عبور دوباره از نااميدي
به اميد
اصلاحطلبان و ائتلاف اميد در طول چهار ماه گذشته دو بار در اوج نا اميدي، اميد را به جامعه برگرداندهاند و اين حاصل چيزي نيست جز عقلگرايي و واقعبيني در دنياي سياست كه با در پيش گرفتن روشهاي نتيجهبخش حاصل شده است. از ياد نبايد برد كه همين اتفاق سه سال پيش و در جريان انتخابات رياستجمهوري يازدهم با طي همين مراحل و عبور از نااميدي به اميد، رخ داده بود. نكته مهم ديگر اين است كه اصلاحطلبان بر سر كرسي رياست مجلس دو اقدام مهم انجام دادند. اقدام اول حضور تمام قد براي يك وزنكشي شفاف با نامزدي دكتر عارف، منتخب اول تهران بود. آنجا تعدادي از موتلفان انتخاباتي اصلاحطلبان با سوداي رياست دوباره علي لاريجاني به سوي اصولگرايان تندرو چرخيده بودند تا به اين شكل يك اكثريت را تشكيل دهند؛ اكثريتي كه اگر چه در گام اول خود يعني تثبيت رياست علي لاريجاني موفق بود اما خيلي زود در مسير ديگري افتاد چرا كه اينجا اصلاحطلبان منافع كلي را فداي اين دلخوريهاي مقطعي نكردند. آنها از يك سو اين پيام را صادر كردند كه پاي حرف خود و مطالبه مردم هستند و از سوي ديگر نشان دادند كه قابليت انطباق منطقي با مقاطع مختلف سياستورزي را دارند و به عبارتي ميكوشند تا امر سياسي را به يك فرآيند شخصي تبديل نكنند. امروز ديگر همكاري محتمل اصلاحطلبان با طيف علي لاريجاني در مجلس نه تنها امر سياسي مذمومي نيست بلكه اين همكاري محتمل از موضعي كاملا عزتمندانه انجام خواهد شد. به عبارتي اصلاحطلبان با حفظ هويت سياسي – اجتماعي خود به پاي پروژههاي مشترك ميروند. درباره روند طي شده ماههاي اخير ميتوان سخنان بسياري گفت اما به نظر مهمترين چيز اين است كه اصلاحطلبان و كنشگران سياسي اين مجموعه اتفاقات را از ياد نبرند و بارها آن را مرور كنند تا همواره به خاطر داشته باشند كه مسيري براي عبور از نا اميدي به اميد در هر شرايطي وجود دارد.