از كشاورزي ما تا كشاورزي آلمان
نعمت احمدي
اروپا هم مانند ديگر نقاط كره زمين گرم شده است؛ گرمايي طافتفرسا كه در بعضي از مناطق و ساعات روز نفس كشيدن را مشكل ميكند. اكثر ساختمانهاي مسكوني اروپا فاقد وسايل سرمايشياند و كولر معنا و مفهومي ندارد. اين نوع ساخت و ساز برميگردد به آب و هواي گذشته اروپا، فروش پنكه رواج پيدا كرده و...، اما گرما وضع كشت و زرع كشاورزان را نيز دچار مشكل كرده است. هركس به مسائل پيراموني خود نگاه خاص و ويژهاي دارد و من كه به حرفه كشاورزي مشغولم از اين منظر به اطراف نگاه ميكنم. يعني حالا كه آمدهام اروپا از منظر يك كشاورز دور و برم را ميبينم. حالا كه مرداد ماه است برداشت گندم در اكثر نواحي اروپا تمام شده و بستههاي كلشن كه بعد از برداشت گندم در اراضي بستهبندي ميشوند، نشان ميدهند كه در كشاورزي سال پرباري داشتهاند. اما كشت بهاره كه عمدتا ذرت است و براي تامين علوفه گاوداريها استفاده ميشود، حال و روز خوبي ندارد. سالها قبل كه در همين فصل سفري به اروپا داشتم، اراضي زيركشت ذرت از شادابي و رشد خوبي برخوردار بودند؛ رشدي كه حسادتم را برانگيخت. كشاورزي در اين قاره واقعا اقتصادي است. كافي است بذري بيفشانند و صبر كنند تا موقع برداشت برسد. فروشگاهها پر از مواد لبنياند و فراوان گوشت گاو و گوسفند ديده ميشود. پرورش گاو چه بهصورت صنعتي و چه به شيوه سنتي گوشه به گوشه ديده ميشود. گاوداري به شيوه سنتي هم قابلتوجه است. باغات انگور يا تاكستانهاي اين نواحي هم ديدني است به فاصله 5/1 متر داربستي فلزي در رديفهاي بههم پيوسته با داربستي فلزي درختان انگور را بر شانههاي خود حمل ميكنند. فاصله ژنو تا لوزان و در چرخشي 180 درجهاي دور درياچه لمان حتي يك نفر را در تاكستانها مشغول به كار نديدم كه از او بپرسم معلوم است كه تاكستانها ديم هستند و با ريزش سرشاخههاي درخت انگور در حاشيه داربست در زمستان هرس صورت گرفته است. به همين ترتيب با علفكش علفهاي هرز را به فاصله معين از كنار درختان مو خشكاندهاند. اما وضع مزارع ذرت تعريفي ندارد و نزديكي منزل داماد و دخترم كنار درياچه لمان به كشتزار بزرگي از ذرت رسيدم كه چند نفري مشغول بررسي ساقه و برگ و ارتفاع بوتههاي ذرت هستند. به كمك دامادم با فرانسوي مشغول به صحبت شدم. كل كشت اين نواحي و اصولا كشورهاي اروپاي مركزي و شمالي ديم است و مساحت زيركشت هر محصول معين و معلوم است؛ يعني در اين ناحيه نميتوانند بيش از ميزاني كه سهميه دارند ذرت كشت كنند. چون هر كشور در اتحاديه سهميهاي براي اراضي زيركشت محصولات دارد تا با توليد انبوه و بههم خوردن قانون عرضه و تقاضا روبهرو نشوند. قيمت محصول هم معين و مشخص است، يعني كشاورز ميداند كه چه ميزان بايد كشت كند، قيمت محصول چقدر است و با اندك تفاوتي ميزان برداشت و درآمدش معين است. برابر برآورد اتحاديه كشاورزان آلمان تا هماكنون بالاي يك ميليارد و ششصد ميليون يورو به محصولات كشاورزي خسارت وارد آمده و مهمتر از آن به علت كمبود و كم شدن علف علوفه و ذرت براي تغذيه دامها، بخش دامداري هم متحمل خسارت شده است.
جالب است نگاه دولت آلمان را به درخواست دريافت خسارت اتحاديه كشاورزان ببينيم. وزير كشاورزي آلمان گفته است: بايد تا يك ماه آينده كه آثار خسارت را در بخش علوفه و ذرت ميبينم، صبر كرد تا هم به كشاورزان و هم به گاوداريها كمك بلاعوض شود. از كشاورزان خداحافظي ميكنم و به فكر فرو ميروم. راز توفيق و موفقيت كشورهاي صنعتي در نگاه به كشاورزي پايدار است و ثبات اقتصادي و حمايت از توليدكنندگان داخلي. در ايران اما كسي به فكر كشاورزي و دامپروري نيست، با تاسف بايد بگويم به فكر موسسات رباخواري هستند كه هم دين و ايمان و هم اعتماد عمومي را آسيبپذير كرده است. به گفته رييس محترم قوه قضاييه 30 هزار ميليارد تومان خسارت موسسات مالي است كه با عملكرد غلط خود و پرداخت سودهاي نجومي به سپردههايي كه منشا اوليه پول معلوم نبود و با سپردن در اين صندوقها درواقع نوعي پولشويي هم صورت ميگرفت، در كنار سپردهها مسالهدار بودند و هستند. خانوادههايي كه فريب تبليغات با تاسف هدايت شده و رسمي اين موسسات را خوردند و دار و ندار اندك خود را به دست اينان سپردند، چند صباحي موسسات ياد شده با دور نگاه داشتن نظارت بانك مركزي به جلب و جذب پول مردم پرداختند تا جايي كه سهم 25درصدي از نقدينگي را به خود اختصاص دادند. اگر اين 25درصد از نقدينگي در مسير اشتغال، به كار ميافتاد قابل احترام بودند. اما در مسيري
به كار افتادند كه بر انباشت تورم افزودند و هزاران مسكن توسط بانكها احتكار شده است و ميليونها سكه در انبار اين بانكها وجود دارد. در روش صحيح كشور آلمان براي حمايت از كشاورزي وقتي گرماي هوا اجازه رشد محصول ذرت را نداد و كشاورزان متحمل ضرر شدند، دولت وارد عمل شد و مشغول برآورد خسارت است تا خسارت ذرتكاران و همچنين دامپروريها را بدهد تا اقتصاد كشاورزي و دامپروري اين كشور آسيب نبيند. در ايران اما در سال زراعي كه در آن هستيم همه نوع آسيب را تجربه كرديم. گرماي زودهنگام اسفند ماه باعث بيدار شدن درختان و شكوفهها شد و سرماي فروردين ماه باعث سرمازدگي درختان شده است. در بسياري از روستاهاي استان كرمان فصل برداشت پسته ندارند و اگر اندك محصولي باشد به ميزاني نيست كه ترمينالهاي فرآوري پسته فعال شوند. صنعت پسته بعد از نفت و پتروشيمي بيشترين ارزآوري را دارد و به حكايت سوابق موجود در سالهاي جنگ تحميلي بيشترين كمك را از نظر ارز به دولت داشته است. حال كه وضع و حال باغداري به خاطر عوارض جوي به اين روز افتاده است، دولت به اندازه موسسات مالي كه به هر علت به گفته آقاي دكتر روحاني دست در جيب مردم كردند و خسارت صندوقها را پرداختند، به كمك باغداران پسته بيايد و ياد روزي كند كه در اوج جنگ و زماني كه هر دلار ارزش خود را داشت و مديران دلسوز كشور اجازه نميدادند از ما بهتران دلارهاي ارزشمند را خرج پارتيهاي شبانه آقازادهها در خارج يا واردات بيرويه محصولاتي كه ميشود در ايران توليد كرد و در كنار توليد اشتغال و رفاه براي مردم به وجود آورد را صرف واردات نكنند .