• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4075 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۸ ارديبهشت

تراژدي امريكايي و دلبستگانش

جواد طوسي

خيلي جالبه، رفقاي روشنفكر ما كه دل خوشي از اليور استون و نگاه معترضانه‌اش نسبت به سياست‌هاي سركوبگرانه و جنگ‌طلبانه امريكا ندارند، همه حرف‌هاي حسابش را در نشست‌ رسانه‌اي جشنواره جهاني فيلم فجر و شبكه 4 سيما (در گفت‌وگو با نادر طالب‌زاده) ناديده گرفته‌اند و او را متهم كرده‌اند كه از جشنواره پول گرفته تا بيايد از ايران در بُعد سياسي و ايدئولوژيك دفاع كند و نگاهي سرد و بي‌تفاوت نسبت به سينماي امثال اصغر فرهادي و جعفر پناهي داشته باشد. اگر بخواهيم رك و پوست‌كنده بگوييم اين نوع داوري و برچسب زدن ليبراليستي باعث گسترش فضايي عقيم و محافظه‌كار و تهاجم‌پذير در بستر جامعه خواهد شد، خواه‌ناخواه متهم به واپسگرايي و دگماتيسم (از نوع شهريارزرشناسي‌اش!) و دامن زدن به روحيه آنارشيستي مي‌شويم. دوستان سينه‌چاك سينماي نخبه‌گرا و اپوزيسيون بي‌خطر آنقدر سعه‌صدر ندارند كه به فيلمسازي با سلايق و دغدغه‌ها و كارنامه اليور استون حق بدهند كه ريتم شماري از فيلم‌هاي ايراني را خسته‌كننده بداند و يا فلان فيلمساز ما را نشناسد. انگار كه او گناه كبيره كرده است. اين حضرات، چنين روشنفكري قيم‌مآبانه و ديكتاتورمنشانه را از كجا آورده‌اند؟

فيلمساز كله‌شقي چون اليور استون كه داوطلبانه براي تدريس به بچه‌هاي ويتنامي و نگاه كشف و شهودي و ترديدآميز به ويتنام رفته و شاگردي مارتين اسكورسيزي را كرده و تريلوژي ديدني و بحث‌انگيز «جوخه»، «متولد چهارم ژوئيه» و «بهشت و زمين» را در آسيب‌شناسي جنگ ويتنام ساخته و فيلمنامه‌هاي قرص و محكمي چون «قطار سريع‌السير نيمه شب» و «اويدا» براي آلن پاركر، «سال اژدها» براي مايكل چيمينو و «صورت زخمي» براي برايان دي پالما نوشته و ريتم و ضرباهنگ و فرم و سبك بصري را آنقدر متنوع و در عين حال پركشش و تأثيرگذار مانند «جي.اف.كِي»، «قاتلين بالفطره»، و «چرخش كامل» مي‌بيند و در امتدادش نگرش سياسي و ژورناليستي‌اش را نيز در آثاري چون «نيكسون»، «وال‌استريت» و مستندهاي اين سال‌هايش به نمايش گذاشته است و سه بار تاكنون جايزه اسكار دريافت كرده، آنقدر جايگاه مهم و تثبيت شده در سينما و سياست دارد كه محق باشد ديدگاه راديكال و مستقل خود در مورد كشورش را اين‌گونه عريان و واقع‌بينانه بيان كند: «ما عراق و همين طور ليبي را نابود كرديم و باعث شديم تروريست‌ها همه‌جا پخش شوند. سياستمداران نومحافظه‌كار امريكا، تئوري تخريب خلاقانه دارند و حتي اسمش مشمئزكننده است و اصلا فرقي نمي‌كند كه رييس‌جمهور امريكا كه باشد؛ امريكا هر معاهده جهاني را كه لازم باشد زير پا مي‌گذارد. در واقع تلنباري از نابودي در خاورميانه باقي و اسمش را صلح مي‌گذاريم.»

من در اين ديدگاه شفاف استون كه معتقد است در هزاره جديد، امريكا در كنار داعش و اسرائيل براي تبديل خاورميانه به يك پاركينگ عمومي تلاش مي‌كند، نوعي دلنگراني و حس انسان‌دوستانه مي‌بينم. حال شماها مي‌گوييد او مايه گرفته تا اين طور عليه كشورش در تريبون‌هاي رسانه‌اي ما پرده‌دري كند، بنده مي‌گويم
نوش جانش!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون