دروغ، مسكن خوبي نيست
دروغ، گاهي اوقات ما را از مهلكههاي عجيبي نجات ميدهد. كافي است در نقابي از دوستي با آدمها حرف بزني و بعد آنچه ميخواهي را به دروغ به ديگري بگويي و پيش بروي تا در جامعهاي كه همه به دروغ شنيدن عادت كردند، راهت را پيدا كني. حتي ممكن است سالهاي سال بگذرد و كسي متوجه نشود چه اتفاقي رخ داده و چطور دروغ گفتي و پيشرفت كردي. دروغ ميتواند ظاهر همهچيز را عوض كند و شبيه يك مسكن مقطعي درد اصلي كه نقطه ضعفهاي شخصي و اجتماعي است را بپوشاند. اما هر بيماري كه درمان نشود، بالاخره نسبت به مسكنها بياثر ميشود و پيشرفت ميكند و در نهايت همان جسمي را از بين ميبرد كه زمينه رشدش بوده.