• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5841 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۳۱ مرداد

افغان‌ها و ايراني‌ها، هر دو گرفتار قوانين و ساختار معيوب

مرجان يشايايي

موضوع مهاجرت كوتاه‌مدت و فصلي يا درازمدت اتباع افغانستان از پنجاه سال قبل در كشورمان مطرح بوده است. زماني آنها را با آغوش باز پذيرفته‌ايم، زماني نيروي كار ارزان و سختكوش ما بوده‌اند، اما حالا با افزايش چشمگير و انكارناپذير تعداد اتباع افغانستان ديگر نمي‌توان اين استخوان لاي زخم و وضعيت مبهم آنها را بيش از اين ناديده گرفت. رييس بيمارستان رباط‌كريم چندي قبل اعلام كرد: «۶۵درصد نوزادان متولد شده در بيمارستان رباط‌كريم از اتباع هستند.» اين تنها بخش كوچكي است از داستان واقعي حضور افغان‌ها در ايران كه گهگداري از گوشه و كنار منتشر مي‌شود. حتي تعداد درست مهاجران افغان در دست نيست و اخبار متفاوت تعداد آنها 5 تا 8ميليون و گاهي تا 11ميليون نفر برآورد كرده‌اند. بعد از حدود 5دهه حضور، هم ما ايراني‌ها گرفتاريم و هم افغان‌هاي ساكن ايران كه گاه حتي پدر و مادرشان هم در ايران متولد شده‌اند. يعني ما هنوز براساس قوانين‌مان كه تابعيت ايران از والد يعني پدر به فرزند منتقل مي‌شود، گروه قابل‌ توجهي از افرادي را كه در ايران متولد شده، درس خوانده‌اند، كار مي‌كنند و تشكيل خانواده داده‌اند، ايراني نمي‌دانيم.
حالا هجوم جدي و بي‌ضابطه افكار عمومي به مهاجران افغان هم وارد ميدان شده. ما كه زماني از به كار گرفتن كارگر افغان شاد و راضي بوديم، تازه به صرافت افتاده‌ايم كه افغان‌ها بازار كار ما را در دست گرفته‌اند و دارند استادكار و كارفرما مي‌شوند. ما كه خدمات درماني خود را دراختيار آنها مي‌گذاشته‌ايم، حالا شاكي هستيم چرا بايد خدمات نظام درماني ما افغان‌ها را پوشش دهد يا چرا بايد بسياري از كارگاه‌هاي توليد پوشاك ما در دست كارگران متخصص افغان باشد. قوانين‌مان قديمي و ناكارآمد هستند و ديگر معلوم شده با قانوني كه تابعيت را از پدر منتقل مي‌كند، نمي‌توان گره كور حضور پنجاه ساله افغان‌ها در ايران را گشود. از طرف ديگر، معلوم نيست آژانس‌هاي حامي پناهندگان سازمان ملل متحد چه ميزان كمك مالي يا كارشناسي در اختيار ايران گذاشته‌اند يا مي‌گذارند. در جست‌وجوي خود در فضاي مجازي تنها به اين مطلب از طرف آژانس پناهندگان ملل متحد برخوردم: «به گزارش خبرنگار خبرگزاري ايرنا در كابل؛ مسوولان كميساریاي عالي سازمان ملل متحد در امور مهاجرين مقيم در جنوب آسيا عصر روز جمعه17 حمل، در صفحه اكس خويش نوشتند كه براي حمايت از مهاجرين افغان در ايران و پاكستان به 620 ميليون دلار نياز دارند.» مشخص نيست آيا اين كمك پرداخت شده يا خواهد شد يا اصلا اين كمك براي پناهندگان ثبت‌ شده است يانه؟
مسوولان ايراني اجازه اقامت به برخي از اين افراد مي‌دهند، اما افغان‌ها مي‌گويند گاهي بدون توجه به اجازه اقامت و كار در ايران ممكن است در خيابان دستگير شوند. نيروي انتظامي هرازچندگاهي عده‌اي را كه غيرقانوني از مرز ايران داخل آمده‌اند، دستگير و به اردوگاه‌هاي لب مرز منتقل و در نهايت اخراج مي‌كند، اما به گفته افغانستاني‌هاي مقيم ايران با همه اين سختگيري‌ها شما مي‌توانيد كابل سوار و ايران پياده شويد. جز هشدارهاي پليس كه اتباع را بي‌حساب و كتاب استخدام نكنيد، سهم افغان‌ها از ميزان جرايم به خصوص جرايم مربوط به مواد مخدر يا ناهنجاري‌هاي اجتماعي يا مسائل بهداشتي مشخص نيست. مشخص نبودن آمار و ساختار ناكارآمد و پر از اشكال پناهنده‌‌پذيري و پناهندگي و اعطاي تابعيت كشورمان سبب شده تا وضعيت افغانستاني‌هاي مقيم ايران كه شايد بيش از 10درصد جمعيت كشور را تشكيل مي‌دهند، نه شناسايي شود و نه به سامان برسد. قانون تابعيت در ايران مصوب ۱۶ شهريور ماه ۱۳۰۸ يعني مربوط به حدود صد سال قبل است و طبيعتا با روح زمانه ما همخواني ندارد. به نظر مي‌رسد حالا يا در آينده دور يا نزديك، ايران بايد در قوانين مربوط به تابعيت كشور تغييراتي به وجود بياورد و آنها را به‌روز كند تا هم حضور افغان‌ها در كشور از اين شكل مبهم و تار بيرون بيايد و هم ايراني‌ها تكليف خود را بدانند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون