ادامه از صفحه اول
گويا چينش و تركيب شوراي مشورتي به گونهاي است كه تقريبا همه سلايق و ديدگاههاي جريان اصلاحطلب در آن حضور داشته باشند و از دغدغهها و ديدگاههايشان سخن بگويند تا در نهايت، برآيند نهايي اين شورا، اجماع نظر اصلاحطلبان باشد. موسوي لاري در اين خصوص و با اشاره به اين نكته كه اين افراد اگرچه به لحاظ شخصيت خودشان در اين شورا دعوت شدهاند، افزود: اما به هر حال تابلو جرياني را كه در آن عضو هستند نيز با خود دارند. بعداز شكلگيري اين جمع، كه شخصيتهاي سياسي هستند، هر كدام ممكن است به حزبي وابستگي داشته يا نداشته باشند و در واقع دعوتكننده آنها مشخص است كه چه كسي است. به گفته موسويلاري اين افراد روي مسائل مختلف نظردهي ميكنند و تبادلنظر صورت ميگيرد. بر اين اساس چند كارگروه هم در شوراي مشورتي شكل گرفته كه در مسايل و موضوعات مختلف بحث و تبادل نظر دارد و نهايتا به جمعبندي و تهيه و قرائت اين گزارش در شورا انجام ميشود.
بحث انتخابات مجلس در شورا مطرح شده است
عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز با بيان اينكه يكي از موضوعات مورد نظر اين كارگروهها كه به شكل جدي پيگيري شد، بحث انتخابات سال آينده مجلس شوراي اسلامي از منظر جريان اصلاحات بود، اضافه كرد: در اين جلسات بررسي شد كه اصلاحطلبان در انتخابات سال آينده چگونه بايد حضور داشته باشند، با چه شعاري وارد شوند، چه مكانيسمهايي براي حضورشان است و چه مشكلاتي در پيش رو دارند.
ميخواهيم خروجي سلايق اصلاحطلبان به سمت انتخابات يكي باشد
دو كارگروهي كه در شوراي مشورتي اين روزها بيش از همه فعال هستند به جمعبندي رسيدهاند كه اصلاحطلبان براي پيروزي به هيچ عنوان نبايد با هم در تعارض باشند. اين همان خبري است كه موسويلاري در اين گفتوگو به آن هم اشاره كرده است: «اين دو كارگروه در نهايت به يك جمعبندي رسيدند كه در آن اولين مساله اين بود كه اگر اصلاحطلبان بخواهند در انتخابات نقش فعالي داشته باشند، شرط اول و ضروري اين است كه خودشان با هم تعارض نداشته باشند و در اردوگاه اصلاحطلبان يك سخن و يك نظريه راجع به انتخابات وجود داشته باشد. در حقيقت خروجي سلايق اصلاحطلبان به سمت انتخابات يكي باشد.»اين فعال سياسي اصلاحطلب تاكيد كرد: در شوراي مشورتي، جمعي به عنوان شوراي راهبردي تعيين شد كه اين كار را دنبال كند، اين شورا جلسات فراواني برگزار كرد و به مكانيسمي رسيدند. در اين مكانيسم حرف اصلي اين بود كه ما سه سطح تهران، استانها و حوزههاي انتخابيه را داريم كه بايد ساختاري براي هريك از اين سه بخش تعريف كنيم تا جمعي كه در هر سه سطح حضور دارند، مسائل مربوط به انتخابات را تدبير كنند و براي اين كار بايد شرح وظايفي براي آنها در نظر گرفته ميشد.
امور اجرايي و تعيين نامزدها در حوزههاي انتخابيه توسط اصلاحطلبان هر حوزه انجام ميپذيرد
موسويلاري ادامه داد: بحثهاي فراواني شد در نهايت به اين جمعبندي رسيديم كه نقش اصلي در تهران بايد تعيين راهبردهاي كلي انتخابات باشد و مشخص كند اصلاحطلبان بايد در انتخابات به چه شكلي حضور داشته باشند. اما تصميمگيري در امور اجرايي انتخابات و تعيين نامزدهاي انتخاباتي در حوزههاي انتخابيه توسط اصلاحطلبان هر حوزه انجام ميپذيرد. وي ادامه داد: نقش دوم تهران، تماس و ارتباط با همه جريانها براي ساماندهي يا هماهنگ كردن جريانهاي دروني اصلاحات از يك طرف و حتي تماس و ارتباط با جريان رقيب از طرف ديگر است.
ارتباط با مقامات مسوول و مذاكره با جريان رقيب در دستور كار ما است
عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز با بيان اين موضوع كه ما ميخواهيم باب مذاكره را با جريان رقيب باز كنيم تا انتخابات از چارچوب قانوني خارج نشود، توضيح داد: به جز اين موارد، تماس و ارتباط با مقامات مسوول اعم از اجرايي و نظارتي در دستور كار ما است، چراكه معتقديم اگر بناست جريان اصلاحات در انتخابات فعال شود، انتظار اين جريان از متوليان امر انتخابات اين است كه قوانين موضوعه كشور كاملا مورد توجه قرار گيرد.
جمعي در تهران يا از اعضاي شوراي راهبردي نقش داوري را ايفا ميكنند
وي ادامه داد: آخرين نقشي كه ميشد براي تهران در نظر گرفت، اين بود كه در صورت بروز اختلاف و نياز به داوري ميان نيروهايي كه در سطح استان فعال هستند، جمعي در تهران يا از اعضاي شوراي راهبردي نقش داوري را ايفا كنند. موسوي لاري تصريح كرد: در سطح استان نيز دو وظيفه اصلي مطرح است؛ اول ايجاد انسجام ميان همه گرايشهاي اصلاحطلب و دوم اينكه اگر چهرههاي حاضر در حوزه انتخابيه نتوانستند به تفاهم برسند، استان در مرحله اول قدم بردارد و اين اختلافات را برطرف كند.
ميخواهيم نقش اصلي انتخابات بر عهده فعالان هر حوزه باشد
وزير كشور دولت اصلاحات ادامه داد: اصلاحطلبان معتقدند كه نقش اصلي در انتخابات بايد بر عهده فعالان و كنشگران هر حوزه انتخابيه باشد؛ يعني مجمعي از همه تاثيرگذاران حوزههاي انتخابيه بگويند چه كسي بيايد و كانديدا شود. برخلاف ادوار گذشته كه معمولا مركزنشينان تصميم نهايي را ميگرفتند كه براي مثال در فلان حوزه انتخابيه چه كسي كانديدا شود، اين بار تصميم بر اين است كه حوزههاي انتخابيه مركب از همه نيروهاي فعال اصلاحطلب از طريق يك مجمع عمومي فرد يا افرادي را براي رقابت در عرصه انتخابات مشخص كنند.
فرآيند داوري مجمع در حوزه، استان و تهران
وي بيان داشت: اگر مجمع به چند نفر رسيد، در اين صورت حق داوري با مجمع است كه تصميم بگيرد چه كساني در انتخابات ميتوانند موثرتر باشند. اگر هم به توافق نرسيدند به سطح استان مراجعه ميكنند و باز هم اگر توافق حاصل نشد، داوري به تهران منتقل ميشود تا اين مشكل حل شود. موسوي لاري تاكيد كرد: در مورد انتخاب فعالان و كنشگران سياسي يك نظريه اين بود كه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات، محور باشد و اين شورا در استانها و مراكز حوزه انتخابيه نيز فعال باشد، نظر ديگر اين بود كه شوراي هماهنگي 18 يا 20 حزب اصلاحطلب را شامل ميشود، در حالي كه حتي در خود تهران همه احزاب اصلاحطلب، عضو شوراي هماهنگي نيستند. وي در توضيح ديدگاههاي ديگر افزود: ثانيا همينها كه در تهران عضو هستند، بعضا دفاتري در همه استانها ندارند. بحث اين بود كه اگر بخواهيم چتر را باز كنيم تا همه فعالان سياسي اصلاحطلب را پوشش بدهي، بايد بگوييم همه تشكلهاي مردمنهاد و همه گرايشهاي اصلاحات و احزاب اصلاحطلب بايد در اين اجماع حضور داشته باشند. از سوي ديگر نمايندگان اصلاحطلب ادوار مختلف مجلس كه جزو فعالان هر حوزه انتخابيه هستند را نميتوان ناديده گرفت. وزير كشور دولت اصلاحات در ادامه اظهار داشت: گروه سوم مديران و كارگزاران اجرايي اصلاحطلب در هر استان هستند، به هر حال مديران اجرايي كه در دوره اصلاحات سمتي داشتند، معمولا انسانهاي موجهي در حوزه انتخابيه خودشان هستند. براي مثال برخي استانداران يا فرمانداران باسابقه از سالهاي گذشته هنوز در شهر خود از مقبوليت بالايي برخوردارند. وي ادامه داد: گروه چهارم چهرههاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي هستند، مثلا يك روحاني، معلم، صنعتگر و حتي يك فرد بازاري كه ميتواند در مردم تاثيرگذار باشد. نميتوان گفت چون اين افراد به حزب خاصي وابستگي ندارند، بايد آنها را از چتر اصلاحات خارج كرد. پس بايد چتر اصلاحات به گونهاي باز باشد كه اعضاي احزاب اصلاحطلب، كارگزاران و مديران اجرايي دوره اصلاحات، نمايندگان ادوار و شخصيتها و چهرههاي اجتماعي هم در آن باشند.
شناسايي فعالان سياسي استان در چهار گروه
وزير كشور دولت اصلاحات خاطرنشان كرد: تحقق اين امر با توجه به اينكه تعدادي نيروي سرشناس ملي از هر استان در تهران هستند كه بين مردم و فعالان هر استان فرد صاحبنفوذ هستند، قرار بر اين شد كه از آن چهرههاي اصلاحطلب دعوت شود تا با هم مشورت كنند و به استانها بروند و فعالان سياسي استان را كه در چهار گروه ذكرشد، قرار دارند شناسايي و دعوت كنند و جمع اصلاحطلب را با اهدافي كه وجود دارد، تشكيل دهند. لذا اين كار انجام گرفته و آن نيروها نيز كار خود را شروع كردهاند و انشاءالله هر چه زودتر شاهد شكلگيري انسجام و وحدت بيشتر در بين اصلاحطلبان در استانها و حوزههاي انتخابيه باشيم.
نگاه مثبت نيروهاي فعال اصلاحطلب به ساز و كار شوراي مشورتي
موسوي لاري در پايان با تاكيد مجدد بر اينكه شوراي مشورتي خاتمي يك تشكيلات يا حزب سياسي نيست، گفت: اين شورا يك جمع اصلاحطلب متشكل از همه احزاب و جريانهاي اصلاحطلب است كه داراي دلمشغوليهايي نسبت به سرنوشت كشور است. اين جمع با يكديگر همفكري ميكنند كه چطور ميشود اصلاحطلبان را در راستاي وحدت و هماهنگي براي تحقق و پيشبرد مصالح عمومي و منافع ملي فعالتر كرد. خوشبختانه همه نيروهاي فعال اصلاحطلب به اين ساز و كار علاقه نشان داده و از آن استقبال كردهاند.
اهتمام به گفتمانسازي و برنامهريزي
محمدرضا راه چمني٭
بخش اعظم آراي آقاي روحاني كه در 24 خرداد سال 92 به دست آمد، آراي اصلاحطلبان بود لذا اصلاحطلبان در پيروزي آقاي روحاني نقش داشتند و اكنون هم طبيعتا بايد دولت را حمايت كنند. البته اين حمايت به مفهوم عدم نقد نيست. نقد اصلاحطلبان نقد منصفانه و خيرخواهانه و از روي دلسوزي خواهد بود. براي اصلاح امور و درراستاي موفقيت برنامههاي آقاي روحاني است كه اصلاحطلبان انتقادات خود را نسبت به دولت مطرح ميكنند. اگر در سياست يا عملكردي، دولت مرتكب اشتباهي شود، اصلاحطلبان نبايد بيتفاوت باشند. طبيعي است كه بايد نقد كنند و تذكر بدهند. اگر در جايي لازم شد بايد بگويد كه اين سياست چيزي نيست كه شما به مردم وعده داده بوديد و هدف اصلي اين نقدها نيز بهبود كار دولت آقاي روحاني است. نقد منصفانه درراستاي اصلاح سياستها و در راه موفقيت برنامههاي دولت بايد باشد و ضمن اينكه حمايت كنند. اين طور هم كه صرفا اشكالتراشي و نقد كنند نيز مفيد نخواهد بود. در واقع اصلاحطلبان بايد نقش مراقبتي و نظارتي همراه با حمايت داشته باشند. مساله ديگري كه حايز اهميت است عدم توجه بيش از حد به انتخابات و غافل نشدن از مسائل ديگر است. برنامههاي انتخاباتي و تلاش براي پيروزي در انتخابات يكي از كارهايي است كه هر جريان سياسي بايد انجام دهد و اصلاحطلبان كه هدف اصلي ايجاد اصلاحات در جامعه و اداره كشور با رويكرد توجه به خواستههاي اصلاحطلبانه مردم را دارند بالاخره بايد برنامههاي عملي براي اداره كشور داشته باشند. برنامه آنان نيز صرفا برنامههاي انتخاباتي نيست. اصلاحطلبان بايد براي حل مشكلات اقتصادي، مسائل و معضلات اجتماعي، مسائل فرهنگي و تمام امور كشور داراي برنامه باشند و انتظارات مردم را با توجه به نيازهاي زمان و شرايط پاسخگو باشند. نبايد از طرح برنامهها و سياستهاي كلي اصلاحطلبان غفلت شود. عملكرد دولت را بايد رصد و آسيبشناسي كرد و راهكارهاي لازم را به دولت ارايه كرد و در نهايت اصلاحطلبان بايد هدف اصلي خود را حل مشكلات مردم و بهبود زندگي مردم قرار دهند. صرفا تشكيل همايشهاي انتخاباتي كافي نخواهد بود. طبيعتا هر حزبي وقتي كانديداي خود معرفي ميكند براي حل مشكلات كشور بايد راهكار ارايه كند. به هر حال راه اصلي تغييرات در جامعه نيز به دست گرفتن كرسيهاي مجلس يا امكانات اجرايي است و به همين دليل اصلاحطلبان نميتوانند از مساله انتخابات نيز غفلت كنند. ضمن اينكه توجه به انتخابات نيازمند توجه به بقيه ابعاد زندگي مردم نيز هست. در قالب بودجههاي يك ساله و برنامههاي پنج ساله تعدادي طرحهاي اقتصادي به اجرا در ميآيد كه ما نبايد نسبت به آنها بيتفاوت باشيم. اگر طرحي در مجلس است يا لايحهاي در دولت مطرح باشد بايد اصلاحطلبان نظر خود را مطرح كنند. البته تا حدي اين انتقاد كه اصلاحطلبان رويكرد انتخابات محور داشتهاند هم وارد است اما در مورد موانع و محدوديتها بالاخره بايد با تدبير و درايت راهكارهايي پيدا كرد كه بتواند مشكلات را حل كند. به صرف وجود محدوديتها نبايد از اصلاحات جامعه محور غفلت كرد. طبيعي است كه تا حدي كه امكان دارد بايد فعاليت كرد و رضايت مردم را به دست آورد.
٭ دبيركل حزب وحدت و همكاري ملي