موسيقي نواحي در سيوسومين جشنواره موسيقي فجر
ما راويان قصههاي رفته از ياديم
زيبا نيلي
مهم نيست زبانش را ميداني يا نه؛ آنچه اهميت دارد اين است كه تو با هر زبان و فرهنگ و قوميتي ميتواني زبان او را دريابي؛ چراكه زبانش، زبان بيزباني است. او با زبان دلش با تو سخن ميگويد. زباني كه واژههايش از جنس موسيقي است. سازش چگور باشد يا كمانچه، دونلي يا نيانبان فرقي نميكند. او سازش را در دست ميگيرد و شروع به نواختن ميكند؛ او روحش را در سازش ميدمد تا تو را با فرهنگ و تاريخ كهن دياري كه در آن زندگي ميكني، آشنا كند. او ساز خود را در آغوش ميكشد تا با تو از موسيقي سرزميني بگويد كه در آن به دنيا آمده و باليدهاي؛ پس كافي است دل به سازش دهي و به آوايش گوش سپاري تا غمها و شاديهايش را دريابي؛ زيرا موسيقي او همه زندگياش را روايت ميكند.
سي و سومين جشنواره موسيقي فجر از 20 دي ماه كار خود را آغاز و گروههايي از استانهاي مختلف ايران چون گروه «نيما» به سرپرستي فضلالله دهقان از مازندران، «ديلمون» به سرپرستي محمود فرضي نژاد از گيلان، «ژي» به سرپرستي شهباز شاهين پور از كردستان، «ساحل مكران» به سرپرستي محمداسحاق بلوچ نسب و «آواي دل» كه روزگاري سرپرستي آن را ماشاءالله بامري برعهده داشت از سيستان و بلوچستان در آن شركت كردهاند. «مغام چلر» بندر تركمن، «عاشيق لار» به سرپرستي عاشيق احد ملكي عليشاه از آذربايجان، «سورناي» به سرپرستي محمد باجلاوند از لرستان، «ني مه» به سرپرستي و خوانندگي امير ميرشكاري از بوشهر، «جالبوت» از استان هرمزگان و همچنين «موسيقي جنوب ايران» به سرپرستي محسن آقايي و گروه «كيدي» به سرپرستي رومينا تني از ديگر گروههاي موسيقي نواحي بودند كه به سي و سومين جشنواره موسيقي فجر آمدند تا به معرفي موسيقي بخشهاي مختلف ايران، به ويژه شاديانهها بپردازند.
آن گونه كه به نظر ميرسد، برگزاركنندگان كوشيدهاند، بخشي از برنامه امسال را به موسيقي محلي اختصاص دهند و اين اتفاق خوشايندي است چرا كه جشنواره موسيقي فجر تنها به موسيقي رديف دستگاهي، پاپ يا تلفيقي تعلق ندارد و خوب است كه اقوام مختلف ايراني از ترك و لر و كرد و فارس و بلوچ در آن شركت كنند اما آنچه موجب گلايه فعالان موسيقي نواحي شده، عدم اطلاعرساني و تبليغ است. شاهين شهبازپور، سرپرست گروه «ژي» با اشاره به اينكه در سي و سومين دوره از جشنواره، گروهها و هنرمندان بنام و سرشناسي شركت كردهاند ميگويد: كار گروهها و هنرمندان موسيقي نواحي كه در اين دوره شركت كردهاند، بسيار خوب و درخور توجه است اما مخاطبان، اين افراد و گروهها را نميشناسند، در نتيجه طبيعي است كه اين بخش از جشنواره با همه ظرفيتهايش مهجور بماند. از اين رو لازم است برگزاركنندگان، در دورههاي بعدي، توجه ويژهاي به موسيقي نواحي داشته باشند و با يك برنامهريزي درست و هدفمند به تبليغ و معرفي موسيقيدانها و نوازندگان موسيقي نواحي بپردازند.
نقش مهم رسانهها و بيش از همه رسانه ملي در معرفي موسيقي نواحي مختلف ايران بر كسي پوشيده نيست. نوجوان و جوان امروز گيتار و پيانو و كيبورد را ميشناسد اما كسي تار و كمانچه و قيچك و ني انبان و بوق شاخي را به او نشان نداده و معرفي نكرده است. وقتي تلويزيون ساز را پشت گلدان پنهان ميكند چگونه ميتوان موسيقي عاشيقها و گيلانيها و مردم مهماننواز جنوب ايران را شناخت؟!
عاشيق حسن اسكندري از جمله هنرمندان خطه آذربايجان است كه نقش مهمي در معرفي موسيقي اين منطقه به علاقهمندان داشته است. او به نقش مهم صدا و سيما در معرفي و حفظ موسيقي مقامي اشاره و بيان ميكند: ما زماني ميتوانيم از جوانان انتظار داشته باشيم كه موسيقي محلي را دوست داشته باشند و در ثبت و ضبط آن بكوشند كه در درجه نخست اين نوع موسيقي را به آنها معرفي كرده باشيم و نقش صداوسيما در اين زمينه با هيچ رسانه ديگري، قابل مقايسه نيست اما رسانه ملي ما چند ساعت در هفته را به موسيقي مناطق مختلف اختصاص ميدهد؟!مردم، موسيقي را دوست دارند و دلشان ميخواهد با موسيقي هر منطقه آشنا شوند از اين رو توجه به موسيقي بومي از ديدگاه عاشيق حسن اسكندري، نقش بسيار مهمي در جذب گردشگر دارد و لازم است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، شهرداريها و سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري، دست در دست هم بگذارند و فضايي را به نوازندگان و موسيقيدانهاي محلي اختصاص دهند تا هم موسيقي هر منطقه از ايران، معرفي و حفظ شود و هم گردشگران بدانند پس از ورود به هر شهر و استان چگونه و كجا ميتوانند با موسيقي آن منطقه آشنا شوند. به گفته او جشنواره موسيقي فجر ميتواند به معرفي موسيقي نواحي مختلف ايران كمك كند بهشرط آنكه هدفمند باشد و بطور منظم، به اين نوع موسيقي بپردازد؛ نه اينكه يك دوره از چند گروه محلي دعوت شود و دورهاي ديگر، هيچ خبري از موسيقي فولكلوريك نباشد وگرنه در روزگاري كه سيستم استاد و شاگردي از بين رفته و جوانان رغبت چنداني به موسيقي مقامي ندارند، بيگمان نميتوان به حفظ و دوام اين گونه موسيقايي اميدوار بود.
فواد توحيدي، پژوهشگر موسيقي كرمان است. به گفته او همنسل جوان، موسيقي محلي را نميشناسد و گمان ميكند با يك نوع موسيقي بدوي و تكراري سروكار دارد اما وقتي با اين موسيقي آشنا ميشود و ميبيند كه موسيقي محلي هم ساختار و ويژگيهاي خاص خود را دارد، زنده و جاري است و ميتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار كند، از شنيدن آن لذت ميبرد و در ثبت و نگهداري آن ميكوشد. گردآورنده مجموعه «كويرانه» بهضرورت حمايتهاي دولتي اشاره و بيان ميكند: افراد، توان محدودي در ثبت و ضبط موسيقي محلي دارند. مگر افرادي چون محمدرضا درويشي و فوزيه مجد و هوشنگ جاويد تا چه اندازه ميتوانند به شهرها و استانهاي مختلف ايران سفر و نغمههاي موسيقايي را گردآوري كنند؟ ازاينرو دولت و نهادهاي فرهنگي بايد ازاينگونه فعاليتها پشتيباني كنند وگرنه موسيقي نواحي نابود ميشود و اثري از آن برجاي نميماند. به گفته فواد توحيدي كه چندين دوره دبير اجرايي جشنواره موسيقي نواحي در كرمان بوده، برگزاري جشنوارههاي مختلف به معرفي اين نوع موسيقي كمك ميكند اما بايد برنامهريزي منسجمتري در اين زمينه وجود داشته باشد؛ گروهها بهدرستي معرفي و تبليغ شوند و البته رسانه ملي كه شمار زيادي از مخاطبان را در برميگيرد و ميتواند زماني را به پخش و شناساندن موسيقي ويژه هر منطقه اختصاص دهد اما پرسش اينجاست چه حجم از برنامههاي تلويزيون، طي شبانهروز، حتي در طول هفته و ماه، به موسيقي محلي ميپردازد؟!موسيقي نواحي ما سرپنجههاي جادويي غلامحسين سمندري و محمدحسين يگانه و حاج قربان سليماني بود؛ رفتن فريدون پوررضا و ماشاالله بامري و محمد درپور به رفتن رستم از شاهنامه ميمانست اما آب از آب تكان نخورد. حالا هم نميتوان رفتگان را به زندگي برگرداند اما ميتوان موسيقي مناطق مختلف ايران را جدي گرفت. ميتوان به معرفي اين موسيقي پرداخت تا روايتگران اين نوع موسيقي، راويان قصههاي رفته از ياد نباشند.
فواد توحيدي: موسيقي نواحي ما سرپنجههاي جادويي غلامحسين سمندري و محمدحسين يگانه و حاج قربان سليماني بود؛ درگذشت بعضي به رفتن رستم از شاهنامه ميمانست اما آب از آب تكان نخورد.
عاشيق حسن اسكندري: جشنواره موسيقي فجر ميتواند به معرفي موسيقي نواحي مختلف ايران كمك كند بهشرط آنكه هدفمند باشد و بطور منظم، به اين نوع موسيقي بپردازد.