• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4122 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۹ تير

حيوانات اسباب‌بازي نيستند

محسن آزموده

در طليعه آغاز عصر جديد، با محوريت يافتن «انسان»، حيوانات به موجوداتي ثانوي و صرفا خادم انسان بدل شدند. تقليل يافتن نقش و جايگاه حيوانات در انديشه انسان جديد تا بدانجا پيش رفت كه رنه دكارت، متفكر فرانسوي و يكي از بنيانگذاران فلسفه جديد، حيوانات را ماشين‌هايي در نظر گرفت كه حتي از احساس و عاطفه، حظ و بهره‌اي نبرده‌اند و دركي از عواطف ساده‌اي چون رنج و شادي ندارند. در نگرش «انسان‌گرايانه» جديد، حيوانات، مثل گياهان و جمادات، ابزارهايي بي‌اختيار و خادم انسان تلقي شدند كه آدميزاد مي‌توانست در صورت نياز يا لزوم از آنها استفاده كند. انسان‌ها حتي به خود اجازه دادند، فضاهايي با عنوان «باغ‌وحش (Zoo)» بسازند تا در آنها ساير جانداران غيرانسان را اسير كنند و براي تفريح يا مطالعه، به تماشاي آنها بپردازند. با پيچيده‌شدن مناسبات زندگي انساني در شهرهاي صنعتي جديد، اما بار ديگر ضرورت همزيستي انسان با حيوان مطرح شد. اين‌بار حيوانات، نه صرفا به عنوان منابعي براي تغذيه يا خادم يا وسيله‌اي براي تفريح، بلكه به منزله انيس و مونس انسان‌ها دوباره به زندگي آدميان بازگشتند. يعني انسان‌ها، دلزده يا ناتوان از برقراري رابطه با ساير همنوعان‌شان، حيواناتي «بي‌آزار» و «زبان‌بسته» را به محيط زندگي خود آوردند و از حضور آنها براي رفع معضل تنهايي، يا براي خرج كردن احساسات و عواطف خودشان، بهره جستند. توجيه ايشان نيز براي اين كار اين بود كه حيوان مذكور، اعم از سگ يا گربه يا خرگوش يا قناري يا...، در شرايط جديد، نمي‌تواند به تنهايي از پس خودش و زندگي‌اش برآيد و همزيستي او با انسان، منفعتي دوسويه را به همراه دارد. در اينكه آيا به لحاظ «اخلاقي» و «عقلاني» و با در نظر گرفتن اقتضائات زندگي جديد، اين استدلال قابل قبول است يا خير، بحث مفصلي مي‌طلبد. اما با در نظر گرفتن مجموع شرايط، مي‌توان در اين حداقل به اجماع رسيد كه حيوانات، در نقش جديدشان به عنوان «انيس و مونس و همدم» انسان، حقوقي دارند كه رعايت آنها به لحاظ اخلاقي (و همچنين قانوني) ضروري است. انسان‌ها در اين وضعيت پيش‌آمده مسوول حيوان‌ها هستند و موظف‌اند از آنها حمايت كنند و مانع از وارد آمدن هر گونه رنج غيرضروري به آنها شوند. در جامعه شهرنشين ما در سال‌هاي اخير، به ويژه در ميان طبقات متوسط رو به بالا، حضور حيوانات به عنوان «مونس و همدم» روندي فزاينده داشته است. اما آنچه متاسفانه از آن غفلت مي‌شود، مسووليتي است كه انسان در قبال «حيوان خانگي» بر عهده دارد. به شكلي ناگفته، رويكرد رايج و غالب اين جماعت به حيوانات، در نظر گرفتن آنها به عنوان «اسباب بازي» و «وسيله‌اي براي سرگرمي» است. به همين خاطر است كه به محض دلزده شدن از اين «بازيچه» جديد، آن را رها مي‌كنند يا در مواردي نه چندان معدود، به آنها آزار مي‌رسانند. اينكه آيا ما حق داريم حيوانات را در چارچوب چارديواري‌هاي خود حبس كنيم، موضوعي جداگانه است. دست‌كم فراموش نكنيم كه آنها اسباب‌بازي نيستند و از قضاي روزگار و (عمدتا) ناخواسته، در چنبره سلطه ما گرفتار شده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون