دشواري كار وزير ارشاد جديد
علي شكوهي
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي جديد بلافاصله بعد از گرفتن راي اعتماد از مجلس، رسما كارش را آغاز كرد. جناب صالحياميري از دوستاني است كه از حيطه امنيتي وارد حيطه فرهنگي شد و البته امثال ايشان در كشور ما كم نيستند. جوهره وجودي ايشان را بايد بيشتر فرهنگي دانست اما از جنس مديريت فرهنگي كه به سياست هم پهلو ميزند و كدام سياستمداري است كه مسائل امنيتي براي او اهميت نداشته باشد؟ تجربه كار وزير ارشاد جديد در حوزههاي امنيتي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از او آدم توانمندي ساخته است تا هر مسالهاي را بتواند از زواياي متفاوتي مورد توجه قرار دهد و هر بعدي از مساله را كه مد نظر باشد، برجسته كند. مثلا ايشان قادر است ابعاد و پيامدهاي امنيتي يك كار فرهنگي را براي ديگران باز گويد و در عين حال قادر است انجام كارهاي فرهنگي متعددي را با تاكيد بر مصالح امنيتي توجيه كند. وزراي قبلي ارشاد كمتر از اين توانايي برخوردار بودهاند.
حسن كار كساني كه از دالان امنيتي عبور ميكنند و به نوعي آزادانديشي و آزادفكري فرهنگي ميرسند اين است كه قادرند در مقابل توجيهات امنيتي برخي از نهادها و مراكز نظامي و امنيتي بايستند و از همان منظري از ضرورت باز شدن فضاي فرهنگي سخن بگويند كه نهادهاي نظامي و امنيتي با آن مخالفت ميكنند. اين نهادها معمولا مدعي ميشوند كه براي تامين امنيت ملي و جلوگيري از بروز تنش سياسي و براي حفظ انسجام ملي بايد از كثرت فرهنگي و سياسي و قومي و زباني جلوگيري كرد اما امثال صالحياميري ميتوانند نشان دهند كه اتفاقا اگر قرار بر حفظ منافع و مصالح و انسجام و امنيت ملي است بايد تن به اين كثرت داد و آن را تامينكننده مصالح ملي در درازمدت دانست. آن نهادها ممكن است جمع شدن اعضاي هر صنف و تشكيل هر نهاد صنفي را يك تهديد براي حكومت تصور كنند اما وزير ارشاد جديد از منظر امنيتي و مصالح سياسي ميتواند نشان دهد كه چگونه اين تشكلهاي صنفي يك فرصت براي نظام هستند و با تكيه بر آنها چه مشكلاتي را ميتوان از ميان برداشت. در عين حال جناب صالحياميري با مشكلات متعددي مواجه است كه بايد آنها را در نظر بگيرد و براي
آن تدبير كند.
مهمترين مشكل اين وزارتخانه، عدم تناسب ميان بودجه و امكانات تخصيص يافته با انتظاراتي است كه از آن وزارتخانه در ميان مسوولان و مردم وجود دارد. مدتي قبل الياس حضرتي خواستار انحلال وزارت ارشاد شده و در اين باره گفته بود «درحالي كه تنها ۱۶درصد از بودجه فرهنگي كشور در اختيار وزارت ارشاد است، بزرگان و علما و زعما رسيدگي به تمامي مسائل، مصايب و مشكلات مربوط به فرهنگ و هنر را از اين وزارتخانه طلب ميكنند». در واقع بيش از 80درصد بودجه فرهنگي را نهادهايي در اختيار دارند كه اين همه مسووليت بزرگ در حيطه فرهنگ و هنر و رسانه و كتاب و موسيقي و حج و... را بر دوش نگرفتهاند و پاسخگو هم نيستند و از آنها سوال هم نميشود.
مشكل مهم ديگري كه صالحياميري با آن مواجه است، مطالبات متناقضي است كه از وزير ارشاد در محافل مختلف وجود دارد. او بايد به نظرات علما و مراجع تقليد در حيطه سينما و موسيقي و جشنوارههاي فرهنگي و هنري توجه كند. همچنين بايد خط فكري دولت و برنامههاي رييسجمهوري را هم در دستور كار قرار دهد كه ممكن است در مواردي با مطالبات دسته اول انطباق نداشته باشد. وزير بايد خواستههاي هنرمندان را هم مد نظر قرار دهد كه لزوما با مطالبات دو دسته قبل همسو نيست. هنردوستان و اهل فرهنگ و خوانندگان كتاب و مطبوعات هم انتظاراتي دارند كه چه بسا با همه موارد قبل داراي زاويه باشد. خلاصه براي وزير آسان نيست كه بتواند همه اين نظرات را با هم تامين كند و گرفتار تعارض نشود.
مبنا قرار دادن قانون در همه اين موارد پناهگاه خوبي است اما چه كسي است كه تاثير نهادها و افراد فراقانوني را در كنار زدن روند قانوني كشور انكار كند؟ مگر كم كنسرت موسيقي با مجوز قانوني در اين ايام با فشار و مداخله برخي نهادها لغو شدند؟ مگر مسوول كندن مجسمههاي نصب شده در سطح شهر مشخص شده است؟
مشكل مهم ديگر نداشتن مديران فرهنگي كارآمد و توانمند براي بازسازي وضعيت مديريت فرهنگي وزارت ارشاد است. اكنون سالهاست كه در حوزههايي ما شاهد تكرار مديران هستيم و ضرورت دارد يك خانهتكاني براي جوان كردن مديريت را هم شاهد باشيم. در اين زمينه دست وزير خيلي باز نيست زيرا برخي مديران فاقد نوآوري و ابتكار هستند و كفگيرشان به ته ديگ خورده است.
برخي افراد توانمند بيرون وزارتخانه در معرض اتهام فتنه و مشمول تنگنظري جناحي هستند. برخي با دولت همسو نيستند. در واقع مديران كارآمد و توانا در همه حيطهها در معرض انتخاب وزير قرار ندارند و بايد به حفظ برخي مديران كنوني تن داد. در عين حال بايد جناب صالحياميري نشان دهد كه مبتني بر نظريه مديريت فرهنگي خود داراي نيروهاي توانمند و همسو بوده و از همكاري آنان برخوردار خواهد بود و تغييراتي را متناسب با نياز كنوني فضاي فرهنگي كشور ايجاد خواهد كرد.
نكته آخر اينكه معلوم نيست چرا سهم مطبوعات و رسانهها و تشكلهاي صنفي مطبوعاتي و حل مشكلات خبرنگاران و اهالي رسانه در برنامه دكتر صالحي اين همه كمرنگ است؟