• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3176 -
  • ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۹ بهمن

شادي و اندوه آقاي شاعر

دلواپس كودكان جنگ‌زده

   حسن همايون/ از سال‌هاي دهه‌ 60 سه دهه مي‌گذرد، از بي‌شمار ياد‌ماندني‌هاي آن سال‌ها هم شعر‌هاي كتاب‌هاي درسي است. «صد دانه ياقوت دسته به دسته» آغاز يكي از سروده‌هاي معروف مصطفي رحمان‌دوست در كتاب درسي دوره دبستان است. اين شاعر تاكنون ده‌ها كتاب و نظم و نثر براي كودكان نوشته و در مجله‌هاي رشد و سروش كودك براي بچه‌ها مجله درآورده است و به قول خودش همواره فكرش معطوف به بچه‌ها و دنياي كودكان بوده است؛ اين‌ روز‌ها هم به نوشتن اثر ديگري مشغول است، اما اين‌بار مخاطب اين كتاب پدر و مادر بچه‌ها هستند. آقاي شاعر و نويسنده در تازه‌ترين اثرش به پدر و مادر‌ها توضيح مي‌دهد چطور براي بچه‌ها قصه بگويند و چگونه قصه‌گويي براي بچه‌ها را با بازي در هم تركيب كنند تا بچه‌ها با رغبت بيشتري به قصه گوش بدهند و به كتاب علاقه‌مند شوند؛ موضوعي كه در كتابخوان شدن آدم‌ها نقش مهمي دارد.
با روي كار آمدن دولت تدبير و اميد مصطفي رحماندوست هم مانند ديگر هنرمندان و نويسندگان با اميد و انگيز‌ه‌ بيشتري كار مي‌كند، تا فرصت‌هاي از دست رفته در سال‌هاي سكوت و انزواي دولت محمود احمدي‌نژاد را جبران كند؛ او در ديداري كه يك سال پيش علي جنتي وزير ارشاد با شاعران و نويسندگان داشت از وضعيت مديريت فرهنگي و فضاي فرهنگي در روز‌گار دولت‌هاي دهم و يازدهم به تندي انتقاد كرد و از آن روز تاكنون با اميد بيشتري كار مي‌كند.
مصطفي رحمان‌دوست درباره‌‌ حال اين روز‌هايش مي‌گويد: «اين روز‌ها سعي مي‌كنم بيشتر از قبل از هر فرصتي براي خلق و نوشتن بهره‌ بگيرم. پدر و مادر‌هاي ايراني معمولا نمي‌دانند چگونه براي بچه‌ها قصه بخوانند و آنها را به داستان و شعر و ادبيات به عنوان يكي از پايه‌هاي مطالعه ترغيب كنند و اين روز‌ها مشغول نگارش كتابي در اين زمينه هستم.» نوشتن براي بچه‌ها و زيستن در هواي كودكان، كسب و كار مصطفي رحماندوست نيست، بلكه زندگي اوست و مي‌گويد: «با به دنيا آمدن هر كودكي شاد مي‌شوم. به دنيا آمدن هر كودكي به اين معناست كه خداوند هنوز از انسان نااميد نشده است. ديدار كودكان به ما بزرگ‌تر‌ها اميد مي‌دهد و من گاهي وقت‌ها به زايشگاه مي‌روم در راهرو‌ها مي‌چرخم تا صداي نوزادان را بشنوم. اين اتفاق بسيار اميد‌بخش است. از طرفي معتقدم وقتي شرايط زندگي آرام و شاد براي بچه‌ها فراهم باشد، هر چه تعداد آنها بيشتر باشد بهتر است.»
نه‌تنها رويا‌ها و اميد‌هاي آقاي نويسنده به كودكان و شادي آنها گره خورده است، بلكه كابوس‌ها و تلخ‌كامي‌هايش نيز در گرو وضعيت و زيست كودكان در مناطق مختلف جهان است و مي‌گويد عمده دغدغه‌ اين روز‌هايش وضعيت زيست كودكاني در سايه جنگ و ويراني و بي‌خانماني است و توضيح مي‌دهد: «من از وضعيت غم‌انگيز كودكان در جنگ، غمگين مي‌شوم و همواره دغدغه‌ كودكان جنگ‌زده و آواره را دارم. بزرگ‌تر‌ها به مقاصد مختلف جنگ راه مي‌اندازند. بچه‌ها را از آرامش و شادي محروم مي‌كنند و به انحاي مختلف از آنها سوءاستفاده مي‌كنند. اين جفاي بزرگ به كودكان بسيار غم‌انگيز است. كودكان جهان را رها كنيد، همه آنها با هم دوست هستند حتي اگر زبان يكديگر را بلد نباشند تا با هم سخن بگويند.‌ اي كاش آدم‌بزرگ‌ها دست از اين حماقت‌ها برمي‌داشتند.» جنگ، بي‌خانماني، آوارگي و نقص عضو وجه مشترك بسياري از كودكان در مناطقي از خاورميانه است و در هر جنگ و نبردي هم بيشترين آسيب‌ها متوجه كودكان و نوجوان‌هاست؛ آقاي نويسنده آرزو مي‌كند روزگار كودكان جنگ هرچه زودتر به پايان برسد و به امن و آسايش برسند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون