چندي است كه جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي در اردوگاه اصولگرايي اعلام موجوديت كرده است و در راه وحدت و انسجام بين طيف و گروههاي سياسي اين جريان ميكوشد. پس از تجربه ناموفق اصولگرايان در انتخابات رياستجمهوري 92 و تعدد كانديداهاي اين جريان سياسي به نظر ميرسد كه حالا ميكوشند با هيبت و راهكاري جديد در انتخابات رياستجمهوري 96 حاضر شوند. اين جبهه هدف خود را انتخاب كانديدايي مردمي عنوان كرده و همين است كه سخنگوي اين جبهه اعلام كرد كه سازوكار انتخاب نامزد اصولگرايي از پايين به بالا است. اين در حالي است كه پيش از تشكيل اين جبهه احزاب و تشكلهاي اصولگرا نامزدهاي حزبي خود را معرفي كرده بودند يا درصدد معرفي بودند. حزب موتلفه، جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي، جبهه پايداري، جبهه پيروان خط امام و رهبري و... ديگر تشكلهايي بودند كه به دنبال يافتن گزينهاي مناسب در حزب و گروه خود يا فردي همفكر خود بودند. امروز سازوكار پيشين جريان اصولگرا در هالهاي از ابهام قرار دارد. آيا قرار است كه جبهه مردمي نيروهاي انقلاب از ميان افراد پيشنهادي تشكلها فردي را انتخاب كند؟ اگر سازوكار انتخاب نامزد جبهه مردمي همچنان از پايين به بالا است و اصناف و نمايندگان گروههاي مردمي فردي را انتخاب ميكنند، باز هم از ميان گزينههاي محدود و مورد نظر اردوگاه اصولگرايي بايد فردي را انتخاب كنند؟ آيا اصناف و گروههاي مختلف ميتوانند فردي خارج از گزينههاي مورد نظر احزاب را برگزينند؟ در مجموع آنچه مورد سوال است اين است كه جبهه مردمي انقلاب اسلامي چه راهكاري براي مشاركت احزاب و گروهها در خود دارد؟ اميررضا واعظآشتياني، فعال سياسي اصولگرا معتقد است كه جبهه مردمي انقلاب اسلامي راهي است براي سنجش افكار عمومي نسبت به مقبوليت نامزدهايشان. همين است كه ميگويد به استناد گزارشها و شاخصهايي كه كارگروههاي اين جبهه ميدهند، طراحيهاي لازم براي قرارگيري نامزدهاي حزبي در قالب ائتلاف صورت خواهد گرفت.
آقاي ترقي امروز گفتهاند ظاهرا قرار است كه پنج نفر از مجموعه اصولگرايان انتخاب و از بين آنها يك نفر براي ورود به رقابت نهايي انتخاب شود. سازوكار انتخاب اين پنج نفر در چه قالبي صورت خواهد گرفت؟
در دو انتخابات مجلس شوراي اسلامي و شوراهاي اسلامي شهر و روستا جمع اصولگرايان شاخصههايي را در نظر ميگيرند كه اجماع فكري و مبنايي اصولگرايان است. به استناد همين شاخصها اسامي افرادي كه مدنظر هستند، در دو انتخابات شوراها و رياستجمهوري ارزيابي ميشوند و مورد اقبال نهايي قرار ميگيرند. اين مساله نه تنها در مجموعه اصولگرايي بلكه در گروهها و احزاب ديگر چنين است. اينگونه نيست كه يكباره به افراد خاصي اكتفا شود. چه بسا در انتخابات رياستجمهوري افراد انگشت شماري در يك گروه كانديدا شوند در حالي كه در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و شوراها تعدد كانديداها بيشتر باشد. نهايتا افراد بر اساس شاخصها انتخاب ميشوند.
اينكه قرار است پنج نفر از مجموعه اصولگرايي انتخاب شوند را تاييد ميكنيد؟
اين نظر آقاي ترقي است و حتما استدلالي دارند.
اين گفته ايشان خبر بود. اين مجموعه و قالبي كه اين افراد را انتخاب ميكند چه مجموعهاي است؟پيش از اينكه جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اعلام موجوديت كند، بنا بود احزاب و تشكلهاي اصولگرايي نامزد خود را به ائتلاف اصولگرايي معرفي كنند. بعد از اعلام موجوديت اين جبهه برخي احزاب از اين تشكل حمايت كردند. ائتلاف اصولگرايان و جبهه مردمي نيروهاي انقلاب چه نسبتي با هم دارند؟
براي موفقيت در هر انتخاباتي نياز به وحدت گروههاي سياسي است. اگر گروههاي سياسي ميخواهند در انتخابات موفق شوند بايد به وحدت برسند و در انتخابات رياستجمهوري يك نامزد معرفي كنند. مجموعه اصولگرايي اعتقاد و باور دارند كه بايد به يك وحدت جامع و همهجانبهپسند حركت كنند كه عامه طرفداران اصولگرايي كه رايدهندگان اصلي هستند و حتي قشر خاكستري از او حمايت كنند. نامزد اصولگرايي بايد كسي باشد كه تواناييهاي لازم را براي اداره كشور داشته باشد و مردم نيز چنين تصوري از او داشته باشند. لذا تا دقيقه 90 رقابت دروني براي رسيدن به نامزد نهايي در اردوگاه اصولگرايي وجود خواهد داشت. در اين صورت انتخابات شور خوبي خواهد داشت و شاهد حضور حداكثري مردم در انتخابات خواهيم بود. اين شور انتخاباتي ميتواند در رقابت كانديداها نقش خوبي براي انتخابات رياستجمهوري ايفا كند.
يعني جبهه مردمي انقلاب تشكلي همچون ديگر تشكلهاي جريان اصولگرايي است يا سازوكاري براي ائتلاف است؟
اين جبهه سازوكار ائتلاف جريانهاي اصولگرايي است. قطعا تشكلهاي اصولگرا در جمعبندي براي رسيدن به نامزد واحد با هم مشاركت ميكنند.
پروژه پيشيني اصولگرايان كه معرفي نامزد پيشنهادي توسط هر تشكل بود، در قالب اين سازوكار يعني جبهه مردمي نيروهاي انقلاب چطور قرار ميگيرد؟
جبهه مردمي در ابتدا حركتي در جهت وحدت مجموعه اصولگرايي دارد. اصولگرايان نيز به اصل وحدت باور و اعتقاد دارند. اگر به وحدت نرسند و تعدد كانديدا به وجود آيد، اصولگرايان با چالش جدي مواجه خواهند بود.
پس شما معتقديد كه نامزدهاي پيشنهادي تشكلهاي اصولگرا در سازوكار جبهه مردمي نيروهاي انقلاب ارزيابي ميشوند و براي انتخاب يا عدم انتخابشان تصميمگيري ميشود؟
بله. كارگروهي در اين جبهه وجود خواهد داشت كه بر اساس شاخصها ارزيابيهاي لازم را ميكنند و نهايتا به سمتي ميروند كه فردي را انتخاب كنند كه عامه علاقهمندان به جريان اصولگرا در بين مردم و حتي اقشار خاكستري جامعه به او اقبال داشته باشند.
و اين كارگروهها مشخصا چه كاري در جبهه مردمي نيروهاي انقلاب انجام ميدهند؟
آنها در موضوعات تخصصي مختلف تحليلهاي لازم را خواهند داشت. به خصوص در انتخابات رياستجمهوري شاخصههاي مهمي وجود دارد كه بايد جمعبندي شود. جمعبندي مشكلات و چالشهاي كشور بايد بهطور دقيق صورت گيرد. در عين حال بايد برنامههاي كانديداها مورد ارزيابي قرار گيرد. در عين حال اقبال عمومي جامعه نيز محك ميخورد.
جبهه مردمي اعلام كرد كه در تعيين نامزد انتخاباتي سازوكاري از پايين به بالا دارد. اگر قرار باشد كه احزاب و تشكلهاي اصولگرا افرادي را معرفي كنند و بين آنها فردي انتخاب شود كه باز هم سازوكاري از بالا به پايين است. بالاخره سازوكار جبهه مردمي نيروهاي انقلاب كدام يك از دو مورد است؟ آيا جمعپذير هستند؟
ما فرض را بر اين ميگذاريم كه گروهها و احزاب مجموعه اصولگرا نامزدهاي خود را معرفي كنند. در جبهه مردمي صنفهاي مختلف كارگروههايي انتخاباتي متشكل از علاقهمندان به جبهه مردمي تشكيل شده است. اساتيد دانشگاهها، پزشكان، ورزشكاران، جوانان و ديگر اصناف افرادي را به عنوان نمايندگان خود معرفي ميكنند و حتي انتخابات داخلي ميگذارند. هر گروهي كار تخصصي خود را انجام ميدهد و نهايتا اين كار تخصصي خروجي دارد كه منجر به انتخاب نامزد رياستجمهوري و شوراها ميشود. اين حركت از پايين به بالا و خودجوش است. همچنين از يك نگاه عالمانه كارشناسي برخوردار است. اينگونه نيست كه بالاي هرم تصميمي بگيرد و پايين هرم مجري باشد.
به عنوان مثال كانديداي موتلفه كه آقاي ميرسليم است و اعلام كرده تا بهطور جدي براي قرار گرفتن به عنوان نامزد نهايي اصولگرايان تلاش ميكند، مورد ارزيابي اصناف قرار ميگيرد؟
شاخصها تعريف ميشود و كارگروهها كارهاي تخصصي خود را انجام ميدهند و گزارشهاي خود را ارايه ميكنند. تيمي طراحيهاي لازم را در مورد كانديداها به استناد آن گزارشها و شاخصها انجام ميدهد.
جامعه روحانيت به عنوان محوريت جريان اصولگرايي چه نقشي در سازوكار جبهه مردمي دارد؟ آيا در اين مورد صحبتي شده است؟
بنده از اين موضوع فعلا اطلاعي ندارم كه اظهارنظر كنم.