صباح زنگنه در گفتوگو با «اعتماد»:
ايران استقلال خود را از روسيه در سوريه حفظ كرده است
وزراي دفاع ايران، روسيه، سوريه امروز پشت يك ميز مينشينند
گروه ديپلماسي| صحنه تحولات ميداني سوريه روزهاي جديدي را تجربه ميكند. حضور نظامي بازيگران متفاوت كه اصليترين آنها را ميتوان روسيه دانست عملا به جابهجايي مهرههاي اين شطرنج سياسي پس از
5 سال منتهي شده است. ورود نظامي تمامعيار روسيه به پرونده سوريه با وجود اما و اگرهاي بينالمللي و منطقهاي فراوان كه در آن مقطع ايجاد كرده بود، عملا بازي را به نفع دولت بشار اسد تغيير داده است. در شرايطي كه امريكا و روسيه به دو بازيگر اصلي غيرسوري در سوريه بدل شدهاند و هركدام از آنها نيز متحدان خود را در اين صفكشي دارند به نظر ميرسد كه روسيه همچنان به آنچه همكاريهاي راهبردي با ايران خوانده بود پايبند است. ايران و روسيه از 5 سال پيش هرچند با اهداف متفاوت و منافع نه چندان منطبق اما همكاري در سوريه را چه در ابعاد سياسي و چه هماهنگيهاي نظامي آغاز كردهاند. بشار اسد، رييسجمهور سوريه نيز در سخنراني روز سهشنبه خود در پارلمان اين كشور از تلاشهاي تهران و مسكو قدرداني كرد. در چنين فضايي، امروز تهران ميزبان وزراي دفاع سه كشوري است كه در بسياري از تحليلها از آنها با عنوان مثلث استراتژيك در پرونده سوريه ياد ميشود. نشستي كه گفته ميشود دستور كار آن مبارزه با تروريسم است.
امروز براي نخستينبار، سردار حسين دهقان، ارتشبد سرگئي شويگو و سپهبد فهد جاسم الفريج وزراي دفاع ايران، روسيه و سوريه در تهران در كنار يكديگر قرار خواهند گرفت تا به بررسي همكاريهاي موجود بپردازند. بر اساس آخرين اخبار، همكاريهاي ضد تروريستي ايران و روسيه و سوريه با يكديگر، دستاوردهاي عمليات 9 ماهه نيروي هوافضاي روسيه در سركوب گروههاي تروريستي در سوريه و وضعيت عراق موضوع نشست وزير دفاع ايران با دو همتاي روسي و سوري خود در تهران است. تحليلهاي متفاوت و بعضا متضادي از همكاريهاي ايران و روسيه در كنار ارتش سوريه وجود دارد اما با اين حال، همه اين تحليلها در يك نكته اشتراك دارند و آن، اين است كه همكاريهاي ايران و روسيه و نتايج بمباران مواضع تروريستها در سوريه كه از مهرماه گذشته از سوي بمبافكنهاي روسي آغاز شده است، موجب شده تا ارتش سوريه پيشروييهايي داشته باشد و معادلات منطقهاي حل بحران اين كشور نسبت به گذشته تغيير كند. در اين راستا، پس از حضور نظامي روسها، دور جديدي از مذاكرات بينالمللي سوريه با حضور جمهوري اسلامي ايران برگزار شد اما اينك به نظر ميرسد براي از بين بردن گروههاي تروريستي و عقب راندن آنها از مواضعشان، تهران، مسكو و دمشق نيازمند رويكردهايي تكميلي هستند و به همين خاطر، در نشست تهران در رابطه با راهبردها و تاكتيكهاي احتمالي رايزني و تصميمگيري خواهد شد. با اين حال، پازل سوريه از پيچيدگيهاي بسياري برخوردار است. عدم توافق بر سر آينده بشار اسد، حضور گروههاي متعدد و گاه متضاد تروريستي در ميان جريانهاي مختلف معارضه و عدم توافق ميان كشورها در خصوص آنها، همكاريها و هماهنگيهاي پنهان و آشكار روسها با امريكاييها و نقشآفرينيهاي تركيه و عربستان در سوريه و بازيهاي تخريبي آنها موجب شده است تا چشمانداز حل بحران سوريه بيش از هر زمان ديگري آنچنان مشخص نباشد. هرچند كه اميدواريها هم اندك نيست. با اين حال، نشست تهران تلاشي براي پيشبرد مبارزه با تروريسم خواهد بود. نشستي كه ميخواهد دستاوردهاي همكاريهاي نظامي ايران و روسيه را مورد ارزيابي قرار دهد و نقشه راه آينده را ترسيم كند.
در اين خصوص گفتوگويي با صباح زنگنه، تحليلگر مسائل منطقهاي داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد:
شأن برگزاري نشست سهجانبه وزراي دفاع ايران، روسيه و سوريه در تهران چيست؟ چرا در اين مقطع بايد سه وزير دفاع براي نخستينبار چنين نشستي را برگزار كنند؟
تحولات جديد رخ داده و در حال وقوع در صحنه ميداني سوريه مستلزم دور جديدي از هماهنگيها و پيگيريهاي جديتر و بيشتر است و همين موجب ميشود تا وزراي دفاع سه كشور ايران، روسيه و سوريه دور يكديگر جمع شوند و با هم به رايزني بپردازند. به احتمال زياد در اين نشست در خصوصي آتشبسي كه در ماههاي گذشته ميان دولت سوريه و جريانهاي معارضه برقرار شد و البته سپس توسط گروههاي تروريستي و برخي جريانهاي معارضه نقض شد نيز بحث خواهد شد و آخرين وضعيت آتشبس در سوريه مورد بررسي قرار خواهد گرفت. همچنين در اين نشست در خصوص كاهش فعاليتهاي هوايي روسها در صحنه ميداني سوريه كه منجر به بروز مشكلاتي هم براي ارتش سوريه و هم نيروهاي مستشاري ايران هستند، گفتوگو خواهد شد چراكه آن مساله موجب شده تا گروههاي تروريستي حداكثر استفاده را از وضعيت پيشآمده بكنند. اين تحولات قطعا نيازمند هماهنگيهاي بيشتر هم در بعد اطلاعاتي و هم در بعد عملياتهاي نظامي است به خصوص آنكه در روز سهشنبه شاهد صحبتهاي بشار اسد، رييسجمهور سوريه در جلسه آغاز به كار پارلمان اين كشور بوديم كه او طي آن سخنراني، از موضوعات مختلف و گوناگوني سخن گفت و تاكيد كرد راهحل سياسي و خروج از بحران كنوني تنها آزاد كردن سرزمينهاي سوريه از نيروهاي تروريستي است. در اين راستا، به نظر ميرسد در خصوص راهبردها و تاكتيكيهاي احتمالي در خصوص مبارزه با تروريسم رايزني و تصميمگيري خواهد شد.
برگزاري چنين نشستهايي ميان سه كشور تا چه اندازه ميتواند منجر به تحريك بازيگران آن سوي ميدان در پرونده سوريه شود؟
من فكر نميكنم چنين نشستي موجب تحريك شود چراكه هماكنون نيروهاي طرف مقابل به صورت پيوسته با حاميان منطقهاي خود يعني تركيه، اردن، قطر و عربستان در حال ديدار و هماهنگي هستند. با اين حال، اختلافات فراوان و درگيريهاي زياد ميان گروههاي مختلف جريان معارضه و جريانهاي تروريستي نشاندهنده اين است كه سياست تزريق پول از سوي حاميان تروريسم نميتواند راهگشا باشد و راهحل منطقي براي پايان بخشيدن به بحران نيست. به هر ترتيب بروز اين حوادث دليل محكمي بر ضرورت افزايش هماهنگي ميان تهران، مسكو و دمشق است. در كنار آن، سوءاستفادههاي رژيم صهيونيستي از فضاي به وجود آمده در سوريه و اقدامات گوناگون جاسوسي و تروريستي توسط اسراييل در حال انجام است كه لازم است در اين خصوص اين سه كشور به همفكري بپردازند.
روسيه تا چه اندازه در دو سال اخير فعاليتهاي نظامي خود در سوريه را با ايران هماهنگ كرده است. آيا ميتوان از همكاري همهجانبه نظامي ايران و روسيه در سوريه سخن گفت؟
طبيعي است كه روسيه خود را در سطح قدرت كلانتر و فرامنطقهاي تعريف ميكند. به عبارت ديگر، روسها خود را در صحنه معادلات بينالمللي همتراز و همرتبه با امريكاييها قلمداد ميكنند و همين موجب ميشود هماهنگي با ايران يا دولت سوريه در پايينترين سطح هماهنگيهايشان باشد. به عبارت ديگر، اين هماهنگي در كف قرار دارد و نه در سقف. به همين خاطر، همكاريهاي ايران و روسيه در سوريه همهجانبه نيست و شامل همه موضوعات نميشود. با اين حال، نبايد اين سطح از هماهنگي و نتايج مثبت آن را هم منكر شد. اين مسائل موجب ميشود تا مقامات عالي ايران نسبت به مسائل هوشيار باشند و نسبت به حفظ استقلال به عنوان يك اصل كوشا باشند.
تماسهاي سياسي روسيه و امريكا در خصوص سوريه به گفته منابع امريكايي و روسي به چندبار تماس طولاني در روز رسيده است. آيا اين تماسها ميتواند منجر به كاهش همكاريهاي راهبردي ايران و روسيه در سوريه شود؟
سوريه يك معادله چندمجهولي است كه بايد تمامي ابعاد آن را در نظر گرفت. ايران و روسيه در سوريه منافع مشتركي داشتند كه موجب همكاري آنها با يكديگر شد. اين همكاري به معناي تطبيق همه اهداف و منافع نيست. به همين راستا، روسيه براي تامين ديگر منافع خود قطعا به سمت همكاري با يكديگر بازيگران مطرح خواهد رفت كه يكي از آنها امريكا است. همكاري و هماهنگي ميان امريكا و روسيه بخشي از همين پازل است كه ميتواند در سوريه اثرگذار باشد. با اين حال، روسها تلاش كردند كه ميان همكاريها موازنه برقرار كنند ولي نميتوان گفت كه صد در صد موفق شدهاند. به نظر ميرسد كاهش عملياتهاي نظامي در سوريه بخشي از آن هماهنگي ميان مسكو و واشنگتن است و همانطور كه گفتم هم بر دولت سوريه و هم نيروهاي مستشاري ايران در سوريه اثر داشته است.
نگاه دولت سوريه به فعاليتهاي روسيه در اين كشور چيست؟ آيا سوريها نگران تغيير رويكرد كرملين در مقابل دمشق نيستند؟
وقتي دولت سوريه آن هماهنگيها ميان امريكا و روسيه را ميبيند، عقل ميگويد كه احتياط را در نظر بگير. در اين راستا، ميتوان گفت كه دولت بشار اسد هم نگرانيهايي دارد و سخنان ديروز بشار اسد در پارلمان اين كشور هم دربرگيرنده احتياطهاي گوناگون است.
امريكا از ايران و روسيه درخواست كرده است تا مانع فروپاشي مذاكرات سياسي سوريه شوند. هماكنون وضعيت صحنه سياسي مذاكرات به چه شكلي است؟
آخرين دور از مذاكرات بينالمللي در رابطه با بحران سوريه در وين بدون هيچ نتيجهاي پايان يافت و همين مساله، ترديدها در خصوص موفقيتآميز بودن آن مذاكرات را بيش از پيش كرده است. ما در آن نشست هم ديديم كه تفسيرها همچنان در خصوص بحران سوريه متفاوت است و هر كشوري بنا به منافع خود راهحلي را پيشنهاد ميكند. از سوي ديگر، سياستهاي امريكا به گونهاي است كه دولت اين كشور ميخواهد از تمامي امكانات و توان ايران و روسيه در راستاي منافع خود استفاده كرده تا به خواست خويش دست يابد. در كنار اين مسائل، چندان صداقتي هم از سوي امريكاييها ديده نميشود. معادلات ميداني سوريه نيز همچنان سيال است و نوسانات ادامه دارد. امريكا عملا در حال كمك كردن به كردهاي سوريه براي ايجاد منطقه گسترده تحت تصرف خود است كه اين موضوع سوالبرانگيز است. موضوع فدراليزه سوريه و تقسيمات ارضي هم از ديگر موضوعات بسيار شك برانگيزي است كه مورد حمايت امريكاييها است و گهگاه هم روسها آن را مطرح ميكنند. از طرفي، امريكا همچنان به برخي گروههاي تروريستي كمك ميكند و كورسو اميدي به آنها دارد، گويي بخشي از بدنه دولت امريكا همچنان معتقد به راهكار نظامي است. اينها سوالات جدياي هستند كه بايد مراقب آنها بود بايد تحولات را مدنظر قرار داد و به آنها بدون حب و بغض يا گرايشهاي غيرمنطقي پاسخ داد.
به نظر ميرسد كه شكاف اصلي در حال حاضر در جبهه مخالفان بشار اسد است. چرا واشنگتن و ديگر همراهانش تلاشي براي تغيير نظر طرف مقابل و ايجاد اجماع در اين گروه نميكنند؟
من فكر ميكنم اجماع امكانپذير نيست چراكه هر كدام از جريانهاي معارضه گرايشهاي خاص خود را دارند كه اين موجب ميشود در اهداف و راهبردهايشان با يكديگر متفاوت باشند. از سوي ديگر، هر كدام از اين گروهها خواهان حذف ديگري و تسلط بر همگان هستند. آنها خواهان جذب پولها و كمكهاي تسليحاتي امريكا، تركيه و عربستان هستند و اين از محدود موضوع مشترك ميان آنها است. هيچ وحدتي هم ندارند. اگر شعار مبارزه با دولت بشار اسد را هم ميدهند، اين مساله تنها در شعار است و بعضي از آنها صراحتا در زير چتر گروههاي تروريستي نام و نشاندار هستند و برخي نيز چون خواهان كمكها و حمايتهاي امريكا هستند، فقط نامشان را عوض ميكنند. اين وضعيت پيچيده و ملغمهآميزي است كه موجب شده تا مذاكرات سياسي ميان دولت بشار اسد و جريانهاي معارضه زيرسوال رفته و موفقيتآميز نباشد و از طرفي، امريكا را گيج كند.
در اين مدت شاهد درخواست روسها از امريكا براي انجام عمليات نظامي مشترك در سوريه بودهايم كه با پاسخ منفي امريكا روبهرو شده است. تا چه اندازه آن همكاريهاي احتمالي در تعارض با اين همكاريها بود؟
روسها سعي ميكنند كه تعارضي نداشته باشد ولي مگر ميشود تاثيري نداشته باشد. من فكر ميكنم قطعا اين موضوع تعارضاتي را ايجاد ميكرد و ميتوانست به مانعي براي ادامه يافتن همكاريها تبديل شود.