ليست ديده شود. » وي افزود: «من نمي‌دانم مثلا آقاي آل‌اسحاق چگونه مي‌تواند در كنار جبهه پايداري قرار بگيرد؟ در ليست اصولگرايان برخي مخالفين برجام در كنار موافقين آن و برخي مخالفين سياست‌هاي دولت در كنار موافقين آن قرار گرفته و اسم آن را وحدت گذاشته بودند؛ در حالي كه وحدت بين اينها ناشدني است.»
وحدت در ميان اصولگرايان جدي‌ترين علت باخت
اين تحليلگر مسائل سياسي تصريح كرد: «مشكل اصلي وحدت در ميان اصولگرايان برداشت آقاي حدادعادل بود كه فكر مي‌كرد مي‌تواند با يك ليست، مشكل را حل كند.» عبدي با بيان اينكه بهترين كار اين بود كه اصولگرايان با دو يا سه ليست وارد انتخابات مي‌شدند تا هر ليست بازتاب بخشي از ماهيت آنها باشد و فضا را دوقطبي نكند، گفت: «البته اگر اصولگرايان با دو يا سه ليست مي‌آمدند، احتمالا در اين طرف هم دو يا سه ليست شكل مي‌گرفت؛ اما وقتي اصولگرايان با يك ليست آمدند، اصلاح‌طلبان هم يك ليستي شدند.»
نشست و برخاست با كلاه‌مخملي‌ها اشتباه بزرگ  بود
اين تحليلگر مسائل سياسي در بيان علت دوم شكست اصولگرايان گفت: «دليل دوم كارهاي عجيب و غريبي بود كه اصولگرايان در بازه تبليغات انجام دادند كه نمونه بارز آن نشست و برخاست با كلاه‌مخملي‌ها بود كه به نظر من چنين كاري به معناي پذيرش شكست در درون خود، از قبل از برگزاري انتخابات است.»
انگليسي ناميدن ليست اصلاح‌طلبان يك اشتباه فاحش بود
وي افزود: «اشتباه ديگر اصولگرايان انگليسي ناميدن ليست رقيب بود كه يك اشتباه فاحش بود كه فقط از سوي افراد كوته‌بين برمي‌آيد. من اصلا درك نمي‌كنم كه اصولگرايان چرا بايد اين كار را مي‌كردند؟ مگر انگليس چه‌كاره است كه بخواهد به انتخابات ايران خط بدهد؟» وي ادامه داد: «متاسفانه اين ذهنيت غلط در اصولگرايان وجود دارد كه معتقدند برخي در داخل كشور هستند كه از خارج خط مي‌گيرند و از بس اين موضوع را تكرار كردند در دام اين اشتباه فاحش افتادند.» وي افزود: «اگر بخشي از اصولگرايان به اين موضوع باور دارند ناشي از عدم اعتماد آنان به جامعه است و بخشي ديگر از بس اين موضوع نادرست را تكرار كردند خود نيز آن را باور كردند. اما بيان اين موضوع چه از روي باور و چه تاكتيكي، باعث عصبانيت مردم شد و اگر اين كار را نمي‌كردند اين واكنش را در مردم ايجاد نمي‌كردند.»عبدي در بيان ديگر علت شكست اصولگرايان گفت: «ليدري و راهبري ليست اصولگرايان جبهه پايداري بود و اصولگرايان در اين انتخابات چوپ جبهه پايداري و طرفداران احمدي‌نژاد را خوردند.»  وي افزود: «وقتي دوقطبي در انتخابات شكل گرفت اين دوقطبي بيشتر عليه اصولگرايان بود تا اينكه بخواهد به نفع اصلاح‌طلبان باشد. چون مردم نامزدهاي اصلاح‌طلبان را نمي‌شناختند و راي به آنها در واقع نه به اصولگرايان بود.»
چرا اصلاح‌طلبان بردند؟
عبدي در پاسخ به اين سوال كه علت پيروزي اصلاح‌طلبان در اين انتخابات چه بود؟، گفت: «اصلاح‌طلبان با درسي كه از گذشته گرفتند تقريبا بي‌نقص عمل كردند. در درجه اول آقاي خاتمي خيلي خوب برخورد كرد و بعد تمام نيروهايي كه ليست دادند به دليل تحت فشار قرار داشتن خيلي خوب ليست را بستند و حتي چند نفر از اصولگرايان را هم در ليست قرار دادند.»
اصولگرايان چه بايد بكنند؟
وي افزود: «با اين نتيجه اصولگرايان بايد تغييري در وضعيت خود بدهند و به اين پرسش پاسخ دهند كه چرا اين همه حساسيت منفي در مردم نسبت به آنها وجود دارد. به نظر من اصولگرايان سنتي بايد راه خود را از احمدي‌نژادي‌ها و پايداري جدا كنند اما چون آنها گمان دارند كه نمي‌توانند با اصلاح‌طلبان رقابت كنند به اشتباه به پايداري‌ها نزديك و قرباني اين گروه مي‌شوند.» عبدي در پاسخ به اين سوال كه آيا شكست كامل نامزدهاي اصولگرا در تهران مي‌تواند براي آنها در مجلس ايجاد مشكل كند؟، گفت: «يكي از مشكلات اين است كه اصولگرايان نيروهاي كيفي خود را در مجلس از دست دادند و چون نمايندگان شهرستان‌ها مدام بايد در سفر به شهرستان باشند كمتر در مجلس نقش ملي خواهند داشت و اساسا نمايندگان تهران هم حرفه‌اي‌تر هستند.» وي ادامه داد: «لذا بايد گفت «سر» نيروهاي اصولگرا ديگر در مجلس وجود ندارد و از اين بابت واقعا حيف شد كه افرادي مانند توكلي و ابوترابي‌فرد كه مي‌توانستند در مجلس حضور داشته و مفيد باشند در اين فضاي نفرت از تندروهاي اصولگرا از بين مي‌روند و چاره‌اي ندارند و بايد در بيرون مجلس فعاليت كنند.»
در كل كشور چه جرياني برد، چه جرياني باخت؟
عبدي درباره نتيجه انتخابات مجلس دهم در سراسر كشور گفت: «اولا اينكه برخي رسانه‌هاي اصولگرا عنوان مي‌كنند 60 درصد راه‌يافتگان به مجلس اصولگرا هستند امري مطابق با واقع نيست. بخشي از اين افراد چون مي‌خواهند در مجلس حضور داشته باشند در 10 سال گذشته خود را با معيارهاي شوراي نگهبان تطبيق داده و گرنه ممكن است از اصلاح‌طلبان هم اصلاح‌طلب‌تر باشند.» وي ادامه داد: «از سوي ديگر نيروهاي رده يك و دو اصلاح‌طلبان ردصلاحيت شده بودند و نتيجه به دست آمده به معناي اين نيست كه اصلاح‌طلبان ضعيف هستند.» وي افزود: «اينكه بيش از دوسوم مجلس نهم و موجود (كه همه اذعان دارند اصولگرا است) راي نياورده است چطور مي‌توان تفسير به پيروزي اصولگرايان در انتخابات كرد؟! كجاي دنيا 80 درصد يك مجلس كه تماما از يك جريان سياسي است راي نمي‌آورد و باز هم آن جريان را در انتخابات جديد پيروزشده تلقي مي‌كنند؟! لذا اين فرآيند در يك جايي معيوب است و اين است كه يك رسانه‌اي تيتر مي‌زند اصولگرايان حايز اكثريت آرا شدند. و اين بدتر از شكست است.» اين فعال سياسي اصلاح‌طلب درباره آرايش سياسي مجلس دهم گفت: «در اين باره قطعي نمي‌شود نظر داد چون تركيب سياسي مجلس تا حدود زيادي تحت تاثير «فضا» است. به طور مثال همين مجلس تا وقتي احمدي‌نژاد در قدرت بود، طرفدار احمدي‌نژاد بود و وقتي روحاني آمد تا حدودي طرفدار روحاني شد. لذا «فضا» تاثيرگذار است و اين «فضا» در انتخابات تهران معنا پيدا مي‌كند.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها