هياهوي صداهاي گنگ
فريدون صديقي
ما صداها را ميشنويم و به آنها عادت ميكنيم. عادت ميكنيم تا به صدايي كه بهنظر مطمئن و معتمد ميآيد گوش دهيم و آن را بپذيريم. اينجا ديگر شنيدن به معناي پذيرش و درك كردن ميشود. صداي رسانهها، يكي از همين صداهايي است كه ما به آنها عادت ميكنيم. مردم هرجامعهاي به دنبال صداي رسانه ميگردند و الزام به گوش دادن به رسانه، يكي از نيازهاي اصلي و مهم اجتماعي است. از نظر مردم در هرجامعهاي، بايد صداي رسانهاي را شنيد كه صريح، شفاف، صحيح و پايبند به مولفههاي ارتباطي است. وقتي يك رسانه اين اصول را رعايت كند (يا از نظر مردم رعايت ميكند)، شنيدن صداي آن تبديل به يك عادت ميشود. اصل مهم براي هر شنونده و مخاطبي اعتماد است؛ وقتي مخاطب ميداند كه رسانهاي از هر 10 خبر، هشت يا 9 خبرش درست است، به آن اعتماد ميكند. حالا اگر در اين ميان يك خبر خلاف واقع باشد، از آن چشمپوشي ميكند. چون در دنياي رقابت رسانهها، رسانههايي را ميشناسد كه ممكن است از هر 10 خبر، 8 خبر دروغ را روايت كنند و در كفه ترازو مقايسه به سمت رسانهاي ميرود كه شفافيت خبري بيشتري دارد. اين انتخاب رسانهاي از طرف جامعه اتفاق اشتباهي نيست. اشتباه در پذيرش خبرهاي دروغ است و در كمبود صداهاي رسانهاي شفاف، اما حافظ منافع آن جامعه. رسانهاي كه تبديل به رسانه عادت مردم ميشود، ميتواند منافع خود را پيگيري كند. اين منافع ميتواند همراه و همگام با منافع جامعه باشد يا نه برعكس در تضاد با اين منافع و تخريبكننده. تشخيص اينچنين جهتگيري براي مخاطب عادي كاري بسيار سخت است و اساسا وظيفه مخاطب نيست. وظيفه اصلي به دوش مديران و اهالي رسانههاي يك جامعه است.
به عهده صدا و سيما، رسانههاي محلي و بومي و روزنامهنگارهاي حرفهاي. اما وقتي دست رسانههاي محلي بسته باشد، صدا و سيما به وظيفهاش عمل نكند و در نهايت شرايط خبري بهگونهاي باشد كه اخبار فقط از طرف يك يا چند مرجعيت خاص با اهداف مختلف سياسي و حزبي، منتشر شود، صداي رسانه در آن جامعه گنگ ميشود.
در اين هياهو اگر رسانهاي غريبه بخواهد از موقعيت استفاده كند، به راحتي ميتواند با انتشار صدايي رسا و شفاف، حواسها را پرت و جذب خود كند و وقتي اعتماد را جلب و مردم را به صداي خود معتاد كرد، آنخبرهاي دروغ يا همسو با منافعش را هم منتشرميكند. در چنين شرايطي همان اتفاقي رخ ميدهد كه اين روزها درباره خبر «درياي خزر» رخ داده و حتي با تكذيب رسانهاي، مردم باور كردهاند كه «درياي خزر» را از دست دادند و ايران هيچ سهمي از آن ندارد.