• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۱ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3780 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۳ فروردين

تقابل و تضاد در دوشنبه شب جام‌جم

عذرخواهي احترام و علاقه مي‌آورد

نازنين متين‌نيا

تقابل و تضاد در رفتار و واكنش، خلاصه اتفاقي است كه در شب دوشنبه براي دو مجري مهم و محبوب رسانه ملي رخ داد. دو مجري از حوزه مختلف و البته دو نسل مختلف. مجري اول، مهران مديري است. مجري، كارگردان و بازيگري كه سال‌هاي سال است در ساختمان جام‌جم رفت و آمد دارد و محبوبيت و شهرتش از دهه هفتاد تا امروز ادامه داشته. مديري حتي در سالياني كه از تلويزيون دور بود و برسر اعداد و ارقام مالي با مديران اين سازمان به توافق نرسيد، در شبكه نمايش‌خانگي حضور داشت و ثابت كرد مي‌تواند مخاطب را دنبال خود بكشاند و آنها را وادار كند كه هزينه تماشاي آثارش را بدهند. بازگشت او به تلويزيون و بعد از اتمام دوران مديريت عزت‌الله ضرغامي هم اتفاقي ويژه بود. اتفاقي كه به مرور تبديل به يك روند هميشگي شد و پس از جنجال پزشكان براي سريالش، مسير را عوض كرد و به سمت برنامه «دورهمي» و آيتم‌هاي كوتاه كوتاه با اجراي خودش آمد. پزشكان ديگر اعتراضي به مديري نداشتند، اما در فاصله‌اي از سكوت و بي‌توجهي، ناگهان نگاه‌ها دوباره به مديري جلب شد و اين‌بار تير تيز پيكان انتقاد او به سمت دولت نشانه گرفته شد. مديري در چند برنامه پياپي اعتراض كرد و در نهايت اعتراض‌هايش به رسانه‌هاي رسمي رسيد و روزنامه‌نگاراني كه از چرايي اين انتقادها پرسيدند. مخاطب هم پابه پاي رسانه و به واسطه فضاي مجازي كه حالا در دسترس همگاني است و به دنبال سوژه هميشگي رابطه رسانه ملي و دولت، توجه خود را به مديري و حرف‌هايش دادند و انتقادهاي‌شان را سرازير كردند. اما مهران مديري، هنرمندي كه در آستانه سي‌سالگي روزهاي آشنايي مخاطب با او به سر مي‌برد، نه انتقادها را تاب آورد و نه پيگيري‌هاي مخاطب را. دوشنبه شب و در شب عيد، براي چندمين بار آنتن تحت اختيارش را به فرصتي براي پاسخگويي تبديل كرد و عده‌اي را «قلم‌فروش» خواند و گفت: «يادش به‌خير آن موقع كه طرفداري‌ها دلي بود. الان كسي باور نمي‌كند حرفي بزنيد ولي در تيم كسي نباشيد. به اشتباه يا كمبودي اشاره كنيد ولي از جايي خط نگرفته باشيد و سريع مي‌گويند معلوم نيست چقدر گرفته كه اينها را مي‌گويد. بس‌كه همه قلم‌هاي‌شان را فروخته‌اند باورشان نمي‌شود كسي از روي مصلحت، دلسوزي و بدون خودفروشي حرف بزند. برچسب مي‌زنند و تا تيمت را مشخص نكني ولت نمي‌كنند! به اشتباهي كه اكنون رخ مي‌دهد نبايد اشاره كني چون مطمئن‌شان مي‌كني كه دوست‌داري قبلي‌ها بيايند، به اشتباهات گذشته هم نبايد اشاره كني چون فكر مي‌كنند حتما در تيم آنهايي هستي كه الان در راس‌ كارند و بابتش پول گرفته‌اي. از هر چيزي هم صحبت كني، يك نفر ناراحت مي‌شود. ظاهرا همه براي آنكه مُهر طرفداري به پيشاني‌شان نخورد، بايد خفه شوند و اين همان چيزي هست كه آنهايي كه سركارند مي‌پسندند».
اما كمي بعد از اين حرف‌هاي تند و تيز و روي آنتن رسمي رسانه‌اي كه ملي است و در شبكه ديگر، مجري از نسل جوان‌تر واكنشي كاملا متفاوت با مديري داشت. عادل فردوسي‌پور مجري برنامه «نود» كه هفته گذشته با رنگ‌پوست بازيكن تيم پيكان شوخي كرده بود، همان اول برنامه به حرف و حديث‌ها و تمام انتقادهايي كه يك‌هفته پشت‌سرش بود جواب داد و به جاي حمله به منتقدان، راه عذرخواهي را در پيش گرفت و به سادگي از مخاطبان عذرخواهي كرد تا پرونده را ببندد و بيشتر از اين، راهي براي انتقاد باز نگذارد. واكنش تيزهوشانه عادل فردوسي‌پور كه سابقه چندين و چندباره عذرخواهي روي آنتن زنده و به دلايل مختلف دارد، در تقابل با رفتار مهران مديري، بار ديگر داستان اين دو مواجهه را در شبكه‌هاي مجازي داغ كرد. در واكنشي جمعي اهالي شبكه مجازي اين دو برخورد را كنار هم گذاشتند و به همان اندازه كه از رضايت خود بابت عذرخواهي فردوسي‌پور نوشتند، دوباره مهران مديري را به چوب نقد و انتقاد گرفتند كه چطور تاب انتقاد ندارد و منتقدان را با بدترين و صريح‌ترين واژه‌ها مي‌آزارد. گزارش اين تقابل و تضاد در صبح سه‌شنبه و روزي كه فضاي مجازي درگير سوژه روز پدر شد به خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي رسمي رسيد تا در بازخواني مجدد آنچه كه در شامگاه دوشنبه رخ داد، بارديگر تقابل و تضاد و عدم هماهنگي در ساختار رسانه ملي خود را نشان دهد. سازماني كه رسانه است اما همچنان اهالي‌ قديمي‌اش معتقد به تغيير زمانه، ذائقه مخاطب و خواست نسل جديد نيستند و در بهترين حالت آنهايي براي مخاطب مي‌مانند كه بي‌اعتنا به قواعد و قوانين كهنه شده اين سازمان، همچنان در كنار مردم زندگي مي‌كنند و نبض مخاطب را در دست دارند. شايد اگر به سي سال پيش برگرديم، در غيبت رسانه‌هاي مجازي و همگاني، همانطور كه مديري طلب مي‌كند طرفداري آنقدر «دلي» بود كه صدايي هم به گوش كسي نمي‌رسيد. اما در چنين روزگاري، وقتي همه‌چيز رودررو و بدون پرده‌پوشي و عيان است و حتي مميزي‌ها و خط‌قرمزهاي سازمان هم چاره كار نيست، هيچ طرفداري بي‌دليل دل نمي‌بازد و مخاطب ايستاده تا بداند، بپرسد و بخواهد. همه آنچه كه رسالت يك رسانه است و درك آن فقط براي كساني ممكن است كه همچنان همراه مخاطب هستند و به خواست او احترام مي‌گذارند، نه آنچه قراردادها و بايدها و نبايدها مشخص مي‌كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون