• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3164 -
  • ۱۳۹۳ يکشنبه ۵ بهمن

طعم گس عشق

داستان عشق دختر و پسري نوجوان، از آن داستان‌هاي كليشه‌اي هميشگي است كه اگر راوي‌اش زباني گرم و شيرين نداشته باشد، تبديل به فاجعه مي‌شود. اما امان از آن زماني كه راوي قصه، زبانش گرم باشد؛ بلد باشد ضربان قلبت را بالا و پايين ببرد و با چند داستان فرعي و آب و تاب، نبضت را در دست بگيرد. آن وقت است كه ديگر حواست نيست كه داستاني هميشگي را مي‌شنوي، دل مي‌دهي به قصه و گرم مي‌شوي و براي هميشه يادت مي‌ماند. فرقي هم نمي‌كند كه قصه، كجا تعريف مي‌شود؛ در ورق‌هاي كاهي يك روزنامه، كاغذهاي پشت‌سرهم يك كتاب، روي پرده سينما يا از دهان يك قصه‌گو. درست مثل قصه عشق دخترك افغان و پسرك ايراني كه در «چند متر مكعب عشق» روايت مي‌شود. قصه عشقي كه با سس ارتباط عجيب و پيچيده ايراني‌ها و افغان‌هاي مهاجر چاشني‌دار شده و در فلاكت مشابه زندگي‌ دخترك افغان و پسرك ايراني، خط روايت پيدا مي‌كند. داستان عشقي كه يك‌جايي در حلبي‌آبادهاي شهر تهران اتفاق مي‌افتد و در فضايي سرد و تاريك، از همان اول، تكليفت را روشن مي‌كند كه سرنوشت اين جنون و عشق هم، شبيه هميشه مجنون و شيداها، دردناك است. فيلمي تازه بعد از بيرون آمدن از سينما و مزه مزه كردن قصه‌هايش، برايت مهم مي‌شود و معلوم مي‌كند كه راوي‌اش، جمشيد محمودي، كارگرداني افغان‌الاصل است كه از كودكي در ايران زندگي كرده و با برادر بزرگ‌ترش، نويد محمودي آن را ساخته. محصول مشترك خانوادگي كه اين روزها يكي از بهترين فيلم‌هاي اكران را از آن خود كرده و بدون شك، مي‌تواند نشانه آن صلح و همزيستي مسالمت‌آميزي باشد كه سال‌هاي سال است، نشانه‌هاي آن ميان ايراني‌ها و افغان‌ها ناديده گرفته مي‌شود؛ نشانه‌هايي كه با «چند متر مكعب عشق» پررنگ مي‌شود و جان مي‌گيرد و آينده را چه ديديد، شايد حتي معجزه كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون