امير حسن چهل تن: بعضي اصلاحات، نابودكننده است
ندا آل طيب
هرچند كتاب «تالار آيينه» اميرحسن چهلتن بعد از سه سال اجازه انتشار دوباره پيدا كرده است اما اين نويسنده فعلا ترجيح داده به دليل سانسور ديگر آثارش، از خير تجديد چاپ آنها بگذرد.
چند روز پيش انتظار سه ساله براي تجديد چاپ «تالار آيينه» به پايان رسيد و چاپ تازه اين اثر در قفسه كتابفروشيها قرار گرفت. با اين حال اميرحسن چهلتن همچنان تكليف تجديد چاپ ديگر آثارش را نميداند.
او درباره وضعيت چاپ آثارش به «اعتماد» ميگويد: «از سال 89 تمام مجوزهاي كتابهاي من باطل شد و هيچ يك از آثارم امكان تجديد چاپ پيدا نكردند. از زماني كه دولت جديد سر كار آمد، يعني از سال 92 همچنان پيگيرم تا مجوزهاي باطل شده را احيا كنم اما بعد از گذشت اين همه وقت هنوز مجوز تجديد چاپ «مهر گياه» را ندادهاند درحالي كه اين اثر در گذشته بارها و بارها در دولتهاي مختلف منتشر شده است.»به جز اين، دو رمان ديگر او هم همچنان نتوانسته از سد مجوز تجديد چاپ بگذرد؛ «عشق و بانوي ناتمام» و «چيزي به فردا نمانده» از سوي چهلتن ارايه شدهاند اما آنگونه كه او ميگويد، حجم اصلاحيههاي عجيب و غريبي كه وزارت ارشاد مطرح كرده، آنقدر بالا بوده كه نويسنده را براي چاپ دوباره اين آثار با اين حجم مميزي پشيمان كرده است. اما داستان مميزي محدود به اينها نيست بلكه متنوعتر و متفاوتتر از اين حرفهاست. ماجرا از اين قرار است كه چهلتن در يكي از مراجعاتش به كتابخانه ملي از روي كنجكاوي نام خود را در سيستم جستوجوي اينترنتي زد و متوجه شد آثار او از مخزن اين كتابخانه حذف شدهاند! يعني هيچ اثري از او در اين كتابخانه نيست. او خود درباره اين وضعيت ميگويد: «گهگاه براي خواندن برخي كتابهاي ناياب به كتابخانه ملي مراجعه ميكنم و در يكي از همين مراجعهها ناگهان به فكرم رسيد كه نامم را در سيستم جستوجوي اينترنتي بزنم و ديدم هيچ كتابي از من در اين كتابخانه نيست و احتمالا كتابهايم را از ديگر كتابخانههاي دولتي هم جمع كردهاند.»
همين مساله باعث شده كه نويسنده مورد نظر ما از انواع حذف و مميزي انتقاد كند: «ما بهعنوان نويسنده به شيوههاي گوناگوني مميزي ميشويم؛ در تلويزيون غايب هستيم و حالا از كتابخانهها هم حذف ميشويم! همچنانكه براي انتشار آثار جديد يا حتي انتشار دوباره آثار پيشينمان با هزار مشكل و محدوديت رو به رو ميشويم. همانطور كه گفتم همين دولت اجازه انتشار سه كتاب قديميام را نداده است و آنقدر با اصلاحيههاي مختلف رو به رو شدم كه كتاب را ويران ميكند. حذف يك فصل از يك كتاب شش فصلي، آن را ويران ميكند. اگر در حد چند جمله بود، ميشد كاري كرد اما اينگونه اصلاحيهها، ناشدني است.»
اما چهلتن هم مانند ديگر نويسندگان هيچ دليل مكتوبي براي اصلاحات آثارش دريافت نميكند: «تمام اصلاحيهها مكتوب ميشود و حالت جدول دارد اما دليلي اعلام نميكنند. هرچند مسوولان در كداميك از بخشهاي دولتي دليل تصميماتشان را اعلام ميكنند كه در اينجا اعلام كنند؟ نويسنده حقي ندارد. حتي اجازه سوال كردن ندارد. انتظار داشتيم دولت جديد شيوه بهتري در پيش بگيرد اما آنان نيز خلف وعده كردند. در همين دولت كتابهاي ما مدتها در انتظار صدور مجوز ميمانند درحالي كه گفته بودند يك هفتهاي پاسخ ميدهند. حتي كتابهايي كه در دولت قبلي منتشر شدهاند، اجازه انتشار پيدا نميكنند.»