با حضور فاني، خرمشاهي و صادقنيا «عهد عتيق» بررسي شد
ترجمه متون ديني در مسير فهم دقيق پيام اديان الهي
ترجمه متون مذهبي و ديني كليه اديان الهي امري بسيار دشوار و سخت است چرا كه مترجم با اثري روبهرو است كه با اعتقاد تعداد زيادي از پيروان آن دين و مذهب مواجه است. بر اين اساس از متون مقدس يهوديان و مسيحيان كه به زبان فارسي ترجمه شدهاند سالها ميگذرد اما هستند متون و منابعي كه تا به حال ترجمه نشده است. در تازهترين اثري كه از متون مقدس ترجمه شده كتاب «عهد عتيق»، جلد اول از كتابهاي مقدس شريعت يا تورات بر اساس كتاب مقدس اورشليم است كه اين اثر براي نخستين بار توسط پيروز سيار به زبان فارسي ترجمه و از سوي انتشارات هرمس منتشر شده است. پيروز سيار مترجمي است كه پيش از اين كتاب «عهد جديد» (چاپ نخست 1386) و كتابهايي از «عهد عتيق» (چاپ نخست 1381) كه مجموعه كتب «قانوني ثاني عهد عتيق» است را ترجمه و منتشر كرده بود. اما انتشار ترجمه فارسي كتاب «عهد عتيق» ميتواند براي علاقهمندان به حوزه اديان الهي و محققان بسيار مورد توجه قرار گيرد چرا كه كتاب مقدس اثري فراتر از يك كتاب است و كتابخانهاي حقيقي است كه در سنت كليساي كاتوليك از 73 نوشته تشكيل شده است. اين نوشتهها داراي حجمهاي متفاوتي هستند و هر كدام مولف و منشا و تاريخ خاص خود را دارند. پارهاي به عبري نوشته شدهاند و شامل قطعههايي به زبان آرامي ميشوند و پاره اي ديگر به يوناني تاليف شدهاند. كتاب مقدس از دو بخش تشكيل شده است كه تحت عنوان «عهد عتيق» و «عهد جديد» شناخته ميشوند. عهد عتيق شامل نوشتههاي يهودي است اما علاوه بر يهوديان، مسيحيان نيز آن را كتاب آسماني خود ميشمارند. عهد جديد مشتمل بر نوشتههايي است كه به مسيحيان اختصاص دارند.
به مناسبت انتشار ترجمه «عهد عتيق» نشستي با حضور بهاءالدين خرمشاهي، كامران فاني، مهراب صادقنيا و پيروز سيار در مركز فرهنگي شهر كتاب برگزار شد. در ابتداي اين نشست پيروز سيار به ارايه گزارشي از فعاليت خود در حوزه ترجمه عهدين (تورات و انجيل) در سالهاي اخير پرداخت و گفت: طرح ترجمه كتاب مقدس از حدود سال 76 و با ترجمه بخشي از عهد عتيق آغاز شد كه تاكنون هيچگاه به فارسي ترجمه نشدهاند، ترجمه كتابهاي قانوني ثاني شامل هفت كتاب و بخشهايي از دو كتاب است كه در سال 80 توسط نشر ني به چاپ رسيد. اين كتابها به زبان يوناني ترجمه شده و به همين دليل در كتاب مقدس عبراني گنجانده نشده است. بخشهايي نظير حكمت سليمان يا حكمت بن سيرا، مواردي از اين دست هستند كه در فهرست عهد عتيق قرار نگرفتهاند اما به اين معني نيستند كه مورد عنايت قرار ندارند. حتي بخشهايي از اين كتابها به تاريخ ايران مربوط ميشود. به عنوان مثال از كتاب استر در اين زمينه ميتوان ياد كرد. اين كتابها براي افرادي كه روي متون ديني تحقيق ميكنند يا علاقهمند به حوزه مطالعات تاريخي ميان يهوديان و ساير ملل هستند، داراي اهميت است. سيار ادامه داد: بعدها ترجمه عهد جديد را آغاز كردم كه با دشواريهاي زيادي همراه بود از جمله حجم بالاي كتاب، بخش تفسيري كه بايد وارد ترجمه ميشد و خصوصا ترجمه رسالات پولوس كه قلب مسيحيت محسوب ميشود و داراي اهميت فراواني است و متاسفانه ترجمه منقحي از آن وجود ندارد. به اين ترتيب، ترجمه عهد جديد، چهار سال به طول انجاميد و سرانجام در سال 87 به چاپ رسيد. مترجم كتاب «عهد عتيق؛ بر اساس كتاب مقدس اورشليم» در ادامه افزود: پس از ترجمه عهد جديد به سراغ عهد قديم رفتم و بنا را بر آن قرار دادم كه تنها به متن اكتفا نكنم بلكه سعي كردم نظامي تفسيري كه ترجمه بر پايه آن بنا شده به صورت پانوشت تفصيلي و تفسيري در ذيل صفحات گنجانده شود تا خواننده بهتر با جزييات آشنا شود چرا كه آن بخشي از كتاب قدس كه عبراني است، تاريخي بسيار دور از زمان ما دارد و تبديل سنت شفاهي عهد عتيق به سنت كتبي از حدود سده يازدهم تا دوم پيش از ميلاد به درازا كشيده شده است از اينرو مخاطب اين كتاب بدون آگاهي از زمينه سياسي، فرهنگي و اجتماعي كتاب مقدس، قادر به درك آن نخواهد بود. همين مساله سبب شد تا در ترجمه از پانوشتهاي تفصيلي براي روشن كردن ذهن مخاطب استفاده شود تا با صرفنظر كردن از چنين حواشي و تاريخچهاي، خود را از گنجينهاي فرهنگي و پربار تاريخي محروم نكنيم.
كامران فاني ديگر سخنران اين مراسم بود كه ضمن تجليل از پيروز سيار و دانستن ترجمه او به عنوان اثري سترگ، به سابقه ترجمه كتاب مقدس در ايران اشاره كرد و گفت: ترجمه كتاب مقدس در ايران سابقهاي طولاني دارد و ميتوان برايش پيشينهاي به قدمت 1500 سال در نظر گرفت؛ پيشينهاي كه به نخستين ترجمه از كتاب مقدس به زبان پهلوي بازميگردد اما تلاش اصلي و جدي در زمينه ترجمه كتاب مقدس با قرن 19 در ارتباط است و آن همزماني است كه اين كتاب به همت گروهي خارجي و برخي از فارسيزبانان به فارسي برگردان شد. البته لازم به ذكر است كه اين ترجمه به واسطه نوع كلمات و معادلهايي كه در آن به كار رفته، كمي ديرباب قلمداد ميشود كه خود ارتباط ويژهاي با ماهيت متن كتاب مقدس دارد. اين عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسي به بينظير بودن ترجمه اين كتاب از منظري ديگر نيز نگريست و گفت: آشنايي ما ايرانيها با كتاب مقدس از طريق پروتستانها صورت گرفته كه ماهيتي تبشيري داشته است چرا كه در مذهب كاتوليك، ترجمه كتاب مقدس تقبيحشده و ممنوع بود؛ از اين روايت كتاب مقدس از منظر كاتوليك، براي نخستين بار در ايران در ترجمه سيار از كتاب مقدس عيان شده است. بهاء الدين خرمشاهي مترجم و قرآنپژوه به عنوان ديگر سخنران نشست نقد و بررسي كتاب «عهد عتيق؛ بر اساس كتاب مقدس اورشليم» نيز به ايراد سخنراني پرداخت و ضمن توصيف اين اثر به عنوان اثري برجسته و قابل تقدير عنوان كرد: بررسي تحريف شدن يا نشدن عهدين با ما نيست كما اينكه هيچ يك از مذاهب مسيحي به وحياني بودن اين كتاب تاكيد ندارند و بخشي از كتاب مقدس را ادبيات ميپندارند چرا كه در طول هزار سال مدون شده است اما اين مساله سبب كاستن از احترام ما به اين كتاب نميشود. حجتالاسلام مهراب صادقنيا، استاد دانشگاه اديان و مذاهب نيز به عنوان آخرين سخنران اين نشست، ضمن قدرداني از ترجمه شايسته پيروز سيار با عنوان «عهد عتيق؛ بر اساس كتاب مقدس اورشليم»، مباحث خود را بر زمينه ارتباطي ميان مخاطبان اين ترجمه با متن كتاب مقدس متمركز كرد و در بخشي از سخنان خود وارد مبحثي چالشانگيز در قلمرو اعتقاد به تحريفشدگي تورات و انجيل شد و عنوان كرد: قرآن، كتاب مقدس را وحياني، نور و هدايت و آن را به عنوان كتابي تشريعي و منبع شريعت قلمداد ميكند. همچنين قرآن، كتاب مقدس را تصديق كرده و آن را خطاناپذير ميداند اما به چند دليل عمده، اين كتاب نزد متكلمان اسلامي تحريفشده فرض شده است. صادقنيا در ذكر دلايل اعتقاد برخي متكلمان اسلامي به تحريفشدگي كتاب مقدس گفت: پارهاي از تعارضات ظاهري در تورات و قرآن وجود دارد كه سبب ايجاد اين اختلاف شده به عنوان مثال در سنت يهودي از اسحاق به عنوان ذبيح ياد شده است در حالي كه مسلمانان، اسماعيل را ذبيح قلمداد ميكنند. از سوي ديگر، باوري وجود دارد كه خداوند در كتاب مقدس تنها به آمدن اناجيل وعده داده و به ظهور پيامبر، بشارتي نداده است لذا متلكمان اسلامي با تاكيد بر اين نكته به تحريفشدگي كتاب مقدس گواهي ميدهند. همچنين به روايت كتاب مقدس، سرزميني كه امروزه توسط صهيونيستها غصب شده است، ارض موعود ذكر شده در تورات محسوب ميشود و حضور در آن توجيه پيدا ميكند و چون اين توجيه، موجب بروز ظلم و ستم شده، پس اين وعده دلالتي بر تحريفشدگي آيات موجود در تورات است. اما اين سه دليل در شرايطي مطرح ميشود كه به صراحت ميتوان ادعا كرد كه در قرآن، هيچ آيهاي كه بتوان از آن استفاده كرد و مدعي شد كه يهوديان و مسيحيان كتاب مقدس را تحريف كردهاند وجود ندارد و در خوشبينانهترين شرايط، آياتي موجودند كه يهوديان را به اين نكته متهم ميكنند كه حرفهاي خودشان را به جاي حرف خدا جا ميزنند. از سوي ديگر، شواهد تاريخي، اين انديشه را تاييد نميكنند و معتقدند اين كتاب مقدس، همان كتابي است كه خدا در قرآن به آن اشاره ميكند. قديميترين نسخه كامل اين كتاب به قرن چهارم ميلادي بازميگردد لذا سه قرن پيش از اسلام، اين كتاب به همين شكل در دست يهوديان بوده و اين به آن معناست كه امكان جابهجايي يك آيه يا كلمه وجود ندارد. شواهد قرآني نيز با اشاره به يهوديان ميگويد كه قرآن، «كتابي كه در دست شماست» را تصديق ميكند لذا تلاش براي انكار حقانيت كتاب مقدس از دل قرآن بيهوده است اما ديدگاههايي نظير ديدگاه علامه طباطبايي، اين تصديق را تصديق فيالجمله مي داند.