تاكسي؛ وجه اجتنابناپذير زندگي زنان شهري
زهرا نژادبهرام
داستان تاكسي در شهرها شايد از زماني آغاز شد كه درشكه وسيله رفت و آمد عمومي در عرصه شهرهاي نخستين بود. آنجا كه مردم شهر براي تردد در سطح شهر نيازمند وسيلهاي بودند كه بتوانند به صورت استيجاري امكان رسيدن به مقصد را پيدا كنند و در عين حال از نوعي امنيت تردد نيز برخوردار شوند. اما با توسعه شهرها و رونق استفاده از ماشين در زندگي مردم درشكه جاي خود را به ماشين داد؛ كمكم تاكسي بخشي از زندگي شهري شد و يكي از استفادهكنندگان اصلي آن زنان بودند. زنان كه در گذشته به دليل محدوديت منابع مالي و مهارتهاي لازم براي استفاده از خودرو شخصي، تاكسي را به عنوان يك وسيله مطمئن براي تردد در سطح شهر انتخاب ميكردند، امروز نيز بهرغم توسعه مالكيت خودرو از سوي زنان و مهارتهاي موثر در امر استفاده از ماشين همچنان بيشترين استفاده از تاكسي براي رسيدن به مقصد دارند! يكي از جديترين دلايل استفاده آنها از تاكسي تسريع در رسيدن به مقصد، امنيت نسبي تاكسيها و نوعي احساس آرامش براي عبور و مرور در شهر است. تهران با داشتن بيش از 76 هزار دستگاه تاكسي رسمي و حدود يكصد هزار تاكسي اينترنتي يكي از بزرگترين كانونهاي تردد تاكسي در شهر است. تاكسي مقولات خاص خود را دارد گاهي فرصتي براي گشت و گذار و گاهي بستري براي گفتوگو و امكاني امن براي رفتن به سوي مقصدي خاص است! تاكسيهاي نشاندار (رنگي) كه به نوعي هويت خود را از سازمانهاي حقوقي و رسمي ميگيرند بيشترين ميزان احساس آرامش را براي زنان در تردد شهري فراهم ميكنند اما امروزه به دليل گستردگي بيشتر شهر و كمبود تاكسيهاي رسمي تاكسيهاي اينترنتي و خودروهاي شخصي نيز از عوامل كمكي براي تردد شهري محسوب ميشوند با اين وجود توجه به اين مساله مهم است كه نشاندار شدن تاكسيها، كنترل و نظارت از سوي نهادهاي نظارتي و عاملي جدي در بهرهگيري زنان از تاكسي است! تجارب زيسته و اتفاقاتي كه در گذشته براي برخي زنان به وقوع پيوسته اين موضوع را جدي كرده كه استفاده از تاكسيهاي تحت نظارت بيشتر مورد اطمينان و استفاده زنان است. اگر شهر را كانوني رنگارنگ از نيازها و مطالبات در نظر بگيريم ضرورت ايجاد الزامات نظارتي و كنترلي بر خدمات ارايه شده به شهروندان نيز براي آن ضروري است. امروزه با ورود زنان راننده تاكسي به ناوگانهاي تاكسيهاي نشاندار و اينترنتي كه بر اساس آخرين آمارها حدود 4هزار نفر هستند، موضوعيت امنيت و بهرهگيري از اين وسيله حمل و نقل عمومي را بيشتر كرده است. اما نكته قابل توجه در اين مهم، آن است كه تاكسي فقط يك وسيله حمل و نقل يكطرفه نيست، بلكه وسيلهاي است كه امكان تعامل و گفتوگو را ميان مسافران و حتي راننده فراهم ميكند و تجارب متعددي از متن جامعه در آنجا رد و بدل ميشود كه ميتواند بستري براي اجتماعپذيري مشترك زنان استفادهكننده از تاكسي و مسافران ديگر شود. گفتوگوهاي تاكسي بستري از تجارب تلخ و شيرين و اظهار و نظرهاي مختلف در مورد مسائل گوناگون است كه ميتواند كاركرد زندگي اجتماعي لايههاي مختلف را در كوتاهمدت در اختيار مخاطبان قرار دهد و اين مهم خود رسانهاي براي نشر برخي مسائل است كه شايد در شبكههاي رسمي رسانهاي و مجازي كمتر به چشم بخورد. تاكسي مفهومي است جهاني و متعلق به كشوري خاص نيست. همه شهرهاي جهان از اين وسايل حمل و نقل بهره ميگيرند، اما اين هويت جهاني كه عينيتي مشخص دارد، جامعهاي كوچك است كه خصوصيت يك شهر را با خود انتقال ميدهد و بستري براي شكلگيري نوعي فرهنگ عمومي است كه فارغ از ارزشگذاري در خصوص نوعيت آن فرهنگ، قابل تامل است. در اين هويت عيني دو عنصر ثابت است؛ راننده و مسافر كه گاه در مسيرهاي كوتاه و گاه در مسيرهاي بلند امكان گفتوگو دارند و در قالب تصويري از تجارب و اظهارنظرها، فرصتي براي تعامل محسوب ميشوند! اما تاكسي فقط اين نيست، بلكه خود بستري براي گشت و گذار شهري است و فرصتي براي مشاهده سازههاي شهري، تردد و حضور شهروندان در شهر و حتي طبيعت شهر است كه خود به خود براي مسافر و راننده و حتي شهر نوعي نشاط را بازتوليد ميكند! شهر عناصر مختلفي دارد كه هر كدام نقشي متفاوت در توليد و بازتوليد نشاط و سرزندگي شهري دارند! اين يعني آنكه تاكسي نه در زيرزمين، بلكه در روي زمين شهر را به نمايش گذاشته و در فضايي محدود امكاني براي حضور اجتماعي در شهر را براي همه به ويژه زنان فراهم ميكند. لذا توجه به تقويت احساس امنيت زنان در اين فضا كه امروزه بسيار بيشتر از گذشته شكل گرفته؛ ضرورت توحه مديريت شهري را به اين وسيله حمل و نقل عمومي نيمه اختصاصي بيشتر كرده است. از آراستگي رانندگان تا آموزش آنها در ارايه خدمات به شهروندان، از بهداشت فردي رانندگان تا بهداشت خودرو تاكسي و... همه نماينده انتظاراتي است كه شهروندان از اين وسيله دارند و زنان علاوه بر اين موارد نيازمند باورپذيري فردي براي توسعه نظارت و كنترل نهادهاي نظارتي بر ارايه خدمات و تضمين امنيت هستند و اين مهم مهيا نميشود مگر آنكه آموزش و ترويج رفتارهاي فردي و جمعي به عنوان بخشي از نيازهاي شهري مورد توجه مديران مسوول شهر قرار گيرد. تاكسي بخش جدانشدني از زندگي شهري است و همه شهروندان حق بهرهگيري از آن را دارند و بايد با رويكردي مبتني بر منافع تاكسيرانان و مسافران عدالت بهرهبرداري از آن با رويكرد عدالت جنسيتي توام شود و اين مهم محقق نميشود مگر آنكه نظارت متناسب و آموزش مداوم در نهادهاي نظارتي براي شهروندان و رانندگان توامان فراهم شود.