تحليلي بر جنگ موصل
ماني محرابي
عضو هيات علمي انديشكده روابط بينالملل
درگيريهاي موصل جهت بيرون راندن نيروهاي داعش و بازپسگيري آن بعد از دو سال، در جريان است. شهري با گوناگوني نژادي و مذهبي شامل عرب، آشوري، كرد، تركمن، مسيحي و... كه قبل از عربيزه شدن توسط صدام، عمدتا كردنشين بوده و با وجود مهاجرت گسترده ساكنين آن بعد از اشغال توسط داعش در سال 2014 كماكان جمعيتي بيش از يك ميليون نفر را در خود جاي داده است. از حيث اهميت، عمليات فوق را ميتوان مهمترين عمليات ارتش عراق در سالهاي بعد از ظهور داعش و در كنار عمليات ارتش سوريه در حلب، مهمترين رويداد حال حاضر خاورميانه دانست، از اين روي، پيروزي نيروهاي عراقي در وهله نخست باعث تضعيف موثر نيروهاي داعش و در وهله دوم باعث قدرتگيري قابل ملاحظه نيروهاي دولتي از لحاظ استراتژيك و لجستيكي خواهد بود. ايالات متحده تمايل به جايگزيني كردها با نيروهاي داعش در موصل و استان نينوا دارد و اين امر را در جهت جلوگيري از استيلاي نيروهاي تحت حمايت ايران در آن منطقه حياتي ميداند. حضور نيروهاي تركيه در عمليات آزادسازي موصل اما ممكن است اين طرح ايالات متحده را با شكست روبهرو سازد ليكن ايالات متحده از اين تهديد بهترين استفاده را خواهد برد. آنها با ورود ارتش تركيه به اين نبرد موافقت خواهند كرد و با اين اقدام حتي در صورت شكست پروژه جايگزيني كردها در نينوا، دو هدف را دنبال خواهند كرد: اول، رو در روي هم قرار دادن ايران و تركيه در موصل و دوم، نزديك كردن تركيه به غرب و دور نگاه داشتن آن از روسيه. ضمن اينكه پروژه استقرار كردها در موصل با اهداف نهايي فدراليزه كردن عراق كه مورد حمايت شديد اسراييل است نيز سازگاري دارد و از اين روي همچنان پلن الف ايالات متحده در قبال نبرد موصل خواهد بود. ضمنا ادعا ميشود ايالات متحده قصد دارد نيروهاي داعش را به سوي ديرالزور و سپس رقه راهي كند. با توجه به خروج نقاط وسيعي از استانهاي صلاحالدين و الانبار از كنترل داعش، ورود نيروهاي داعشي حاضر در موصل به سوريه در واقع نوعي عقبنشيني كامل داعش از عراق خواهد بود و از اين روي اتفاق فوق هرگز رخ نخواهد داد، بلكه نيروهاي داعش در صورت خروج از موصل قطعا به بخشهايي از استانهاي صلاحالدين، كركوك و الانبار باز خواهند گشت. ورود نيروهاي الحشدالشعبي كه مورد حمايت ائتلاف شيعي هستند با هدف مسدود كردن محورهاي ارتباطي استان نينوا به استان ديرالزور نيز دليلي است بر ادعاي فوقالذكر. از منظري ديگر، پررنگترين مساله مربوط به تركيه در بحران موصل، جبههگيريهاي ايدئولوژيك اردوغان در قبال موصل و ادعاهاي مبتني بر تاريخ عثماني است. اما آيا اردوغان واقعا به دنبال تصاحب موصل و پيوست آن به خاك تركيه در جهت احياي عثماني دوم است؟ قطعا خير زيرا اولا تركيه نه به لحاظ نظامي و نه به لحاظ ديپلماتيك توانايي انجام اين كار را دارد و نه جامعه جهاني و خصوصا قدرتهاي منطقهاي اجازه اين كار را به اردوغان ميدهند. حقيقت اين است كه اردوغان سه هدف را در موصل پي ميگيرد: هدف اول، مشغول كردن نيروهاي ايران و حتي روسيه در عراق. قصد تركيه در سوريه استيلاي بر نقاط شمالي اين كشور با هدف ايمنسازي مرزهاي جنوبي خود و جلوگيري از اتصال نيروهاي كرد مستقر در كرانه شرقي فرات و كردهاي مستقر در عفرين است و در صورت شكست اين طرح تمام مرزهاي شمالي سوريه و تركيه در اختيار نيروهاي كرد قرار خواهد گرفت. موفقيت اين طرح به لحاظ استراتژيك و لجستيكي نيازمند استيلاي نيروهاي مورد حمايت تركيه بر چهار شهر جرابلس، الباب، اعزاز و مهمتر از همه حلب است كه عمليات اخير نيروهاي ائتلاف روسيه، ايران، سوريه و حزبالله لبنان در حلب از موفقيت طرح فوق جلوگيري كرده و در صورت پيروزي نيروهاي فوق الذكر در نبرد حلب، شكست سنگين استراتژيك در انتظار تركيه و حتي عربستان خواهد بود. از اين روي اردوغان قصد دارد تا با ورود به نبرد موصل و ايجاد تنش و بحران، تمركز ايران و روسيه را از حلب متوجه موصل كند تا فشار نظامي و رواني كنوني از روي نيروهاي مورد حمايتش در حلب كاسته شود. هدف دوم اردوغان عدم استقرار كردها در موصل و استان نينواست. استان نينوا بيش از 200 كيلومتر مرز مشترك با استان حسكه سوريه دارد و با توجه به استيلاي كامل كردهاي سوريه بر تمام مناطق اين استان به جز منطقه قامشلي و كوكب كه در اختيار دولت سوريه است، استقرار كردهاي عراق در استان نينوا سبب اتصال منطقه تحت كنترل كردهاي عراق با مساحت بيش از 90 هزار كيلومتر مربع به كردهاي سوريه خواهد شد كه طبعا تبعات شديدي براي دولت تركيه خواهد داشت. هدف سوم تركيه تضعيف محور كردها در مرزهاي شمال استان دهوك عراق است كه داراي مرز حدودا 120 كيلومتري با تركيه است. اردوغان رابطه نسبتا مسالمتآميزي با كردهاي عراق دارد اما اين دليل نميشود اعتماد حداكثري نيز ميان آنها برقرار باشد. در اين بين آنچه مسلم و قطعي است، شكست داعش در موصل است و اين اتفاق دير يا زود رخ خواهد داد. اما سرنوشت داعش پس از شكست در موصل و از دست دادن پايتخت خود در عراق چه خواهد شد؟ عدهاي شكست موصل را به مثابه شكست كلي و اضمحلال داعش ميپندارند. با شناخت تفكرات غالب بر داعش و خصوصيات نيروهاي داعش ميتوان ادعاي فوق را با قاطعيت رد كرد. در وهله نخست بايد توجه داشت داعش يك تفكر است، تفكري مبتني بر تكفير و عدم پايبندي به اصول انسانيت با راهكار خشونت افراطي و لجامگسيخته كه البته بهطور غيرمستقيم مورد حمايتهاي مادي و معنوي بعضي از كشورهاي منطقه نيز قرار ميگيرد و از اين روي نه فتح موصل و نه هيچ مولفه ژئواستراتژيك ديگري سبب اضمحلال نخواهد شد. از سوي ديگر بازپسگيري اماكن حياتي داعش و به تبع آن پراكنده شدن اعضاي داعش نيز سبب پيوستن آنها به ساير گروههاي حاضر در عراق و سوريه نخواهد شد زيرا ماهيت گروههاي معارض سوري و عراقي، ماهيتي غربستيزانه و ماهيت داعش در وهله نخست شيعهستيزانه است. از اين روي شايد عمليات فوق تا مدتي اعضاي داعش را پراكنده كرده و خطر آن را كاهش دهد اما اين تفكر همچون آتش زير خاكستر در آينده و در مكاني ديگر اعلام وجود خواهد كرد.