مديركل هنرهاي نمايشي
جايگزين خود را معرفي كرد!
خوابِ تغيير تعبير شد
بابك احمدي
مجتبي حسيني نوزدهم آذر ماه با حكم سيدعباس صالحي به عنوان معاون هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي شد و بر صندلي علي مرادخاني يكي از مديران فرهنگي تكيه زد. تغييري كه به دليل حواشي ايجاد شده در عرصه تجسمي (ماجراي ارسال بخشي از گنجينه موزه هنرهاي معاصر به آلمان) و هنرمندان موسيقي (جريان برپايي كنسرت در چند استانهاي كشور) لاجرم به نظر ميرسيد. زمان زيادي نياز نبود كه هنرمندان موسيقي، تئاتر و تجسمي به اين موضوع پي ببرند كه مجتبي حسيني نيز قصد دارد در تركيب مديران زيرمجموعه معاون امور هنري نيز تغييراتي ايجاد كند. به ويژه كه با از راه رسيدن موسم برپايي جشنوارههاي موسيقي و تئاتر فجر، هجمه به مديران و هنرمندان از هر سو آغاز شد و معاون هنري لزومي بر واكنش به شايعهسازي و تخريبها نديد. در اين رابطه ميتوان به نگارش چند يادداشت عليه مديريت تئاتر و دبير جشنواره بينالمللي تئاتر فجر در يكي از روزنامههاي اصولگرا و يك كانال بينام و نشان بهمنظور تخريب فعاليتهاي موسيقي و تئاتر در فضاي مجازي اشاره كرد. مجيد ملانوروزي، مديركل دفتر تجسمي نخستين كسي بود كه خبرهايي مبني بر تغييرش به گوش رسيد. برهمين اساس او نخستين مدير زيرمجموعه معاونت امور هنري بود كه در گفتوگو با رسانهها نسبت به شايعهها واكنش نشان داد. به نظر ميرسد كه معاون هنري جديد احتمالا با ايدههايي متفاوت از معاونان سابق پا به عرصه گذاشته و برهمين اساس نياز دارد مديراني همسو با نقطه نظرات خودش را انتخاب كند. تحليلهاي موجود در نهايت موجب شد قشر گستردهاي از اهالي تئاتر (61 پيشكسوت تئاتر به همراه حدود 3هزار نفر از تهران و استانهاي سراسر كشور) با ارسال نامهاي خطاب به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ابقاي مهدي شفيعي در ادارهكل هنرهاي نمايشي را مطرح كنند. در همين بين هنرمندان موسيقي نيز با ايجاد كمپينهاي حمايتي و جمعآوري امضا، گزينههاي مورد نظر جامعه موسيقي را پيش روي وزير ارشاد و معاونش گذاشتند. اما دليل شكلگيري كمپين حمايتي از ادامه حضور مهدي شفيعي در اداره كل هنرهاي نمايشي و درخواست براي ادامه ثبات مديريتي در تئاتر بر چه اساس اتفاق افتاد؟ براي پاسخ به اين پرسش بايد به سالهاي ابتدايي دولت يازدهم و اميد خانواده هنرمندان براي رهايي از التهاب و ثبات بازگرديم. دوري از «التهاب» و «ثبات» دو كليدواژه مفقوده يك دهه گذشته همه هنرمندان و البته جامعه به نظر ميرسيد.
برهمين اساس علي مرادخاني، به عنوان يك مدير باتجربه در برقراري گفتوگو با اهالي فرهنگ و هنر از سوي علي جنتي مسووليت حوزههاي مهم موسيقي، تجسمي، تئاتر و مد و لباس را برعهده گرفت. او چند ماه بعد يعني 17 دي 92 حكم مديركلي هنرهاي نمايشي را به نام حسين طاهري صادر كرد اما عدم برقراري ارتباط صحيح با جامعه تئاتر و رسانهها در كنار فقر شناخت از شرايط (عصبي) حاكم بر اين حوزه موجب شد خيلي زود و در تاريخ 4دي 1393 در نامهاي خطاب به علي جنتي، وزير آن زمان فرهنگ و ارشاد اسلامي از سمت خود استعفا دهد. امري كه تا حد زيادي به ادامه روند بيثبات گذشته دامن زد. علي جنتي نيز يك روز بعد با استعفا موافقت كرد و از معاون هنري خواست تا تعيين مديركل جديد، براي اداره كل هنرهاي نمايشي سرپرستي مشخص كند. طاهري در متن نامه استعفاي خود به 10 مورد اشاره كرد كه تا امروز چندان مورد توجه قرار نگرفته ولي اين بيتوجهي از اهميت نكات اشاره شده نميكاهد.
مهدي شفيعي 21 بهمن 1393 به عنوان مديركل هنرهاي نمايشي معرفي شد و از اين تاريخ به بعد بود كه جامعه تئاتري - دو سال بعد از آغاز به كار دولت تدبير و اميد- گام در مرحله ثبات گذاشت. تلاش در مسير كاهش كمبود زيربناي ارايه آثار نمايشي به واسطه صدور مجوز و راهاندازي سالنهاي خصوصي در تهران و ديگر شهرها، از سرگيري حمايتهاي دولتي از گروههاي تئاتري، تعامل سازنده با هنرمندان و توجه به خواست و نياز جامعه تئاتر در برنامهريزي و هدفگذاري بيشك از جمله دستاوردهاي بارز دوره دو ساله حضور شفيعي در اداره كل هنرهاي نمايشي است. كارشناسان و هنرمندان تئاتر كمتر دورهاي در اداره كل هنرهاي نمايشي را به ياد ميآورند كه مديركل با برنامه كوتاهمدت، ميان مدت و بلندمدت گام در عرصه گذاشته باشد. حركت جمعي هنرمندان تئاتر در راهاندازي كمپين حمايني و تاكيد بر ادامه ثبات مديريتي از همين منظر قابل بررسي است. در جريان بالا گرفتن چنين مباحثي بود كه شفيعي روز گذشته با انتشار نامهاي در ايسنا و پيش از انتشار حكم رسمي از سوي روابط عمومي معاونت امور هنري، به شهرام كرمي (گزينه مورد نظر معاون هنري) تبريك گفت و رسما از اداره كل هنرهاي نمايشي خداحافظي كرد. در نامه شفيعي آمده است: «اكنون در ايستگاه آخر بايد فروتنانه عرض كنم آنچه باقي است، ارزش افزوده اعتماد و اعتباري است كه از همقدمي و همنفسي با اصحاب شريف تئاتر به من ارزاني شد. قدردانم! از التفات و الطاف شخصيتهايي كه با امضاهاي خويش، پيش از شخص من به شخصيت تئاتر و ارج نهادن به شاخصههايي ميانديشند كه خود خلق كرده و نگران ثبت و ثبات نقش خويش در مديريت تئاتر بودند.»
اعلام نام شهرام كرمي به سرعت با استقبال مديرعامل خانه تئاتر مواجه شد و حالا فقط بايد منتظر ماند و ديد نگراني جامعه تئاتر از برهم خوردن ثبات مديريتي بجا يا نابجا بوده است. اتفاقي كه صدق و كذب آن در گروي عملكرد مدير سابق امور نمايشي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران است.