حاملان دموكراسي در خطرند
سعيد شريعتي
جامعه در تب و تاب است. التهاب عموم بازارها را فرا گرفته است. هر جا كه مينشيني سوال اين است كه اين وضعيت تا كجا پيش ميرود. هر كس به دنبال سادهترين و كم ريسكترين راه براي حفظ ارزش داراييهاي خويش است. اين وضعيت كه ماحصل ترامپيزه شدن سياست خارجي، غريو شوم بازگشت تحريمها و مجموعه بيتدبيريها و غفلتها و بيمبالاتيها در مديريت كلان اقتصادي است، بيش از هر طبقهاي، طبقه متوسط ايران را متاثر كرده است. سادهترين راه بازشناسي طبقه متوسط دريك جامعه برقراري رابطه ميان سطح درآمد و جايگاه اجتماعي است. در حقيقت اگر مسامحتا بازه درآمدي متوسط در جامعه را شاخص جايگاه اجتماعي نيز بگيريم بر اساس شاخصهاي جهاني افراد با درآمد ميانگين روزانه بين ۱۰ تا ۵۰۰ دلار (تقريبا ۹۰ تا ۴۵۰ هزار تومان) در طبقه متوسط دستهبندي ميشوند.
براساس گزارش مجمع جهاني اقتصاد حدود ۳۴ درصد از افراد ايراني يعني رقمي نزديك به ۳۰ ميليون نفر در اين طبقه جاي ميگيرند.
اين نسبت در ميان كشورهاي همگروه- با درآمد متوسط رو به پايين- سهم نسبتا خوبي به شمار ميرود؛ به عنوان مثال اين شاخص در كشور مصر ۲۴/۲۰، آلباني ۱۳/۳۰، گرجستان ۱۱/۰، اندونزي ۶/۰ و در هند ۳/۲۰ درصد است. لازم به ذكر است كشور اردن با ۶۱/۲۰ درصد بالاترين سهم و نيجريه با ۲/۰ درصد پايينترين سهم طبقه متوسط را در اين گروه به خود اختصاص دادهاند. با وجود اين اتكاي صرف به ميزان درآمد براي نشان دادن وضعيت طبقات اجتماعي و بررسي نقش و تاثير آنان در فرآيندهاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي چندان نميتواند راهگشا باشدادعا اين است كه طبقه متوسط عاملان اصلي تغييرات اجتماعي و حاملان دموكراسي هستند. ايجاد مانع در مسير قدرت گرفتن و رشد طبقه متوسط اگر ناخواسته باشد ناشي از بيتدبيري است و اگر برنامهريزيشده و آگاهانه صورت پذيرد، گوياي دشمني با دموكراسي است.
فشارهاي مالي، جهشهاي قيمتي، ناامني اقتصادي، كاهش يكباره ارزش داراييها، عدم توانايي كافي براي طبقه متوسط را در جهت حفظ موقعيت خود به دنبال دارد.
اين روزها نگرانكنندهتر از تغييرات عجيب و غريب در نرخ ارزهاي عمده و طلا و مسكن و به تبع آن سطح عمومي قيمتها، نحيف شدن روزاروز طبقه متوسط در ايران است. طبقهاي كه قرار است حاملان اصلي دموكراسي و توسعه در ايران باشند.