نگاهي به رمان« ما اينجا داريم ميميريم»
رماني كه شلوغ و پرهمهمه نيست
اميرعباس كلهر
ما اينجا داريم ميميريم نوشته مريم حسينيان از آن داستانهايي است كه آدمهاي مختلفي در داستان حضور دارند اما با يكديگر مرتبط هستند. ولي فضاي رمان شلوغ و پرهمهمه نيست طوري كه از وجود شخصيتهاي زياد سرگيجه بگيريد يا آنها را گم كنيد. داستان با دو خواهر با نامهاي پري و گوهر آغاز ميشود و به مرور آدمهاي ديگر هم حول محور اين دو خواهر وارد داستان ميشوند. پري كه دختري جوان و خندهرو است همراه با گوهر كه برخلاف او پا به سن گذاشته و مذهبي است در آپارتماني در منطقه يوسف آباد تهران زندگي ميكند. اختلافهاي بين اين دو خواهر در طول داستان شدت ميگيرد اما زيبايي كار نويسنده در اين است كه هر بار از نگاه يكي از اين دو خواهر به مشكلات و اختلافات پيش آمده نگاه ميكند و نگاه و قضاوت خود را در روابط اين دو خواهر وارد داستان نميكند بلكه تصميم را بر عهده خواننده ميگذارد. در همان آپارتماني كه پري و گوهر زندگي ميكنند، همسايهها هم به مرور وارد داستان ميشوند؛ زني خانهدار كه در آستانه ميانسالي و داشتن دو فرزند نگران از هم پاشيدن زندگي و از دست دادن شوهرش است و دكتري كه زن بيماري دارد كه زنش در نهايت خود را از پنجره به پايين پرت ميكند. حسينيان در رمان ما اينجا داريم ميميريم روايتهايي از شهر تهران، آدمهايش، سبك زندگيها، تنهاييها، دلمشغوليها و... كرده است و البته نگاهي هم به شرايط سياسي كشور و انتخابات سال 1392 داشته است. دختر همان زني كه نگران از دست دادن شوهرش است از قضا دانشجو است و در كمپين انتخاباتي حسن روحاني مشغول به فعاليت است. نويسنده وارد زندگي اين دختر ميشود و از تلاشها، اميدها و آرزوهاي اين دختر (مژگان) براي آينده و جدل او با هواداران ديگر نامزدهاي انتخابات 92 تصويري ارايه ميدهد. رمان با شخصيتهايي كه ساخته سعي ميكند تصويري از واكنش آنها را نسبت به وقايع پيرامونشان به مخاطب نشان دهد. به طور مثال در ماجراي انتخابات، نويسنده واكنش گوهر خواهر پري نسبت به انتخابات را اينطور نشان ميدهد و مينويسد: «روزنامهها و مجلهها رديف چيده شده بودند روي زمين. آجر هم گذاشته بودند روي چندتاشان تا باد نبردشان. هيچ تيتر به درد بخوري نداشتند. همهاش دعواهاي انتخابات بود. مناظره كي با كي؟ چه فرقي داشت كدامشان رييسجمهور شود؟ وقتي قيمتها پايين نيايد چه فايدهاي دارد؟ وقتي آلودگي هوا باشد و مردم نتوانند گوشت و مرغ و تابلوفرش بخرند، چه چيز خواندنياي دارند؟» چند خط بعد هم مينويسد: «وقتي توي ريه مردم سرب باشد، حالا چه فرقي ميكند احمدينژاد باشد يا محسن رضايي يا حدادعادل؟ يا نميدانم آن يكي ديگرشان كه خوشقيافهتر است و عمامه سفيد دارد؟» نويسنده رمان به مرور شخصيت اين دو خواهر را براي مخاطب تشريح ميكند و با گذر زمان اندكي خواننده متوجه ميشود كه گوهر يعني خواهر بزرگ نسبت به محيط و اتفاقات اطرافش نگاهي منفي و بعضا نااميد دارد در حالي كه پري نه تنها مثبتانديش است بلكه دست به ايجاد تجربههاي جديدي در زندگي خود ميزند و براي مثال براي اينكه دل دختر جوان همسايه كه در ستاد روحاني فعاليت ميكند را نشكند شال بنفش سر ميكند و حتي با او سر صندوق اخذ راي ميرود در حالي كه خودش ميگويد نميداند كي سرهنگ است و كي حقوقدان؟ يا قاليباف هم براي مذاكره بد نيست و از اين دست صحبتها. «ما اينجا داريم ميميريم» داستاني رئاليستي است اما در عين حال جادو هم چاشني رمان شده است كه همين امر به خاص بودن اين رمان افزوده است. وجود پريهايي كه فقط در بچگي و داستانهاي قديمي ايراني از آنها چيزي شنيدهايم در زير كابينت خانه گوهر و پري در دنياي كنوني و در اين رمان شما را شگفتزده ميكند چرا كه بعد از مدتها با چند پري مواجه ميشويد. نويسنده با دقت تمام اين پريها را وارد داستان ميكند كه خواننده در ابتداي كار اصلا متوجه فانتزي بودن فضا نميشود. جالب آن است كه پريهايي كه مريم حسينيان وارد داستان كرده از روابط، رفتارها و دنياي ما آدمها شگفتزده و سخت نگران هستند. در يك نگاه كلي رمان «ما اينجا داريم ميميريم» داستان زندگي آدمهايي است كه به يكديگر مرتبط اما در عين حال از هم گريزان هستند. داستان روابط موزاييكي ما آدمها كه فقط در كنار يكديكر قرار گرفتهايم، بدون اينكه با هم حرف مشتركي داشته باشيم. آدمهايي كه از وضعيت زندگي خود ناراضي هستيم و مدام حسرت زندگي ديگران را ميخوريم. داستان ما آدمهايي كه خوشبختيهاي كوچكمان را نميبينيم. خوشبختيهايي كه گاهي خيلي كوچك هستند. مثلا اندازه خواندن يك كتاب خوب، خندهاي از ته دل يا حتي اندازه آشنايي و ملاقات يك آدم نازنين. اما براي ديدن اين خوشبختيهاي كوچك فقط كافي است خوشبختيهاي كوچك اطرافمان را ببينيم. وجود پريها در اين داستان به شما كمك ميكند كه با خوشبختيهاي اطرافتان آشنا شويد. آدمها در قصههاي مطرح شده در اين رمان به يكديگر مرتبط هستند و نثر فانتزي و تلخ نويسنده در بعضي روايتها باعث ميشود كه رمان جذابيت بيشتري پيدا كند و خواننده به كنار گذاشتن كتاب فكر نكند. از آن كتابهايي است كه اگر كسي دنبال قصه خوب و خواندني است ميتوان توصيه كرد حتما آن را بخواند. «ما اينجا داريم ميميريم» دومين رمان مريم حسينيان بعد از رمان «بهار برايم كاموا بياور» است كه انتشارات چشمه آن را با قيمت 12 هزار تومان و در 142 صفحه منتشر كرده است.