چرا اين شد؟
شعار ليدرها و هواداران عليه بازيكنان، مظلومي و مجيدي
رضا سالار / خبر اين بود: با تصميم كادر فني استقلال، ليدرها و هواداران معترض اين تيم كه مقابل در اصلي ورزشگاه آزادي تجمع كرده بودند، اجازه پيدا كردند كه در زمين شماره دو آزادي حضور يابند. حضور آنها در محل تمرين حواشياي در پي داشت. هنگامي كه نصرالله عبداللهي مشاور بهرام افشارزاده در محل تمرين شركت كرد، ليدرهاي استقلال به سمت او رفته تا به دليل شكست استقلال مقابل پرسپوليس به او اعتراض كنند. يكي از ليدرهاي استقلال به مشاور ويژه سرپرست استقلال گفت: يك نفر با بودنش به تيم كمك ميكند، يك نفر هم با نبودنش. چرا پرويز مظلومي در استقلال مانده است؟ چرا فرزاد مجيدي بايد سرپرست استقلال باشد؟ عبداللهي ضمن دعوت ليدرها به آرامش به آنها گفت: بازيكنان و مربيان ميروند اما شما براي استقلال ميمانيد. من ناراحتي شما را درك ميكنم اما بايد از تيم حمايت كنيد. ليدرها و هواداران استقلال پس از بيرون آمدن بازيكنان از رختكن، شعارهاي «بيغيرتها حيا كنيد، استقلال را رها كنيد»، «بازيكن پولكي نميخواهيم، نميخواهيم» و «پيراهن آبي بابا غيرت داره» سردادند. پس از آن نوبت به بهرام افشارزاده، پرويز مظلومي و فرزاد مجيدي رسيد تا اين تعداد عليه آنها شعارهاي جالبي بدهند. «مربي بيسواد نميخواهيم، نميخواهيم»، «افشارزاده حيا كن، استقلال را رها كن»، «فرزاد مجيدي حيا كن، استقلال را رها كن». شعارهايي بود كه اين تعداد سر دادند. عبداللهي بار ديگر به سمت ليدرها رفت تا با صحبت كردن با آنها بتواند فضاي تمرين را آرام كند. او به ليدرها گفت: شما در سرما و گرما كنار تيم هستيد و حق داريد ناراحت باشيد. يكي از ليدرهاي استقلال به مشاور افشارزاده گفت: منصور پورحيدري و مظلومي تا چه زماني ميخواهند استقلال را نابود كنند؟ پورحيدري زمان ناصر حجازي كارشكني كرد و او را از سرمربيگري استقلال كنار گذاشتند و يك بار همزمان امير قلعهنويي اين اتفاق افتاد. يكي از تماشاگران استقلال كه خيلي عصباني بود به بازيكنان گفت: حتي اگر قهرمان ليگ و جام حذفي هم شويد، ديگر به درد ما نميخورد.
وقتي ابتداي فصل نام پرويز مظلومي به عنوان گزينه اول سرمربيگري استقلال مطرح شد، موجي از نااميدي بين استقلاليها جاري شد. استقلاليهايي كه پس از يك فصل نااميدكننده، منتظر كسي بودند كه ضربان قلب بالايي داشته باشد. اما نام پرويز مظلومي كه قطعي شد، نگرانيها بيشتر هم شد. كسي كه خونسردي بيش از اندازهاي دارد و نميتواند هيجان را در تيم جاري كند. اما در طول فصل، پس از نتايج خوبي كه استقلاليها گرفتند و ازهمه مهمتر، افت سپاهان وتراكتورسازي، شرايط را به سود مظلومي و تيمش كرد. تيمي كه برنده بود و امتيازها را كسب ميكرد. اما 10 هفته گذشته، شرايط به نحوي شد كه هر هفته افت استقلال بيشتر ديده ميشد و كسي جدي نگرفت. تا اين شد كه يكي از تلخترين شكستهاي چند سال اخير استقلال در كليديترين زمان ممكن ثبت شد. حالا سوال مهم اين است كه چرا اين شد؟
وقتي خونسردي ذاتي مظلومي به جاي اينكه آرامش به تيم القا كند، بيتفاوتي را به تيم وارد كرده، اين ميشود كه در لحظاتي كه تيم رو به جلو بازي ميكند، لحظه طلايي شورو هيجان كم ميشود. وقتي در ديدارهاي حساسي كه بايد نتيجه گرفت، مدام به اميد باخت ديگران نشست و روحيه صدر ماندن را به جاي جنگندگي به بازيكنان القا كرد، نتيجهاش اين ميشود. وقتي سرمربي، مدام تركيب تيمش را در خط حمله تغيير ميدهد واعتماد به نفس مهاجمان را نابود كرده، چگونه ميخواهد به تيمش شور وهيجان بدهد. وقتي برهاني يك هفته اصلا در ليست نيست و هفته بعد فيكس است و دوباره يك روز ديگر پروپيچ در تركيب اصلي است و هفته بعد در ليست نيست، يعني بياعتمادي مفرط به بازيكنان. پرويز مظلومي در باد چندين هفته صدرنشيني و فيناليست بودن نشست وعاقبتش اين شد. وقتي كه چندين هفته است كسي به ميانه ميدان استقلال توجه نميكند كه كار بازيسازي را درست انجام نميدهد و مدام به نتايج ديگر تيمها خيره ميشود، عاقبت اين ميشود. در ديداري كه ميشد پريد، پرسپوليسيها براي هر بازيكن استقلالي چهار بازيكن را به او نزديك ميكردند، روحيه جنگندگي در كمترين حد خود بود و اين مهترين دليلي است كه نشد...
آقاي پرويز مظلومي، هنوز ميخواهي به كسب سهميه و فيناليست بودن در جام حذفي افتخار كني؟