جايزهاي به نام تفكـر
دوستان مركز فرهنگي شهر كتاب خوشذوقي كردهاند و جايزهاي به نام دكتر رضا داوري ترتيب دادهاند؛ جايزهاي براي تقدير از دانشجويان دكتراي دوره فلسفه. معمولا جوايز را در سرزمين ما بدون فكر به عناوين الصاق ميكنند. در اين ميان چيزي كه كمتر ديده ميشود نسبت درست افراد با جوايز است. موقع جايزه دادن هم فكر نميكنيم اين بزرگواري كه داريم به او جايزه ميدهيم با آن عزيزي كه جايزه را به نام او تدارك ديدهايم چه نسبتي دارد.
جايزهاي تدارك ديدهايم به اسم جلال آل احمد. هيچ كس نميگويد به كسي جايزهاي بدهيم كه شبيه جلال آل احمد بنويسد اما اگر اين جايزه را به كسي داديم كه برخلاف آل احمد تمام عمرش حتي از شهرداري محلشان هم انتقاد نكرده بود يعني هم آل احمد را دست انداختهايم و هم خودمان را. اگر ميگويم دوستان مركز فرهنگي شهر كتاب خوشذوقي كردهاند به اين معناست كه دكتر داوري از اين دست معذوريتها براي كسي ايجاد نميكند. او يك متفكر است به معناي اصيل كلمه.
اصلا نام و عنوان او شما را مجبور ميكند جز به تفكر به هيچ چيز ديگري نينديشيد. دكتر داوري توانسته در روزگار سياستزده ما به گونهاي سلوك كند كه هم مهرنامهايها و هم بروبچههاي مجله سوره از او مطلب چاپ كنند. هر دو عكس او را درشت چاپ كنند و هر دو هم گمان كنند دارند حرفهايشان را از زبان او ميشنوند. اين به رندي دكتر داوري برنميگردد؟ قطعا رندي دكتر در اين ميانه بيتاثير نيست، او خيلي خوب بلد است سخنش را طوري بيان كند كه هر دو طرف ماجرا فكر كنند دارند منويات خودشان را ميشنوند.
داوري در روزگار ما بيغرضترين متفكري است كه ميتوان سراغ گرفت؛ كسي كه ميتواند با هنرمندي تمام بين فعاليتهاي رسمي و عملياش و فعاليتهاي فكرياش تفكيك قايل شود و هيچگاه بين اين فعاليتها و آراء نظرياش خلط نشود.
بدون شك دوستان مركز فرهنگي شهر كتاب به اين نكات بيش از هركس ديگري وقوف داشتهاند و با توجه به همين نكات اين جايزه را به نام دكتر رضا داوري اردكاني سكه زدهاند. جايزههايي از اين دست كه فارغ از سياست تعريف ميشوند در پيشرفت يك جامعه در حال توسعه بسيار ميتواند مفيد واقع شود.
سياستزدگي يكي از مهلكترين آفاتي است كه جامعه ما را تهديد ميكند. جايزه دكتر داوري ميتواند گام مهمي باشد براي برونرفت از چنين وضعيت رقتباري. اين يادداشت فقط اشارتي بود به جايزهاي كه به نام مرد بزرگ و متفكر هم روزگار ما ثبت شده. در فضايل اين مرد بزرگ نكتهها بسيار است كه بماند براي وقت و فرصتي ديگر.