محمد رضا خاتمي پرده از برنامه تندروها برداشت
«پروپاگانداي سياه» عليه روحاني
محمد رضا خاتمي، فعال سياسي اصلاحطلب در مصاحبهاي كه روز گذشته با «جماران» داشت از برنامه تندروها عليه دولت روحاني گفت. او در عين حال به موضوع مجلس دهم نيز پرداخت و آن را مجلس گفتوگوي ملي ناميد. خاتمي نيز مانند ديگر اصلاحطلبان علاقهمند به رياست محمدرضا عارف است اما اين رياست را با تبصرههايي همراه ميداند:
هنوز علايم و نشانهاي دريافت نكردهايم كه از پيامهاي روشني كه مردم در انتخابات و مناسبتهاي مختلف ميدهند عبرت گرفته باشند، اما شاهد شكل گرفتن يك جريان عقلاني دلسوز هم در ميان آنها هستيم. امروز صداي ضد افراط گرايي درون اصولگرايان كمطنينتر از درون اصلاحات نيست.
به نظرم نميآيد هويت اصلاحطلبي در عرصه عمومي خدشهدار شده يا حتي تقليل يافته باشد.
جريان اصولگرايي به لحاظ فكري روز به روز اصلاحطلبتر ميشود. يعني آن چيزهايي كه ما روزي ميگفتيم و براي اصولگرايان تابو بود امروز آنها پذيرفتهاند و بيان ميكنند و در عمل هم عملياتي ميكنند.
در مسائل اقتصادي يا حتي مسائل سياست خارجي وقتي عقل و دلسوزي وجود داشته باشد مشتركات ما زياد است.
انتخابات سال 88 كه انجام شد تصميم جديام اين بود كه بعد از آن خيلي فعاليت سياسي مثل سابق نداشته باشم، اما حوادثي كه آنجا اتفاق افتاد آدم ميديد كه مسووليت سنگيني بر دوشش گذاشته شده است كه از چيزهايي بايد دفاع كند. دفاع نكردن از آنها نامردي و ناشكري تلقي ميشد و لذا مجبور بوديم كه باشيم.
واقعا وضع به نسبت قبل از دولت روحاني بهتر شده است. ما در مجموع از جمله در سياست داخلي پيشرفتهاي خوبي داشتهايم.
آن كساني كه شعار ميدادند اصلاحطلبي مُرد و حذف شد امروز در برابر يك واقعيت قرار گرفتهاند كه يك ويديوي كوتاه سرنوشت انتخابات را عوض ميكند.
بايد از شخص آقاي روحاني تقدير كرد؛ ايشان شجاعانه روي موضعشان ايستادهاند، براي اجراي برنامهها خصوصا برنامههاي سياسي تلاشهاي زيادي انجام دادهاند.
دولت پنج سال ديگر براي تحقق وعدهها وقت دارد. فشارها بر آقاي روحاني به خاطر انتخابات سال بعد زياد خواهد شد و نميگذارند شيريني موفقيتها در اين انتخابات و برجام و سياستهاي خارجي را بچشند.
بخشي از اين مخالفتها «داد زدن ناشي از شكست» است. دقيقا مانند آدمي كه در تاريكي راه ميرود، وحشت سراپاي وجودش را گرفته و فكر ميكند با داد زدن ميتواند ترس را از خود دور كند، لذا اين كارها را نبايد خيلي اعتنا كرد.
اين مجلس ميتواند «مجلس گفتوگوي ملي» شود؛ يك مجلس مفاهمه شود. در مجلس دهم هيچكس اكثريت مطلق ندارد. جناحهاي مختلف هستند و آدمهاي عاقلي هستند. اينها ميتوانند نقصي را كه امروز در عرصه سياست داخلي ما وجود دارد، جبران كنند.
كساني كه به داخل مجلس رفتند هيچوقت عقبه خودشان را فراموش نخواهند كرد. به هر حال كساني كه به نام اصلاحطلبي رفتند ميدانند چه عقبهاي براي آنها كار و تلاش كرده تا بعد از 6 سال اين مجلس توانسته شكل بگيرد.
من بسيار علاقهمندم و خوشحال ميشوم كه آقاي عارف رييس شود. ايشان اصلاحطلب اصيلي است كه فعاليت كرده و راي اول تهران را آورده و لياقت و شايستگي هم دارد. همه تلاش خودمان را هم بايد بكنيم.
ما هر كاري ميكنيم بايد توجه كنيم كه مجلس آينده نبايد باعث جدايي و اختلاف بين اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل در مسائل اصلي كه وجود دارد، شود.
كاري كه ما ميكنيم بايد شفاف باشد. مردم بدانند كه ما چه كار ميكنيم. اگر مردم در جريان نباشند و فردا آقاي لاريجاني رييس مجلس شود ممكن است براي بخش قابلتوجهي از رايدهندگان سوال پيش بيايد كه آقاي عارف شما كنار كشيديد، سازش كرديد، چه كار كرديد؟
حربه طرف مقابل اين است كه اختلاف بيندازد. هم ما و هم اصولگرايان معتدل اين را ميدانيم كه اين حربه، حربه زنگ زده و كهنهاي است و به آن توجهي هم نميشود.
پايگاه آقاي عارف و آقاي لاريجاني در مجلس نزديك است. بايد باهم بنشينند و به تفاهم برسند. اگر قرار بر ياركشي باشد و اين ياركشي منجر به جدايي و افتراق شود، گرفتاري خود آقايان در داخل مجلس زيادتر ميشود.
احتمالا يك فراكسيون اميد كه انشاءالله اكثريت خواهد داشت اصلاحطلبان خواهند بود. اصلاحطلبان برنامهريزي كردند كه حداقل 40 كرسي از كرسيهاي دور دوم را داشته باشند با اين حساب من فكر ميكنم كه مانعي براي رياست آقاي عارف نخواهد بود. يعني خود به خود راي مردم مشكل را حل خواهد كرد.
چالشهايي كه در آينده بر دولت ميآيد دو جنبه است؛ يك جنبه اين است كه نگذارند دولت در عرصه اقتصادي هيچ تحولي ايجاد كند كه ابعاد گوناگوني دارد. آنچه بيشتر در داخل ميتواند رخ دهد يك «پروپاگانداي سياه» خواهد بود؛ شايعهپردازي، دروغزني، سوءاستفاده از تريبونها و رسانهها براي اينكه دولت را از چشم مردم بيندازند، بدون اينكه هيچ واقعيتي در پشت آن پروپاگانداي سياه باشد. بايد چشمها و گوشهاي خودمان را آماده كنيم كه هر روز يك جريانسازي شود كه نشان دهند دولت در همه عرصهها ناموفق بوده است. ولي به نظرم خيلي كارايي نخواهد داشت.
دولت با همين دست به فرماني كه پيش ميرود با انتخاب يك سري آدمهاي مصممتر و شجاعتر و قابل اعتمادتر ميتواند اين موانع را نيز از سر راه بردارد.