به اميد فرهنگسازي ادامه ميدهيم
اميد به زندگي، امكان كسب و كار و جلوگيري از مهاجرت جوانان و نخبههايي كه در سينماي ايران حال و روز خوشي ندارند، سه هدف مهم ما براي سينماي هنر و تجربه است. سينمايي كه چهارماه است كه راهاندازي شده و براساس آنچه كارشناسي فرهنگي ميگويد؛ پنج سال زمان براي فرهنگسازي نياز دارد. اما در همين مدت كوتاه، اتفاقهاي خوبي براي اين سينما رخ داده، اتفاقهايي كه براي خود ما هم غيرقابل پيشبيني بود. ميزان استقبال مخاطب در اين چند ماه، از آنچه كه ما براي هنر و تجربه ميخواستيم خيلي بيشتر بود و اين يعني حركتي رو به جلو. سينماي هنر و تجربه، با بودجهاي حدود يك و نيم ميليارد كه به اندازه بودجه ساخت يك فيلم است و با سهم نيم درصدي از صندليهاي سينماي ايران، توانسته 240 هزار نفر را به سينما بكشد. رقمي كه اگر در تعداد صندليها ضرب و تقسيم شود، خبر مخاطب 60 درصدي ميدهد. رقمي كه اگر قرار باشد با اكرانهاي سينما مقايسه شود، ميبينيم كه امسال تنها 11 ميليون نفر از ظرفيت 224 ميليون نفري سينما استفاده كردند و اين يعني استفاده از نيم درصد ظرفيت.
با همين اعداد و ضريبهاست كه متوجه ميشويم، آنچه كه براي هنر و تجربه اتفاق افتاده، يعني استقبال بينظير. استقبال مخاطبي كه هميشه در نقطه خاموش توجه قرار داشته و حالا با سينماي هنر و تجربه ديده ميشود. يادمان باشد كه سينماي ايران سالهاست كه درجا ميزند و هيچوقت اجازه نداده تفكري ديگر با ايدهها، طرحها و نوآوريها، مجالي براي خودنمايي داشته باشد و حرف ديگري را روي پرده ببينيم. اما با سينماي هنر و تجربه، هم فيلمسازان نوآور و جوان و با استعداد و هم مخاطبي كه به دنبال ايدهها و حرفهايي ديگر است، فرصت تازهاي پيدا كردند.
فيلمهاي اكران شده در سينماي هنر و تجربه، اكثرا فيلمهايي هستند كه با هزينههاي كم و بودجههاي خصوصي ساخته شدهاند و در آن سيستم سنتي گذشته سينما، فرصت اكران نداشتند. اما حالا اين فيلمها روي پرده ميآيند و مخاطب خاموش آنها هم به سينما. هنر و تجربه، در همين مدت كوتاه نشان داد كه اگر نگاهي كارشناسي شده و مديريتي درست، وجود داشته باشد، نتايج مهم هم گرفته ميشود. در همين روزها، كارگرداناني كه فيلمهايشان در هنر و تجربه به نمايش درآمده، همه مشغول ساخت فيلمهاي تازهشان هستند؛ مجيد برزگر كارگردان فيلم «پرويز» فيلم تازهاش را تمام كرده. شهرام مكري كارگردان فيلم «ماهي و گربه»، فيلمنامه تازهاش را مينويسد. مجتبي ميرطهماسب كارگردان «شش قرن سكوت»، فيلم تازهاش را تمام كرده و باقي كارگردانهاي اين سينما هم همه يا در مرحله پيشتوليد هستند يا توليد
اينها همه سينماگراني بودند كه فيلمهايشان به دليل ديده نشدن، معطل مانده بود و شوق فيلمسازي دوباره، كار سختي براي آنها بود. اما هنر و تجربه، زمينهاي براي ديده شدن فيلمهاي آنها شد تا براي شروعي دوباره قدم بردارند. اين اتفاق دقيقا همان ايجاد امكان كسب و كار است و اميد به زندگي. با هنر و تجربه، حالا فيلمسازهاي جوان و بااستعداد و با تفكر و ايدههاي متفاوت، ميدانند كه جايي براي ديده شدن دارند. اميدي كه آنها را از رفتن به سرزمينهاي ديگر و تلاش براي ديده شدن و به بلوغ رسيدن باز ميدارد. اتفاقي كه شايد اگر در حوزههاي ديگر هم بيفتد، خيل عظيم مهاجران نخبه جوان ايراني را كم ميكند. هنر و تجربه مسيري طولاني پيشرو دارد، در كنار تمام اين خوبيها نقدها و ايرادها و مشكلسازيهايي هم هست كه ما به جان ميخريم، اما مسير را ادامه ميدهيم و خيلي هم نگران مخالفتها نيستيم.