مرتضي الويري:
براي وحدت اصلاحطلبان هيچ نگراني نداريم
مرتضي الويري، نماينده دورههاي اول و سوم مجلس شوراي اسلامي، در گفتوگويي با خبرگزاري آنا به تشريح روند مجالس اول تا نهم پرداخت و شرايط پيش روي اصلاحطلبان در انتخابات مجلس آتي را تحليل كرد:
مهمترين دليل شاخص بودن مجلس اول اين بود كه هيچگونه فشاري يا دخالتي يا حذفي در ميان نامزدها وجود نداشت. مجلس اول به نحوي شكل گرفت كه حتي حزب توده و چريكهاي فدايي خلق هم اجازه پيدا كردند نامزدهاي خود را معرفي كنند. آنان اگر چه نتوانستند رأي مردم را به دست بياورند ولي به وسيله هيچ فيلتري در مرحله نامزد شدن حذف نشدند؛ بنابراين تنوع سلايق در رقابتهاي مجلس اول به خوبي مشهود بود.
به تدريج از مجلس چهارم انتخابات به اين ترتيب شد كه علاوه بر اينكه هيات اجرايي صلاحيت نامزدها را بر مبناي شاخصههايي تعيين ميكرد، شوراي نگهبان گفت من هم بايد اينها را چك كنم و در نهايت به آنجا انجاميد كه شوراي نگهبان به دنبال تاييد صلاحيت نامزدها برآمد و بر اساس ديدگاه اعضاي اين شورا بسياري از افراد از حضور در مجلس و حضور در انتخابات منع شدند. نتيجه رويكرد جديد هم اين شد كه هر نمايندهاي كه الان به مجلس ميرود مجبور است مراقب اظهارنظرها و مطالبش باشد؛ در غير اين صورت ميداند كه در دوره بعدي ردصلاحيت ميشود.
در مورد وحدت اصلاحطلبان تقريبا هيچگونه نگراني ندارم و علتش اين است كه همه اصلاحطلبان، رهبري يك فرد را به صورت نانوشته پذيرفتهاند؛ بنابراين به احتمال قريب به يقين سازوكاري را هم پيدا خواهند كرد براي اينكه نامزدهاي اصلاحطلب در حوزههاي انتخابيه در مقابل يكديگر قرار نگيرند. برگزاري همايش 25 دي ماه اصلاحطلبان و مطالبي كه در آنجا تاكيد شد، مويد همين موضوع است.
مهمترين نگراني كه درباره اصلاحطلبان دارم، جريان حذف و كنار زدن نيروهاي كارآمد اصلاحطلب است؛ يعني من اين نگراني را دارم كه نامزدهاي اصلاحطلب كه رأيآوري بالايي دارند، ممكن است مورد بيمهري قرار بگيرند و بعد در يك حوزه انتخابيه ببينيم كه اصلاحطلبي را تاييد كردند كه در عين اينكه اصلاحطلب است، از نظر پشتوانه اجتماعي و رأيآوري، جايگاه مناسبي را ندارد. لذا نگراني من از درباره چيز ديگري است و الا در زمينه هماهنگي اصلاحطلبان - برخلاف جريان اصولگراها كه به نظر ميآيد اختلافاتشان جدي است - نگراني نداريم.
درباره نقش مثلث هاشمي، ناطق و خاتمي بايد بگويم قطعا اين افراد، شخصيتهاي مورد احترامي هستند و ميان مردم جايگاه بسيار خوبي دارند. همينها در انتخابات خرداد 92 توانستند نقش كليدي و اساسي بازي كنند و اگر فضاي اجتماعي به همين ترتيبي كه الان وجود دارد، جلو برود، طبيعتا در انتخابات مجلس هم ميتوانند نقشآفرين باشند. اما اميدي كه من دارم اين است كه ما در همين فاصله 14 ماهه بتوانيم نقش احزاب را بيشتر كنيم تا اينكه اين احزاب بتوانند بر مبناي نامزدهايي كه به مردم معرفي ميكنند و همچنين جايگاهي كه در سطح كشور پيدا ميكنند، در انتخابات نقش داشته باشند.
بر اين باور هستم كه مهمترين دليل عدم موفقيت ما در ايجاد احزاب قوي و قدرتمند اين است كه اطراف احزاب پر است از بايدها و نبايدهايي كه مبناي قانوني هم ندارند. بسيارند افراد كارآمد و فعالي كه احساس ميكنند اگر به احزاب بپيوندند، محدوديتها دست و پاي آنها را خواهد بست. همين وضعيت، احزاب را زمينگير كرده و هيچ حزب قدرتمندي در كشور جان نميگيرد.