تخريب آب انبار تاريخي اِوَز
گروه اجتماعي| روز گذشته ويديويي در فضاي مجازي منتشر شد كه تخريب آبانباري در شهرستان لار استان فارس را به تصوير كشده بود. آبانباري كه گفته ميشود همان آبانبار تاريخي اِوَز كه مربوط به دوره صفوي است و در سال 53 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است. مصيب اميري، رييس اداره كل ميراث فرهنگي استان فارس از اين موضوع اظهار بياطلاعي ميكند و به «اعتماد» ميگويد: «ويديو قديمي است؛ سقف آب انبار آسيب ديده بود، قرار بر اين بود كه بازسازي شود، اما چون روش بازسازي اصولي نبود، اقدامات باعث ريزش سقف بنا شد.» در حالي اميري از بازسازي سخن ميگويد كه در تصاوير منتشر شده بيل مكانيكي با قصد تخريب بنا در حال فعاليت است و به نظر ميرسد براي بازسازي بنايي كه ثبت ملي شده است، بهتر است از كارشناسان زبده اين سازمان دعوت به همكاري شود نه از بيلهاي مكانيكي كه براي كار ديگري طراحي شدهاند. مسوولان ميراث فرهنگي در طول هفته و ماه اخبار مربوط به ثبت ملي آثار ملموس و ناملموس را در رسانهها منتشر ميكنند و براي ثبت جهاني آثار فاخر و شاخص ايران هم تلاش ميكنند، اما اين ثبتها در شرايط فعلي به هيچوجه متضمن حفاظت از اين آثار نيستند و ضوابط عرصه و حريم در مورد بناهاي ثبتي (ملي و جهاني) عمدتا زير پا گذاشته ميشود و بناهاي ثبت ملي با بهانههاي مختلف تخريب ميشوند و مسوولان در غالب موارد به قانون بازسازي عين به عين بنا استناد ميكنند و از خود سلب مسووليت ميكنند.
با دست به دست شدن اين تصاوير احتمالات ديگري هم مطرح شد از جمله اينكه عبداللهي يكي از فعالان ميراث فرهنگي فارس اعلام كرد: «قرار بر اين بود كه لايهاي از روي سقف آب انبار برداشته شود، اما مشخص شد كه ميزان آسيب وسيع است، به همين دليل تصميم بر اين شد كه كل سقف بنا تخريب شود و مجددا از نو ساخته شود.» البته عبداللهي به نكته ديگري هم اشاره ميكند كه مربوط به موضوع مديريت شهري و نظارت ميراث فرهنگي بر بناهاي تاريخي است: «عدم نظارت اداره ميراث فرهنگي و عدم انتقال تجربيات ميراثي در خصوص مرمت اصولي ابنيه تاريخي، موجب شده اهالي مسيري براي حفاظت انتخاب كنند كه كاملا غيراصولي است.»
شهر اوز را بسياري با آبانبارهاي متعدد آن ميشناسند، آب انبارهايي كه با مهندسي سالهاي دور براي مديريت منابع آب طراحي شده و مورد استفاده بود، معماري هوشمندانهاي كه امروز هم در بحران آبي كه مناطق مختلف كشور را تهديد ميكند، ميتواند الگويي براي شهرسازي و مديريت منابع باشد. هوشمندي معماري سنتي ايران در ساخت قنات و بادگير و آب انبار به خوبي ميتواند با علم روز گره بخورد و تدبيري شود براي حل مشكل كم آبي در مناطق مختلف، اما به تلخي شاهد تخريب اين بناها در جريان توسعه در شهرهاي مختلف هستيم.