نمايش «گفتوگوي برجايماندگان» و اعتراض به مرزبنديها
آن طرف ديوار بهشت نيست!
بابك احمدي
ميلاد شجره اين روزها نمايش «گفتوگوي برجاي ماندگان» را در سالن شهرزاد روي صحنه برده است؛ نمايشي «آخرالزماني» با ايفاي نقش رضا بهبودي، محمد صادق ملك، باران كوثرى، محسن نورى، محمد خاكساري و امين اسلامي كه از مرزبندي بين فقير و غني يا هر خطي صحبت ميكند كه در نهايت به جداافتادگي انسان و طبقهبندي ميانجامد. علايق شجره پيش از اينكه «گفتوگوي برجايماندگان» را روي صحنه بياورد در سالن خصوصي «موج نو» براي علاقهمندان تئاتر به نمايش درآمد؛ جايي كه هنرمندان مستقل آثار خود را آنجا به صحنه بردند يا بهطور مشخص بر جنبههايي از تئاتر دست گذاشت كه فقدان آن بهشدت در روند جاري هنر نمايش ما به چشم ميخورد.
تمركز روي نسبت بين انديشه و هنرهاي نمايشي، مطالعه در زمينه كاركرد ژست در آثار نمايشي و برقراري نسبت ميان مطالعات بينرشتهاي و تئاتر از جمله مواردي است كه در همان مدت فعاليت سالن «موجنو» ديده شد. اين كارگردان جوان كه همواره سعي داشت خودش را از جريان تجاري و بازاري تئاتر دور نگهدارد حالا نمايشش را در سالني روي صحنه برده كه اتفاقا در همين مسير گام برميدارد. اما به هر ترتيب و حداقل از نظر محتوايي با كاري مواجه هستيم كه نسبت به فقدانهاي عظيم جامعه انساني امروز نقد جدي دارد و شايد از اين نظر چندان با جريان روز آميخته نميشود.
در نمايش «گفتوگوي برجايماندگان» از ديوار صحبت ميشود. مشابه همان ديواري كه بين مردم متمول شهرنشين و مردم فقير فاصلهاي عميق ايجاد ميكند تا در نهايت با پديده «گورخوابها» مواجه شويم. اين نمايش روايت چند حاشيهنشين در زميني است كه به مرز ويرانگي رسيدهاند و تلاش آنها براي عبور از تونلي براي رسيدن به منطقه امن را به نمايش ميگذارد. «بههرحال در نمايش ما يك آن طرف ديواري وجود دارد كه از امنيت و رفاه بيشتري برخوردار است و يك اينطرف ديواري هم هست كه اين رفاه را ندارد و محروم است. اينطرف ديواريهاي محروم به آن طرف ديوار ميگويند «بهشت»؛ حالا اين بهشت را هركسي يكجور تفسير ميكند. به نظرم در شرايط فعلي اگر بگوييم ما آنجايي نشستيم كه جهان سوم و طبقه محروم است، براي من آن طرف بهشت نيست؛ آن طرف اوضاعي است بدتر از اينور. يعني نميخواهم اينجور تطبيقش دهم كه جهان سوم اين طرف ديوار و جهانهاي پيشرفته آن طرف ديوارند. مساله اين است كه كمي شرايط تهديدآميز است؛ چون وقتي طبقه متوسط از بين برود دو طبقه به وجود ميآيد: طبقه ثروتمند و طبقه فقير.»
شجره در توضيح ميگويد: «اينجا حد وسط وجود ندارد، يا در رفاه و امنيتي يا در فقر و عدم امنيت.» اما در ادامه پاي سياست هم به ميان ميآيد. ديوارهايي در تركيه، غزه و بين ايالات متحده و مكزيك. «اين موجب ميشود كه يك انسانيتي اين وسط حذف شود. يعني يك مرزبندي آنقدر جدي ميشود كه تبديل به ديوار ميشود.
حالا اگر الان ديوار نيست به نظر من بعدا ديوار ميشود. چون وقتي گرسنگي بيشتر و رفاه كمتر شود تو ديگر حمله ميكني و به پليس مرز كاري نداري كه به تو ويزا ميدهد يا نه؛ ديگر حمله ميكني. پس مجبورند ارتشي ترتيب دهند و ديواري بكشند.»
موضوع ميلاد شجره در نمايشي كه به صحنه برده بحث درباره «موجوديت ديوار و حذف شدن يك ويژگي انساني است.» با در نظر گرفتن همين نكته ظريف نمايش «گفتوگوي برجايماندگان» پيشنهادهايي به همراه دارد كه ديدنش را براي علاقهمندان تئاتر به ضرورت بدل ميكند.