• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3197 -
  • ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۴ اسفند

نگراني آقاي شاعر از هزينه‌هاي شب عيد

عيد نوروز مال بچه‌هاست

جعفر ابراهيمي شاهد را خيلي از دهه‌ شصتي‌ها با آن شعر معروف آخر كتاب درسي سال اول دبستان به ياد دارند؛ همان شعري كه مي‌گويد «خوشا به حالت اي روستايي». اين نويسنده و شاعر در 60 سالگي همچنان مي‌نويسد و مي‌خواند؛ البته در اين روز‌هاي خانه‌تكاني تمركز كافي براي نوشتن و پايان بردن تازه‌ترين رمانش را ندارد. هزينه‌هاي عيد نوروز ذهن آقاي شاعر را مشغول كرده است و مي‌گويد: «بچه بوديم، از بزرگ‌ترها مي‌شنيديم عيد مال بچه‌هاست؛ اما متوجه منظور‌شان نمي‌شديم اما الان در شصت و چهار سالگي خيلي خوب منظور حرف پدر و مادرم را مي‌فهمم. در آن روز‌هاي بچگي مسووليتي نداشتيم، مشتاق رسيدن نوروز و عيدي گرفتن بوديم و نمي‌دانستيم كه اصلا پدر و مادر از پس هزينه‌ها و انتظارات بر مي‌آيند يا نه! اينكه عيد مال بچه‌هاست واقعا حرف درستي است. الان مي‌بينيم بسياري از پدر و مادر‌ها به دليل گراني و درآمد كم از آمدن عيد چندان هم خوشحال نيستند. هرچند آمدن بهار فرح‌بخش است و شادي آفرين است اما آدم به هزينه‌هاي عيد و تعطيلات كه فكر مي‌كند، توي فكر مي‌رود.»
نوروز، فصل خريد، ديد و بازديد و سفر ايراني‌هاست اما نه براي همه؛ محدوديت منابع مالي و از طرفي قدرت خريد پايين مردم، سبب شده است خيلي‌ها از عهده هزينه‌ها بر نيايند. اين چالش هرچند تازه نيست و هر سال به نحوي تكرار مي‌شود اما به اعتقاد آقاي شاعر اقشار ضعيف متاثر از سياست‌هاي اشتباه نسبت به 10 – 12 سال گذشته خيلي آسيب‌پذيرتر شده‌اند. او مي‌گويد «علاوه بر هزينه‌ها، رواج رفتار اشتباه چشم و هم‌چشمي و در ميان بخش زيادي از مردم هزينه‌هاي سفره شب عيد را بالاتر برده است، قديم‌ها نوروزها ساده‌تر، صميمي‌تر و كم هزينه‌تر بود اما الان عموم مردم با چشم و هم‌چشمي بي‌خودي هزينه‌هاي اضافي به زندگي‌شان تحميل مي‌كنند.»
آرامش و تمركز از نان شب هم براي هنرمند و نويسنده و شاعر واجب‌تر است؛ كمتر هنرمندي را مي‌توان يافت كه در بهم‌ريختگي، شلوغي و تشويش بتواند كار خلاقانه‌اش را با جديت پيش‌ ببرد، جعفر ابراهيمي شاهد هم از اين قاعده مستثنا نيست؛ يكي از چالش‌هاي هميشگي‌اش در آستانه نوروز همين مساله خانه‌تكاني است. خانه‌تكاني روز به روز گسترده‌تر مي‌شود و به تعبير آقاي نويسنده شلوغي، سر و صدا ريخت و پاش و... عملا تمام قواي ذهني وي را مي‌گيرد. او آرزو مي‌كند زودتر اين روز‌هاي خانه‌تكاني تمام شود تا دنباله‌ تازه‌ترين رمانش را بنويسد. او مي‌گويد: «الان كه با شما حرف مي‌زنم، صداي پتك و چكش از خانه‌هاي‌ همسايه‌ توي ساختمان مي‌پيچد و در خانه هم همه‌چيز بيرون ريخته شده است تا بعد تميز شدن سرجايش برگردند. در اين شرايط اصلا نمي‌توانم كار اساسي بكنم. من معمولا بيشترين فعاليت‌هاي خلاقانه و نوشتاري‌ام را در فصل‌هاي پاييز و زمستان انجام مي‌دهم و حالا هم چشم انتظار تمام شدن خانه‌تكاني‌ها و سروصدا‌ها و بهم‌ريختگي‌هاي ناشي از خانه‌تكاني هستم.»
 مي‌گويند آخرين چهارشنبه‌ سال، جشن چهارشنبه‌‌سوري است؛ اما اين هم مال قديم‌هاست حالا خيلي از نوجوان‌ها از 10 – 15 روز قبل نوروز به استقبال چهارشنبه‌سوري مي‌روند؛ در حالي كه اين جشن ملي سال‌هاست آن شكل سنتي‌اش بهم ريخته و به «ترقه‌بازي»هاي كاملا خطرناك بدل شده است. جعفر ابراهيمي شاهد هم دلواپس نوجوان‌ها و جوان‌هاست كه با اين اقدام‌هاي خطرناك زندگي خودشان و آرامش ديگران را به خطر مي‌اندازند و مي‌گويد: «متاسفانه همه‌چيز از آن معناي قبلي‌اش خالي شده است و الان هم نگران اين ترقه‌بازي‌ها هستم كه هم اعصاب و روان ديگران را به هم مي‌ريزد و بند دل آدم پاره مي‌شود هم اينكه براي نوجوان‌ها و جوان‌ها خطر‌هاي جدي دارد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون