به بهانه افتتاح خانه موزه سيمين و جلال در زادروز سيمين
تا خانه فرهنگ ويران نشود
محمود دولتآبادي
چندي پيش به اتفاق آقاي دكتر مجابي براي بازديد از خانه جلال و سيمين دعوت شديم. خانه برهنهاي بود كه گفتند مشغول رنگرزي آن هستند و طبعا هيچ نشانهاي از اثاث و لوازم خانه نبود. ما هم به اين باور آنجا رفتيم كه منزل جلال آلاحمد و سيمين دانشور يك مركز فرهنگي شود و اين كار را طبيعتا بايد شهرداري سر و سامان ميداد كه ظاهرا هم گفتند شهرداري مشغول انجام اين كار است. اما روال كار خيلي با تنبلي و سستي پيش ميرفت. معتقدم كه آن خانه، براي كار فرهنگي مناسبترين است و بايد براي رفت و آمد جواناني كه به ادبيات و هنر علاقه دارند، به مركزي از آثار و كتابخانهها تبديل شود، همهچيزهايي كه آنجا بوده سر جايش برگردد و رويدادهايي مانند كتابخواني و جلسات ادبي در آنجا برگزار شود. اينكه در ايران كمتر به ايجاد اين نوع مركزهاي فرهنگي توجه ميشود به اين دليل است كه متاسفانه در ايران دولتمردان آنقدر دست خودشان را در پوست گردو ميگذارند كه دستآخر خودشان هم گرفتار ميشوند و نميدانند چه كار كنند. جدا از منزل آقاي آل احمد و خانم دانشور، من شخصا نامهاي نوشتم و خواستم منزل نيما يوشيج كه همان نزديكي است تخريب نشود و مثل خانه سيمين و جلال مركز فرهنگي شود. قبول هم كردند و من هم ممنونم كه درخواست مرا پذيرفتند. عدهاي هم آن نامه را امضا كردند و خانه از خطر تخريب نجات پيدا كرد. به اين ترتيب در كنار اينكه مايل هستم منزل جلال آل احمد و سيمين دانشور به يك مركز فرهنگي و موزه تبديل شود، تاكيد ميكنم: «آقايان! به منزل نيما يوشيج برسيد تا سرنوشتش بدتر از خانه صادق هدايت نشود و به ويراني نرسد. من ميدانم كه كساني كه منتظرند تا آنجا بساز و بفروشي راه بيندازند، با دهان باز منتظر تخريب آن خانه هستند و اگر غفلت كنيد، آن خانه ويران ميشود». من فرصت را غنيمت ميشمارم و همينجا به همه كساني كه خودشان را مسوول فرهنگي در اين مملكت ميدانند اعلام ميكنم كه خانه نيما يوشيج بايد بازسازي و احيا شود و در كنار منزل آقاي آلاحمد و خانم دانشور، آن هم به جاي خودش يك كانون فرهنگي مشابه باشد. اين حق نويسندگان و شعراي جوان ماست كه بتوانند اماكن پيشينيان خود را حفظ و نگهداري كنند و به عنوان يادگار آنها را محترم بدانند. اينكه شهرداري اين كار را نميكند يا اگر ميكند هم با تعلل و تنبلي بسيار است، به نظرم قابل تذكر است؛ مسوولان محترم، جدا از همه مسائلي كه پيرامون همه سازمانهاي اين مملكت ضايعات و عوارضش پراكنده است، اگر فرصتي هست، يك مقدار توجهتان را به اين مسائل فرهنگي هم معطوف كنيد.