• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3166 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۷ بهمن

حاشيه‌ها در مذاكرات هسته‌اي پررنگ‌تر از متن خواهند شد

جدال مجلس ايران با كنگره امريكا

گروه ديپلماسي| جدال بر سر پرونده هسته‌اي ايران عملا از دايره شمول مذاكره‌كنندگان ايران و شش كشور روبه روي آن خارج شده و به صحن مجلس شوراي اسلامي ايران و كنگره ايالات متحده كشيده شده است. مذاكرات ميان ايران و 1+5 در سال نو ميلادي سرعت عمل بيشتري پيدا كرده است و فاصله ديدارهاي ميان تيم‌هاي مذاكره‌كننده ايران و امريكا به عنوان دو عضو اصلي اين گردونه بسيار كاهش پيدا كرده است. مذاكره‌كنندگان امريكا و ايران از ژنو تا زوريخ در فاصله سه روز با هم مذاكره كردند و در اثناي اين مذاكرات، ديدارهاي دوجانبه و چندجانبه ديگري هم ميان ايران و ديگر اعضاي حاضر در مذاكرات انجام شد. در شرايطي كه سكوت خبري بر فضاي مذاكرات در قالب ايران و 1+5 بيش از خبررساني‌هاي جنجالي حاكم است، به نظر مي‌رسد كه در هر دو كشور چهره‌هايي كه در حاشيه مذاكرات ايستاده‌اند بيش از افرادي كه در متن حاضر هستند به اظهارنظرهاي هسته‌اي و همچنين موضع‌گيري‌هاي صريح مي‌پردازند.
  داستان تمايل كنگره ايالات متحده براي تصويب تحريم‌هاي بيشتر روايت امروز و ديروز نيست. كنگره امريكا از نخستين روزهايي كه دولت باراك اوباما، رييس‌جمهور دموكرات ايالات متحده خط‌مشي جديدي را در مذاكره با ايران در سايه دولت يازدهم آغاز كرد، سعي در دخالت در اين پرونده داشت. اين در حالي است كه كاخ سفيد داعيه‌دار اين بحث است كه مذاكرات هسته‌اي ايران در چارچوب فعاليت‌هاي دستگاه ديپلماسي و در حوزه اختيارات رييس‌جمهور است. شايد بر اساس همين اعتقاد بود كه باراك اوباما به صراحت در نطق سالانه خود از اعضاي كنگره خواست كه پاي خود را از اين گردونه بيرون بكشند چرا كه در غير اين صورت با وتوي رييس‌جمهور در اين پرونده روبه‌رو خواهند شد. در حال حاضر پرونده هسته‌اي ايران به عاملي براي ايجاد انشقاق در ميان نه تنها جمهوريخواهان كه حتي دموكرات‌هاي امريكا هم بدل شده است. نكته جالب توجه اينجاست كه تنها سياسيون موافق و مخالف مذاكره و اعتماد به ايران در روزهاي مذاكرات نيستند كه در خصوص اين پرونده دوئل مي‌كنند، بلكه نخست وزير رژِيم صهيونيستي هم وارد اين گود داخلي شده و خشم بسياري از تحليل گران را برانگيخته است.
برخي نمايندگان تندروي كنگره از بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي براي حضور در كنگره و سخنراني در آن دعوت كرده و در اين ميان اندك توجهي هم به رعايت پروتكل‌هاي لازم نكرده‌اند و مجوز اين دعوت را از كاخ سفيد دريافت نكرده‌اند. امري كه خشم كاخ سفيدنشين‌ها را برانگيخته است و باراك اوباما و رييس دستگاه ديپلماسي او، جان كري از هم‌اكنون به صراحت اعلام كرده‌اند كه در جريان سفر  به واشنگتن كه در نخستين روزهاي ماه مارس اتفاق خواهد افتاد، با وي ديدار نخواهند كرد. بسياري از رسانه‌هاي امريكاي حتي فاكس نيوز كه به مخالفت با سياست‌هاي اوباما شهرت دارد حضور نتانياهو در كنگره امريكارا؛ در حالي كه رييس‌جمهور مخالف اين مساله است، خلاف منافع ملي امريكا مي‌دانند و از نقش فزاينده‌اي كه برخي تندروها به اسراييل حتي در عرصه سياست داخلي امريكا مي‌دهند هم ناراضي هستند.   لابي اسراييل در كنگره موسوم به آيپك، دست در دست جمهوريخواهان تندرو و دموكرات‌هاي ناراضي از عملكرد اوباما مقابل رييس‌جمهوري ايستاده‌اند كه به پيروزي در پرونده هسته‌اي ايران در دو سال باقيمانده از عمر كاري خود در كاخ سفيد سخت نيازمند است. سال گذشته نيز بحث تشديد تحريم‌هاي ايران در شرايطي كه مذاكرات ادامه داشت مطرح شد كه در نيمه راه ناكام باقي ماند. در آن زمان هم باراك اوباما تهديد به وتو كرده و البته حزب دموكرات لابي گسترده‌اي را در ميان نمايندگان خود در كنگره آغاز كرد تا موفق به عدم طرح آن در جلسات رسمي شد. با اين همه امسال نتيجه انتخابات ميان دوره‌اي كنگره كار را براي باراك اوباما سخت كرده است. جمهوريخواهان در راس هرم جمعيتي كنگره ايستاده‌اند و اعتقاد دارند كه با چماق تحريم‌ها مي‌توانند به روند مذاكرات تا ماه مارس و سپس ماه جولاي كمك شاياني بكنند.
در آن سوي اين گود هم نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در ايران ايستاده‌اند. نمايندگاني كه در چند ماه اخير و به خصوص پس از تمديد دوباره مذاكرات در ماه نوامبر تلاش كردند به پرونده هسته‌اي به چشم يك پروژه ملي نگاه كرده و از اظهارنظرهاي جناحي در اين خصوص بكاهند. اين روند هم البته با فراز و نشيب‌هاي بسياري همراه بود و محمد جواد ظريف چندين بار براي ارايه پاسخ به سوال‌هاي نمايندگان در خصوص جزيياتي كه در مذاكرات مي‌گذرد به كميسيون امنيت ملي و صحن علني رفت. در شرايطي كه نمايندگان كنگره امريكا به استفاده از برگ تحريم خود تهديد مي‌كنند در ايران هم نمايندگان تهديد مي‌كنند كه طرح افزايش غني‌سازي در ايران را به تصويب خواهند رساند. ايران و 1+5 از قريب به يك سال و نيم پيش مذاكرات فشرده‌اي را دنبال كرده‌اند تا در سايه آن غرب از صلح آميز بودن برنامه هسته‌اي ايران مطمئن شود و در سوي ديگر ميدان هم تحريم‌هاي چندگانه‌اي كه بر ايران تحميل شده است از ميان برداشته شود.
 امروز بحث تحريم‌ها و غني‌سازي كه دو چالش اصلي در راه رسيدن به توافق جامع هسته‌اي است به دو ابزار اعمال فشار در جبهه‌هاي ايران و امريكا بدل شده است. نمايندگان مجلس و كنگره در هر دو كشور در حالي به تهديد مستقيم يكديگر روي آورده‌اند كه مذاكره‌كنندگان دو كشور در يك سال و اندي اخير بيشترين دور مذاكرات دوجانبه را با هم برگزار كرده‌اند. باراك اوباما، رييس‌جمهور ايالات متحده در آخرين موضع‌گيري خود به صراحت اعلام كرد كه خواهان فرصت دادن به ديپلماسي در پرونده هسته‌اي ايران است اما همزمان شانس رسيدن به توافق جامع را كمتر از 50 درصد مي‌داند. محمد جواد ظريف نيز در اظهارنظرهاي اخير خود با اذعان به سخت بودن مذاكرات براي چندمين بار تاكيد كرد كه به نتيجه رسيدن اين روند به اراده سياسي نيازمند است و در شرايطي كه اين اراده وجود داشته باشد ايران و 1+5 در بهمن ماه هم مي‌توانند به توافق برسند.
در شرايطي كه مذاكره‌كنندگان ايران و سه كشور اروپايي روز پنجشنبه هفته جاري با هم در استانبول ديدار خواهند كرد، رژيم صهيونيستي به‌شدت نگران توافقي است كه مي‌تواند معادلات منطقه‌اي را بر هم بزند. اخبار رسيده از دفتر نخست وزيري رژيم صهيونيستي حاكي از آن است كه با توجه به گزارش‌هايي كه از مذاكرات هسته‌اي ايران با 1+5 به وي مي‌رسد، به اين قطعيت رسيده است كه توافق هسته‌اي در ماه مارس (فروردين) حاصل خواهد شد. بر همين اساس نخست وزير رژيم صهيونيستي ترجيح مي‌دهد با وجود دلگيري كاخ سفيد بر اساس برنامه‌ريزي‌هاي انجام گرفته در كنگره حاضر و سخنراني كند. به گزارش روزنامه الاخبار، منابع نزديك به دفتر نخست‌وزير رژيم اسراييل، مي‌گويند كه حضور نتانياهو در كنگره «علتش صرفا سياسي و امنيتي است». «ارزيابي‌‌ (ها) اين است كه توافق ميان ايران و امريكا درباره مساله هسته‌اي ماه مارس (فروردين) آينده حاصل مي‌شود تا در ماه ژوئن (خردادماه) امضا شود. علاوه بر رژيم صهيونيستي كه در بيش از سه دهه گذشته همواره براي پيشبرد اهداف خود از سياست ايران‌هراسي در منطقه استفاده كرده است، برخي متحدان عرب امريكا هم به‌شدت نگران توافقنامه هسته‌اي هستند كه مي‌تواند از حجم تنش ميان تهران و واشنگتن بكاهد. سناتورهاي امريكايي كه موافق تشديد تحريم‌هاي ايران در شرايط تداوم مذاكرات هستند اخيرا ديدارهاي زنجيره‌اي با سياسيون عربستان سعودي و اسراييل داشته‌اند تا مواضع آنها در خصوص مذاكرات هسته‌اي ايران را بشنوند.
ليندسي گراهام يكي از 7 سناتوري است كه در اين ديدارها حضور داشته و اخيرا جزيياتي از اين ديدارها را به زبان آورده است. گراهام در اين افشاگري به تحليل‌هاي اوليه در خصوص دلايل كاهش بهاي نفت صحه گذاشته و تاكيد مي‌كند كه سعودي‌ها قيمت نفت را به عنوان ابزاري براي تحت فشار قرار دادن ايران مطرح كرده‌اند. اين سناتور جمهوريخواه كه از سرسخت‌ترين حاميان تحريم ايران است علاوه بر اين گفته سران عربستان سعودي و اسراييلي‌ها در گفت‌وگو با او اين نكته را مطرح كرده‌اند كه توافق هسته‌اي با ايران به منزله روبه‌رو شدن با يك كره شمالي ديگر و آغاز رقابت تسليحات هسته‌اي در منطقه است. وي در ادامه گفت: قيمت پايين نفت را عربستان سعودي واقعا براي در هم شكستن ايراني‌ها طراحي كرده است.

 

اميرعلي ابوالفتح در گفت‌وگو با «اعتماد»:

شانس دموكرات‌ها با شكست مذاكرات هسته‌اي از ميان مي‌رود

 بخش بزرگي از حزب دموكرات، بخشي از جمهوريخواهان و مهم‌تر از همه نخبگان امريكا و افكارعمومي كه از جنگ‌هاي مدام خسته شده‌اند، از توافق حمايت مي‌كنند و روز به روز به تعداد حاميان توافق در امريكا افزايش مي‌يابد

  محمد ابراهيم ترقي‌نژاد/ در خصوص جدال داخلي دموكرات‌ها با كاخ سفيد  و تنش جمهوريخواهان تندرو با رييس‌جمهور امريكا با اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا گفت‌وگويي داشتيم كه در پي مي‌آيد:

 ‌ در طول مدتي كه كنگره جمهوريخواه بر سركار آمده است، تهديدات زيادي از سوي نمايندگان براي اعمال تحريم‌هاي جديد عليه ايران صورت گرفته است. فكر مي‌كنيد اعمال اين تحريم‌ها چقدر جدي است؟

تا قبل از آنكه كنگره جديد آغاز به كار كند، اين احتمال وجود داشت كه جمهوريخواهان در همان ابتداي كار تلاش كنند در روندي كه دولت دموكرات اوباما آغاز كرده است، اخلال ايجاد كنند و با انجام اقداماتي، پروسه مذاكرات برهم بخورد. هنوز اين احتمال منتفي نيست. با توجه به اظهارنظراتي كه چهره‌هاي شاخص كنگره مطرح مي‌كنند اين خطر وجود دارد، هرچند شخص باراك اوباما به كرات اعلام كرده كه اين لايحه را وتو خواهد كرد و حتي در سخنراني مهم سالانه خود در كنگره و در حضور نمايندگان با صراحت گفت كه ترديدي در وتو لايحه افزايش تحريم‌ها نسبت به ايران نخواهد داشت. اين فضا وجود دارد. با اين حال و با گذشت چندين هفته از آغاز كنگره جديد، صحبت‌هايي كه از درون كنگره به گوش مي‌رسد تا اين اندازه بدبينانه نيست. طرحي كه رابرت منندز، سناتور دموكرات كه قبلا رياست كميته روابط خارجي سنا بود و در حال حاضر تنها عضوي از آن است، مطرح كرده بود اين بود كه تحريم‌هاي جديد عليه ايران مصوب شود و به دولت اجازه داده شود تا اگر مذاكرات شكست خورد، آن تحريم‌ها را اعمال كند. اين طرح هم‌اكنون از دستور كار خارج شده چون ديگر منندز رييس كميته نيست. طرحي كه كراكر هم‌اينك به عنوان رييس‌جمهوريخواه كميته روابط خارجي سنا در دست دارد اين است كه از دولت بخواهد هرگونه طرح و مصوبه‌اي را در سنا به بحث بگذارد. حال اين به بحث گذاشتن هنوز مشخص نيست كه صرفا اين است كه سناتورها مي‌خواهند تا مطلع باشند يا آنكه توافقنامه احتمالي را به راي بگذارند. كاخ سفيد اعلام كرده است كه سنا در جايگاهي نيست كه بخواهد اين توافقنامه را به تاييد برساند اما اينكه سناتورها مطلع بشوند يك روال سياسي است. اگر طرح كراكر به جريان بيفتد و چنين مصوبه‌اي از كنگره خارج شود، يك قدم به پيش است و مي‌توان گفت كه موضع مخالفان مذاكرات هسته‌اي در اين باره تعديل شده و آنها مجبور به عقب‌نشيني شده‌اند. اما هنوز نمي‌توان گفت كه كدام احتمال و طرح رخ مي‌دهد.

 ‌ باراك اوباما تاكنون چندين بار تهديد به وتو هرلايحه‌اي كرده است كه به معناي تشديد تحريم‌ها يا ايجاد اختلال در روند مذاكرات باشد. چه شرايطي براي تصويب تحريم‌هاي بيشتر بايد وجود داشته باشد و در چه شرايطي اوباما مي‌تواند آن را وتو كند؟

رييس‌جمهور امريكا مي‌تواند هر مصوبه كنگره را وتو كند. براي شكستن وتو رييس‌جمهور امريكا نياز به آراي سه چهارم هر دو مجلس سنا و نمايندگان است. اگر يك مصوبه‌اي در مجلس سنا با 67 راي به تصويب برسد به اين معناست كه اگر رييس‌جمهور وتو كند، اين 67 راي وتو رييس‌جمهور امريكا را از بين مي‌برند. بنابراين هر طرحي كه در سنا براي اعمال تحريم‌هاي جديد عليه ايران مي‌خواهد به تصويب برسد، نياز به 67 راي دارد. جمهوريخواهان 55 راي دارند و نياز به 12 راي از نمايندگان دموكرات دارند. با فرض اينكه تمام جمهوريخواهان به مصوبه تحريمي عليه ايران يا هر مصوبه ديگر به ايران تماما راي بدهند، 12 راي ديگر همچنان نياز است. معلوم نيست كه 12 راي در سبد تحريم عليه ايران از آراي دموكرات‌ها قرار مي‌گيرد يا خير، ولي به نظر نمي‌رسد كه 12 نماينده دموكرات رودرروي رييس‌جمهور قرار گيرند.

  در حال حاضر چند نماينده دموكرات هم به مخالفان اوباما در زمينه پرونده هسته‌اي ايران بدل شده‌اند. در اين فضا چرا دموكرات‌هاي بيشتر كه احتمالا مخالف با اوباما هم هستند بايد از راي مثبت به تحريم‌ها سرباز بزنند؟

مساله مهم اين است كه سال انتخابات است. از يك‌سو، نگران برنامه هسته‌اي ايران هستند و از طرف ديگر، نگراني‌هايي هم در مورد شكست دارند. مي‌توانم با قاطعيت بگويم كه ناكامي دولت اوباما در مذاكرات هسته‌اي ايران شانس دموكرات‌ها را از بين‌ مي‌برد. اوباما نمي‌تواند در انتخابات شركت كند پس دغدغه‌اي هم در اين خصوص نخواهد داشت ولي هر نامزد دموكرات ديگري دوست ندارد زماني وارد گود انتخابات شود كه دولت دموكرات، دولتي ناكارآمد و شكست‌خورده معرفي شده باشد. البته در سابقه قانونگذاري امريكا از دهه 1980 و از زمان رونالد ريگان سابقه نداشته است كه يك مصوبه‌اي كه در رابطه با سياست امنيتي يا سياست خارجي بوده و توسط رييس‌جمهور وتو شده باشد، كنگره آن وتو را شكسته باشد. پس مي‌توان بر اساس آن سنت اميدوار بود كه حتي اگر كنگره تحريم‌ها را تصويب كرد و اوباما آنها را وتو كرد، كنگره براساس مصلحت‌هاي سياسي و امنيتي و تاثيرگذاري اين موضوع و قدرت‌شان در شكاندن وتو  رييس‌جمهور استفاده نكنند.

 دليل اينكه برخي از نمايندگان دموكرات نظير منندز با جمهوريخواهان براي اخلال در مذاكرات همراه شده‌اند، چيست؟

نظام تصميم‌گيري در قوه مقننه امريكا با اكثر كشورهاي اروپا متفاوت است. به‌طور مثال، در بريتانيا وقتي يك حزب تصميمي را بگيرد، اعضاي آن احزاب ملزم هستند تا به آن طرح و تصميم راي مثبت يا منفي بدهند به كرات ديده شده است كه در خيلي از موضوعات كه تصويب مي‌شود يك تعداد از جمهوريخواهان به نفع اوباما راي مي‌دهند و يك عده از دموكرات‌ها به خواسته اوباما راي منفي مي‌دهند. افرادي مانند آقاي منندز شايد به چند دليل است كه اين كار مي‌كنند؛ يك دليل اين است كه بيش از ديگران نيازمند به لابي اسراييل هستند. لابي‌هاي حامي اسراييل از پول و قدرت فراواني در امريكا برخوردار هستند كه اين تيپ از نمايندگان به پول و قدرت آنها نياز دارند. دليل دوم اين است كه برخي از اين نوع نمايندگان ممكن است با هم‌حزبي‌هاي خود اختلاف ديدگاه داشته باشند. به عبارتي، با اينكه اين نمايندگان با اوباما از يك حزب هستند ولي معتقدند كه راه و روش باراك اوباما غلط است و نتيجه‌بخش نيست. يك عده ديگر هم دلسوز دولت هستند. يعني معتقدند كه نمايش قدرت و تهديد ايران به تحريم‌هاي جديد موجب مي‌شود كه تا دست دولت در مذاكرات باز شود و ايران در هراس از تحريم‌هاي جديد امتيازات بيشتري بدهد. مجموع اين مسائل باعث شده تا هم‌حزبي‌هاي اوباما مسيري كه رييس‌جمهور امريكا تعيين كرده، برنتابند و مسير ديگري را بروند.

 ‌ مجلس كشورمان طرحي را دارد مبني بر اينكه اگر مذاكرات به شكست انجاميد، شاهد افزايش حجم و غناي غني‌سازي باشيم. اين مساله از سوي آقاي ظريف در اجلاس داووس هم اعلام شد. فكر مي‌كنيد اين طرح چقدر مي‌تواند به عنوان ابزار فشار تاثيرگذار باشد.

اينكه چقدر صداي مقامات ايراني در كنگره شنيده شود يا چقدر هم مورد توجه قرار گيرد، يك بحث است. به هر حال وزير امور خارجه ايران، وزير امور خارجه ايران است. وزير خارجه‌اي است كه از ديد خيلي از نمايندگان كنگره، وزير خارجه كشور ياغي و شرور است. به نظرم آنچه مهم است، اين است كه رييس‌جمهور امريكا در اين مذاكرات در جبهه‌هاي است كه ايران هم در آن قرار دارد. حرف رييس‌جمهور امريكا براي امريكايي‌ها و نمايندگان كنگره بيش از حرف هر كس ديگري مهم است و سنديت دارد. البته من نمي‌خواهم بگويم كه طرح ايران يا تهديداتي كه از سوي برخي در كشورمان گفته مي‌شود بي‌اثر است اما آنچه مي‌تواند تاثيرگذار باشد لابي‌گري و تاثيرگذاري غيررسمي نهادهاي تصميم‌ساز است. اين تصميم‌سازي‌ها هم صرفا به دليل علاقه شخصي‌شان به ايران نيست. ما نبايد تصور كنيم كه آقاي اوباما علاقه‌مند به ايران و به دنبال پيشرفت ما است.

 ‌ اين نهادهاي تصميم‌ساز تاثيرگذار چه كساني هستند؟

يكي از اين لابي‌ها حزب دموكرات است يعني اين حزب نياز دارد براي انتخابات سال 2016 دستاوردي داشته باشد. آقاي اوباما در سال 2008 بر اساس يك شور و نشاط گسترده‌اي پيروز شد اما در يك موقعيت شكننده در افكار عمومي قرار دارد. از اين مهم‌تر، گروه كثيري از سياستمداران و تصميم‌سازان در امريكا معتقدند كه راه رفع تهديد ايران رسيدن به يك توافق جامع است و مي‌گويند با امضاي توافق، جهان امن‌تر مي‌شود. اين يك لابي است. جريان‌هايي هستند كه معتقدند كه امريكا در آينده نزديك نبايد وارد جنگ شود. اگر راه‌حل تندروهاي امريكا مدنظر قرار گيرد، تنها راه‌حلي كه مي‌تواند مانع از ايران هسته‌اي شود، بمباران ايران است. حتي اين جريان در حزب جمهوريخواه قرار دارد و مي‌گويند نبايد امريكا وارد جنگ شود. جنبش تي‌پارتي در درون حزب جمهوريخواه معتقد است كه كثرت جنگ‌هاي برون مرزي موجب شده است كه اقتصاد امريكا از نفس بيفتد و رفاه مردم كاهش يابد. پس مي‌توان گفت هم دولت اوباما، هم بخش بزرگي از حزب دموكرات، بخشي از جمهوريخواهان و مهم‌تر از همه نخبگان امريكا و افكارعمومي كه از جنگ‌هاي مدام خسته شده‌اند، از توافق حمايت مي‌كنند و روز به روز به تعداد حاميان توافق در امريكا افزايش مي‌يابد. از طرف ديگر فشار خارج از امريكا نيز وجود دارد. وزراي خارجه كشورهاي اروپايي در حال نامه‌نگاري با نمايندگان كنگره هستند كه كامرون در نشست مشترك خبري‌اش با اوباما به اين مساله اشاره كرد. در كشورهاي اروپا گروه‌هاي مختلف از رسيدن به توافق حمايت مي‌كنند و نخبگان اروپايي از لزوم توافق با ايران صحبت مي‌كنند و اينها نشان مي‌دهد كه لابي‌ها در درون و بيرون امريكا براي رسيدن به توفق فعال هستند. حتي در اسراييل هم گزارشي از موساد منتشر شد كه اعمال تحريم‌هاي جديد عليه ايران به مصلحت نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون